eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ موی سر کردم سفید امّا خیالت در سَر است...
شب که سازد غم آغوش تو بی‌تاب مرا گر بود فرش ز مخمل نبرد خواب مرا..
تا دید سربرهنگیِ طفلِ اشکِ ما دریا، به دستِ موج، کلاهِ حباب بست 🍃🌺
هرکس به درگهِ کرمت بُرد تحفه‌ای ما را ز دستِ خالیِ خود ، آستین پُر است
عزّت شاه و گدا زیرِ زمین یکسان است می کند خاک برای همه کس جا خالی
ز بوی جامه می‌نازد به خود یعقوب و زین غافل که یوسف با زلیخا عیش در یک پیرهن دارد
عمرم به کوچه‌گردی زلفش به سر رسید این راه مارپیچ به پایان نمی‌رسد ..
با سایه تو را نمی‌پسندم! عشق است و هزار بدگمانی!
ربود دل ز من و شد رقیب ازین بی‌دل چه خوش بُوَد که بر‌آید به یک کرشمه دو کار
خط سبزی به رُخ سبز، مرا کرد اسیر دام همرنگ زمین بود، گرفتار شدم ✋🏻✨
هرچند شود دلت ز خاموشی خون زنهار مگو به هیچ کس راز درون آن را که بود مغز و خرد، خاموش است از کاسه ی پُر، صدا نیاید بیرون
کس پی تعظیم ما از اهل مجلس بر نخاست بهر پاس عزت آخر خود ز جا برخاستیم 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
با سايه تو را نمی‌پسندم عشق است و هزار بدگمانی...
عزّت شاه و گدا زیر زمین یکسان است می کند خاک برای همه کَس جا خالی
یار در بزم آمد و ما از حیا برخاستیم چون نگین تا نقش ما بنشستْ ما برخاستیم دست می‌بایست شست از آبروی خویشتن ما ز خوان اهلِ دولت ناشتا برخاستیم بارها با سایه سنجیدیم خود را در وقار او ز تمکین بر زمین بنشست و ما برخاستیم بی‌قراری ها تماشا کن که مانند سپند گرم تا در بزم او کردیم جا برخاستیم کس پی تعظیم ما از اهل مجلس برنخاست بهرِ پاسِ عزتْ آخر خود ز جا برخاستیم نیست ما را قوت بی تکیه استادان نقش دیواریم هم‌چون سایه تا برخاستیم
نیست حسن بی‌بقا، شایستۀ دلبستگی با چراغ برق، یک پروانه همراهی نکرد 🆔@abadiyesher