ها کرد و نوشت روی شیشه: مقصد
گنبد...گنبد...همیشه ...گنبد...گنبد
غصـّه... یعنی قطارِ مشهد_تهران
شادی... یعنی قطارِ تهران_مشهد
#علی_عطری
با چِحره ی غُثّه دار هم ضیبایی
در هالَتِ اِظترار هم ضیبایی
از دیدِ منِ بدونِ یڪ زرّه صواد
"طُ" با ط دسته دار هم زیبایی...☺️
#علی_عطری
#روز_دانشجو_مبارک
یک لحظه قَدَم شبیهِ آهو برداشت
این شد که تمامِ پیکرم مو برداشت
تردید نداشت عاشقم، با این حال
او قلبِ مرا به شرطِ چاقو برداشت...
#علی_عطری
"لا حول و لا..." براش میخواندم که
با هول و وَلا درونِ چاه افتادم!!
#علی_عطری
"لا حول و لا..." براش میخواندم که
با هول و وَلا درونِ چاه افتادم!!
#علی_عطری
لبخند که زد به یادِ ماه افتادم
چشمک زد و به روزِ سیاه افتادم
"لا حول ولا..." براش می خواندم که
با هول و وَلا درونِ چاه افتادم...!
#علی_عطری
از پدرم شنیده ام، ازپدرش شنیده که
طرز نگاه کردَنت باعثِ لَرز و تَب شده
دخترخان! چه کرده ای با همه اهل دهکده
اینکه حدیثِ چَشمِ تو "سِلسِلةُ الذَّهَب" شده؟!
#علی_عطری
تو رفتی و به همه بی تو گفته ام: خوبم!
که پیشِ چشمِ جماعت، تقیّه باید کرد...
#علی_عطری
"لا حول و لا..." براش میخواندم که
با هول و وَلا درونِ چاه افتادم!
#علی_عطری🌷🍃🌸🍃🌷
با تو باید عشق را با چه زبانی حرف زد ؟
أنتَ في قلبي،
مَنیم جانیم بُلورسن،
فور اِوِر!
#علی_عطری
برای سفره ی زخمم به دنبال نمکدانم
که کم کم میرسند از راه امشب نارفیقانم
همه جمعند و مشغولند و می نوشند و در این بین
فقط “تنهایی” امشب می زند لیوان به لیوانم!
به هر جمعی نشستم پشت تو بد گفتم و رفتم
که بردارند چشم از سوی تو شاید رقیبانم!
درون آینه زل می زنم از خویش می پرسم
چرا خندان نگاهم می کنی ؟ها !؟ من که گریانم ...
.
قماری سخت دارم بر سر تو با خودم اکنون
من از من مطمئنا می برم ، من مرد میدانم!
اگر چه نوش دارو بعد مرگی ...باز با این حال
در آغوشم بگیر ای عشق بعد از خط پایانم
#علی_عطری
آنکه می خواستمش را کسِ دیگر بُرده
"إنّ الانسانَ لَفی خسر" فقط مالِ من است!
#علی_عطری
@abadiyesher