عاشق شدم و نوشتم از ترک بهشت
از ریزش سقف خانه ام... خشت به خشت
هی خرده نگیر : بوسه در شعرت نیست
بی تجربه میشود مگر شعر نوشت؟
#محسن_انشایی
محکوم به شعر و بی خیالی باشی
یک جمله ی تا ابد سوالی باشی
با قهر بگویی که: «ببین! من رفتم»
اما نروی، همین حوالی باشی
نا ممکنیِ رفتنِ او را بچشی
دنبال دلیل احتمالی باشی
سی سال، تمامِ باورت پر نشود
سی سالِ تمام، جای خالی باشی
با این همه شعر، پیش او در گیرِ
بیماریِ لا علاج لالی باشی...
او عشقم و عمرم و عزیزم باشد
آن وقت خودت... جنابِ عالی باشی
وابسته ی دختری کویری بشوی
سخت است اگر خودت شمالی باشی!
#محسن_انشایی
خودمانیم...! ولی مزه ی تلخی دارد
عشق بی بودن تو، آش دهن سوزی نیست...!
#محسن_انشایی🌱
زل بزن! بعد تماشای خودت اشک نریز
گریه کن جای همه، جای خودت اشک نریز
پای شعر همه با بغض مدارا کردی
لااقل پای غزل های خودت اشک نریز
تا کجا شوری و تلخی؟ چقدر داغی و اشک؟
سربکش! این همه در چای خودت اشک نریز
نه رسیدی به رسیدن، نه رسیدی به سفر
پشت کوتاهی رویای خودت، اشک نریز
دل بکن تا برود، بغض نکن، حرف نزن
مرد باش و سر امضای خودت اشک نریز...
#محسن_انشایی
دل بکن تا برود، بغض نکن، حرف نزن
مرد باش و سر امضای خودت اشک نریز...
#محسن_انشایی
مثل یڪ میڪدہ در مرز ڪسالت هستم
مثل یڪ شایعہ در حسرت باور شدنم...👌
#محسن_انشایـــــــی
محکوم به شعر و بیخیالی باشی
یک جملۀ تا ابد سوالی باشی
با قهر بگویی که: ببین! من رفتم
اما نروی، همین حوالی باشی
ناممکنیِ رفتن او را بچشی
دنبال دلیل احتمالی باشی
سیسال، تمامِ باورت پر نشود
سیسالِ تمام، جای خالی باشی
با این همه شعر، پیش او درگیرِ
بیماریِ لاعلاج لالی باشی
او عشقم و عمرم و عزیزم باشد
آن وقت خودت جنابِ عالی باشی
وابستۀ دختری کویری بشوی
سخت است اگر خودت شمالی باشی
#محسن_انشایی
خودمانیم...! ولی مزه ی تلخی دارد...
عشق بی بودن تو ، آش دهن سوزی نیست...!
#محسن_انشایی
خودمانیم! ولی مزهی تلخی دارد...
عشق بی بودن تو، آش دهن سوزی نیست!
#محسن_انشایی
🆔@abadiyesher