به نام خدای دل و جان پاک
که خلقت نمود انس اشرف ز خاک
خدای ضیاء و خدای عطا
خدای زمین و خدای سما
خدای یمین و خدای یسار
خدای خزان و خدای بهار
خدای زمان و خدای مکان
خدای نهان و خدای عیان
سگالی جر او نیست اندر سرم
ردایی جز او نیست اندر برم
خدایی که هستی پر از نام اوست
بهشت و شرر تحت اقدام اوست
خدایا ز بذلت مرا مایه ده
دلی صاف و بی نقش و پیرایه ده
به نظمم حرارت چو خورشید ده
به قلبم حرارت چو خورشید ده
به دستم بده کاسه ی راستی
که نرود به بیش و کم و کاستی
دهانم به هر حرف حق باز کن
زبانم به هر کوک حق ساز کن
خدایا به من تاب بسیار ده
خدایا به من علم اسرار ده
نهان را برایم عیان کن شها
سرودن برایم روان کن شها
به من حشتمی همچو باران بده
به من غرّشی همچو توفان بده
به راه سلوکت مرا راه ده
و همچون ملوکت مرا جاه ده
به بنده تو چشمان بیدار ده
به من چشم عرفان اغیار ده
از این بدسرشتان دگر خسته ام
ز بیداد زشتان دگر خسته ام
تویی شور قلب من بینوا
تویی در دل من فقط،ربّنا
#مناجات
#مثنوی_کلاسیک
#محمد_ثاقبی