eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🤍🤍🤍 باز هم بی بهانه ، روز بخیر مهربان من و زندگی با تمام دردهایش، هنوز هم زیباست... هنوز هم ، لبخند می‌زند آسمان، در آغوش می‌گیرد زمین می‌رویانَد و درختان لبخند به شکوفه می‌زنند... هنوز هم نوزادان، متولد می‌شوند شمع‌دانی‌ها گل می‌دهند ماه، می‌تابد ستاره، چشمک می‌زند جیرجیرک، آواز می‌خواند پروانه، پرواز می‌کند درختان، میوه می‌دهند چشمه‌ها می‌جوشند و امید، هر در زیر پوست سرد زمین، به جریان می‌افتد... که امید، زیباست، عشق، زیباست، ، زیباست، شکفتن، زیباست، و زندگی... زندگی با تمام دردهایش، هنوز هم زیبا‌‌‌‌ست،،،،، .
یاری کزو جواب سلامی رسد به کس گر بینی ای صبا برسانش سلام ما 😊✋
ای خوش آن صبحی که چشمم بر جمالت وا شود...
نشد سلام دهم عشق را جواب بگیرم غرور یخ زده را، رو به آفتاب بگیرم نشد که لحظه ی فرّار مهربان شدنت را به یادگار، برای همیشه قاب بگیرم نشد تقاص همه عمر تشنه جانی خود را به جرعه ای ز تو از خنده ی سراب بگیرم
هی مطلع الفجر شبها تو رفیقِ ماه تابانم کن سرسبزترین گلِ بهارانم کن با حضرت خورشید سحر می گفتم: ای صبح سپیده ،،نور بارانم،، کن جعفری
روی دیوارِ سخت باورِمن ضربه های تو ، گل داد چهارچوبِ مرا شکست و از آن پنجره ساخت و تکامل داد ! اینهمه سخت و سرد بودن را موم کرده حرارت مهرت لرزه های لبِ به لبخندت طعنه بر قامتِ تحمل داد... سلام❤️ صبحتون زیبا🌺 از خیر و خوشی و زیبایی نهایتش نصیب دلتون🙏🌹
👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻زیبا من دختری خجالتی و بی سر و صدام یک گوشه ای نشسته‌ام و فکرِ تو مدام ذهن مرا به سمت خودش می کشاند و گم می‌کنم دوباره تو را توی ازدحام هی می‌نویسم از تو و هی پاره می کنم روزی هزار تا غزل نیمه جان حرام ... من یک پرنده ام که پریدم به شاخه ات نه حالی ام نمی‌شود افتاده ام به دام دنیای‌من خلاصه شده در همین اتاق در چارچوب خستگی ام -صبح و ظهر و شام با حرف تازه ای به سراغ تو آمدم نازک دلِ همیشگی ام! شاعرم !
اوّلِ صبحِ من ازلحظه‌ےِ بیـدارےِ توست ماه و خورشــید من اِے ... حضرت معشوق ...
شد فصل هلو و آلو و بازی کودک فالوده و بستنی و زرد آلو و یخمک فصل هلو و طالبی و انگور و گرمک پهن است جلو پنکه دو تا سینی لواشک قروقاطی شد خیلی😄😄 گروه شعری چکاوک
پر پیچ‌وخم و راه درازی است از اینجا تا دیدن روی مه تو یار دل‌آرا لطفی کن و پنهان مکن از من رخ زیبا چال لپ تو طعنه زده چال قمر را گروه شعری چکاوک
امید به من ز سوی تو گر مانده؟ از لطف نگاه کن به این درمانده از تو طلبم زیارت کرب و بلا حسرت به دل غمین و مضطر مانده
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
بـاب سخن، گشوده نگردد به‌جز سـلام حتیٰ در آن زمان که دَهی بر کسی پیام این گفتهٔ رسول گرامی، محمّــد است باشد کلیـد قفــل سخن بی‌گمـان سـلام زیبـنده نیست اهـل ادب، وقت گفتـگو لـب وا کنــد بــدون ســلام، اوّل کــلام چونکه سـلام، نــام خداوند اکبــر است کِبــر و مَنـی، بـه دور کنَــد، از سرِ اَنــام زیرا سلام موجب مِهــر و مَـودّت است زین‌رو رسـول بود در این امر، پیشگام وارد ‌شـدی اگر بـه مکــانی، ســلام کـن فرقی نمی‌کند که، چه‌ای و به هر مقـام هر کس که واکند لب خود بی‌سلام باز گویی زبان اوست چو شمشیر بی‌نیـام بــاشــد مُعــرّف همگان طــرز گفـتگـو بهتر که وا شود لب انسان، به احتــرام انسانِ بـا ادب، همــه‌جــا محتــرم بـوَد آن‌سان که ذکرِ خیر، از او می‌شود مدام امّا کسی که غـافـل از آداب گفتگوست شهره شود به بی‌ادبی نزد خاص و عام حتیٰ به دانش اسـت اگر قطـب عـالمی امّا به چشـم اهـل ادب، بـاشد از عــوام (ساقی)، چو هست پیـروِ دین محمّــدی ورزیـده با خضوع در این راه، اهتمـــام () @shamssaghi