فهمیدم از شلوغی بازارهای شهر
کار تمام نیزه فروشان گرفته است
.
این جا همه به فکر خرید لوازمند
اجناسشان شده سپر و #خنجر و کمان
در انتظار روز پذیرایی تواند
آذین شهرشان شده سرنیزه و سنان
.
دیدم به دست حرمله تیر سه شعبه ای
کز دیدنش تنور دلم پر شراره شد
از هر هزار تیر یکی هم خطا نرفت
از ضرب شست او جگرم پاره پاره شد
.
نقشه برای دخترک تو کشیده اند😭
کوفه میا که کوفه پر از قوم کافر است
در بین هر محله شان هر شبانه روز
حرف از کنیز بردن و خلخال و معجر است😭
.
شاعر: محمد فردوسی