وصف گلزار جمالٺ دامن از دسٺم ربود
ھـمچـنان آیینہ، گلچیـن سراپاۍ ٺوام :)!
#حمید_سبزواری🎈'
سفر عشق
عالم از ولولهٔ حسن تو خاموش مباد
رهروان را سفر عشق فراموش مباد
تا پر از همهمهٔ زاغ نگردد گلزار
عندلیب چمن از زمزمه خاموش مباد
کنج میخانه که میدان بلاجویان است
خالی از زمرهٔ رندان قدحنوش مباد
کاروانی که ره کوی وفا میسپرد
بیسرود جرس و نغمهٔ چاووش مباد
محفل دوست که روی دل ما جانب اوست
عاری از جلوهٔ یاران صفاکوش مباد
رزم را صبغهٔ تردید بهدامن مرساد
صلح با شبههٔ تزویر همآغوش مباد
ای بهپا خاسته در پهنه به پیکار ستم
جز لوای شرفت زیب بر و دوش مباد
شعلهور باد دل از داغ شهیدان وطن
رفته از خاطر ما یاد سیاووش مباد
بیت بیت غزلت مظهر حق باد حمید!
دفترت از سخن باطله مغشوش مباد
تا جهان است، جهان را سرِ سرمستی باد
خُمِ این میکده فارغ شده از جوش مباد
کتاب "تو عاشقانه سفر کن"
#حمید_سبزواری
دل من
دمی ز یاد تو غافل نمیشود دل من
عجب مدار اگر دل نمیشود دل من
خوشا فسون محبت که در دیار جنون
به هیچ سلسله عاقل نمیشود دل من
نهنگ لجّه به مرداب در نمیگنجد
اسیر رامش ساحل نمیشود دل من
ز رنج بادیه و جورِ خار، قصّه مگوی
به پای ناقه به منزل نمیشود دل من
چو دردِ عشق ندانی نصیحتم چه کنی؟
مطیع مردم جاهل نمیشود دل من
نیازمند تو از مهر و ماه مستغنی است
پی بضاعت آفل نمیشود دل من
ز من مپرس ز آیینه پرس و خود دریاب
چرا به غیر تو مایل نمیشود دل من؟
#حمید_سبزواری
سفر عشق
عالم از ولولهٔ حسن تو خاموش مباد
رهروان را سفر عشق فراموش مباد
تا پر از همهمهٔ زاغ نگردد گلزار
عندلیب چمن از زمزمه خاموش مباد
کنج میخانه که میدان بلاجویان است
خالی از زمرهٔ رندان قدحنوش مباد
کاروانی که ره کوی وفا میسپرد
بیسرود جرس و نغمهٔ چاووش مباد
محفل دوست که روی دل ما جانب اوست
عاری از جلوهٔ یاران صفاکوش مباد
رزم را صبغهٔ تردید بهدامن مرساد
صلح با شبههٔ تزویر همآغوش مباد
ای بهپا خاسته در پهنه به پیکار ستم
جز لوای شرفت زیب بر و دوش مباد
شعلهور باد دل از داغ شهیدان وطن
رفته از خاطر ما یاد سیاووش مباد
بیت بیت غزلت مظهر حق باد حمید!
دفترت از سخن باطله مغشوش مباد
تا جهان است، جهان را سرِ سرمستی باد
خُمِ این میکده فارغ شده از جوش مباد
کتاب "تو عاشقانه سفر کن"
#حمید_سبزواری
🌷باید همه عضو سپاه قدس باشیم 🇮🇷
🍃 برای #روز_قدس، روز اعجاز حضرت روحالله روحیفداه
وقت است تا طوفان شویم ای همقطاران
باید بهپا خیزیم همچون سربداران
طوفان شویم و بر سر دشمن بتازیم
چون سیل بر بنیاد اهریمن بتازیم
شد روز قدس و کار ممتاز خمینی
روزی که شد زنده به اعجاز خمینی
روزی که شد کابوس صهیون، مرد میدان
روزی که زد تکبیر آن پیر جماران
همچون خلیل آهنگ بتها کرد آن پیر
نام خدا را باز احیا کرد آن پیر
فرمود عزم محو اسرائیل داریم
وحدت اگر در کار باشد بیشماریم
بر قطرههای خفته چون موسی عصا زد
دریای غیرت بود او، ما را صدا زد
باید فلسطین را رها کرد از اسارت
باید که پایان گیرد این غوغا و غارت
کشتار صبرا و شتیلا را به یاد آر
غزه، یمن، جولان و قانا را به یاد آر
تا کی به روی مکر و فتنه چشم بستن
ننگ است روز قدس در خانه نشستن!
ننگ است در خانه بمانیم ای مسلمان!
ننگ است روز قدس ساکت باشد ایران!
کمکم دوباره فتنهگرها پا گرفتند
سنگربهسنگر شهر را از ما گرفتند
پا را عقب بگذاشتیم و باج دادیم
ما خود به دشمن جرئت تاراج دادیم
دشمن گرفت آسان حقیقت را به بازی
ما دلخوشیم اما به دنیای مجازی
ما دلخوشیم اینجا به هشتگهای رنگی
دشمن گرفت آرایش رزمی و جنگی
گرچه به ظاهر دستها را مشت کردیم
غافل نشستیم و به دشمن پشت کردیم
دشمن به دستش باز بازوکا گرفته
اینجا مسلمان در کفش کوکا گرفته
هر جرعۀ کوکای ما تیری است بر قدس
هر چشم بسته بند زنجیری است بر قدس
کوکا و پپسی میخوریم اینجا چه راحت
آنجا فلسطین میشود غرق جراحت
دیگر نه وقت خواب و هنگام درنگ است
بردار بیرق را برادر، وقت تنگ است
چشم فلسطین مانده بر دست تو و من
سجیل بردار و بزن بر قلب دشمن
ما ترسی از احزاب و از خیبر نداریم
دشمن اگر "مَرحَب" شود ما ذوالفقاریم
بانگ جرس برخاست باید جان بگیریم
از دست شیطان، خانۀ ایمان بگیریم
باید دوباره پرچم اسلام برداشت
باید مسلمان شد دوباره گام برداشت
تکلیف ما جز طاعت از امر ولی نیست
مولای ما جز حضرت سیدعلی نیست
باید ز جا برخاست آهنگ سفر کرد
چون حاجقاسم ترک جان و ترک سر کرد
او مرد میدان بود و سرباز ولایت
هرگز نکرد از سختی میدان شکایت
او مثل نامردان بازی سیاسی
خنده نزد بر عشوههای دیپلماسی
او رفت و پرچم دست اسماعیل افتاد
لرزه به جسم شوم اسرائیل افتاد
خواهیم کرد آخر به یاد مرد میدان
حیفا و تلآویو را با خاک یکسان
باید همه پشت و پناه قدس باشیم
باید همه عضو سپاه قدس باشیم
افتاد یادم از حمید سبزواری
این شاهکار نغز مانده یادگاری:
"فرمان رسید این خانه از دشمن بگیرید
تخت و نگین از دست اهریمن بگیرید
یعنی کلیم آهنگ جان سامری کرد
ای یاوران باید ولی را یاوری کرد
گر صد حرامی صد خطر در پیش داریم
حکم جلودار است سر در پیش داریم
جانان من برخیز و بشنو بانگ چاووش
آنک امام ما علم بگرفته بر دوش
تکبیرزن، لبیکگو، بنشین به رهوار
مقصد دیار قدس همپای جلودار"
✍️ #محمدتقی_عارفیان
📌 پنج بیت پایانی از استاد #حمید_سبزواری رضواناللهعلیه است.
#روز_قدس
#سنصلی_فی_القدس
#از_مردم_فلسطین_حمایت_میکنیم
#رژیم_صهیونیستی_را_بهزودی_نابود_میکنیم
هر دم از این رهگذر رهگذری میرود
در پی مردان مرد پی سپری میرود
عرصه نگردد تهی گر چه ز هم سنگران
گه جگری میدرند گاه سری میرود
روزن فتح و خطر بسته نخواهد شدن
گر ز قضا ناوکی بر قدری میرود
راه رجا بسته نیست گرچه رجایی برفت
ریشه به جا باد اگر برگ و بری می رود
روضه نماند به زاغ، ور همه با درد وداغ
از صف مرغان باغ، نغمه گری می رود
جلوه خورشید ما، جمله جهان در نوشت
شعله به عالم زند، تا شرری می رود
مکتب اسلام باد زنده که در راه آن
گاه شبیری رود، گه شبری می رود
درسفر زندگی، آمد وشد کار ماست
تا پسری در رسد، خود پدری می رود
راه رجایی بجاست، شور رهایی بپاست
گرچه ز نام آوران، ناموری می رود
بی هنران را بگو، گنج هنر ز آن ماست
گرچه زملک هنر، باهنری می رود
دامن دریای عشق تا که صدف پرور است
صیرفیان را چه باک، گر گهری می رود
تا که خدای جهان، حافظ این امت است
هر نظری می رسد، صد خطری می رود
راه رجا بسته نیست، گرچه رجایی برفت
ریشه به جا باد اگر برگ و بری می رود
#حمید_سبزواری