هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
زمانه کُشت مرا و ز دیگران گله نیست
اجل که وقتشناس است نیز دیر رسید!
#محمد_عزیزی
دلی گرفته و چشمی به راه دارم من
مخواه بی تو بمانم، گناه دارم من...
به رغم خانهخرابی و دربهدر شدنم
چه بیتها که از آن یک نگاه دارم من
غمت به زندگیام رنگ تازه بخشیده است
سپید مویم و بختی سیاه دارم من
به لطف دائمِ ساقیِ دست و دل باز است
اگر که حال خوشی گاهگاه دارم من
دریغ! یار فراموشکار من عمری است
که پشت پنجره چشمی به راه دارم من
#محمد_عزیزی
دلی گرفته و چشمی به راه دارم من
مخواه بی تو بمانم، گناه دارم من...
به رغم خانهخرابی و دربهدر شدنم
چه بیتها که از آن یک نگاه دارم من
غمت به زندگیام رنگ تازه بخشیده است
سپید مویم و بختی سیاه دارم من
به لطف دائمِ ساقیِ دست و دل باز است
اگر که حال خوشی گاهگاه دارم من
دریغ! یار فراموشکار من عمری است
که پشت پنجره چشمی به راه دارم من
#محمد_عزیزی
رقیبم شانه خواهد زد، ولی آشفته خواهد ماند
که موهایت فقط عادت به انگشتان من دارند
#محمد_عزیزی
رفتهای گرچه دلم منتظر برگرد است
چقدر صبر از این زاویهاش نامرد است
#محمد_عزیزی
به من که زخمیِ عشقم بتاز! حرفی نیست
خوشا به روز جزا؛ روز بی حساب شدن...
#محمد_عزیزی
به من گفته است یک مدت
از او کمتر خبر گیرم؛
همین یعنی جدایی
منتها آهسته آهسته...🌻
#محمد_عزیزی
خواهی آمد روزی
و زمین رَخت ِ نو
- بر تنِ خود خواهد کرد
رخوَت از دل هامان خواهد رفت
نور خواهد پاشید جای ظلمت ،
- روی پیشانی ما
بوسه خواهیم به هم داد به شوق
خواهد آمد باران
دشت پُر خواهد شد از گل و
- گندم و نور
...
خواهی آمد روزی
دف و آیینه بیاور ، برخیز
- خانه را باید جارو بزنیم
کوچه از بویِ تو سرمست شده است
#محمد_عزیزی
خسته از خویشتنم، تاب ندارم دیگر...
کاش میشد که خودم را بگذارم بروم
#محمد_عزیزی
🆔@abadiyesher
به من گفته است یک مدت از او کمتر خبر گیرم
همین یعنی جدایی... منتها آهسته آهسته!
#محمد_عزیزی
هزار دفعه مرا کشت و زنده کرد، آری!
"امید" گاه همینقدر مایهی رنج است
#محمد_عزیزی
@abadiyesher
جدا از دیگران، در انزوا، آهستهآهسته
شدم با خویش هم ناآشنا آهستهآهسته
سرم با عشق او گرم است و همچون شمع میگریم
که آبم میکنند این غصهها آهستهآهسته
چه در دل دارم از عشقش؟ حیا ایکاش بگذارد
که گویم با لبش این راز را آهستهآهسته
رقیب از من چه با او گفت در خلوت؟ نمیدانم
که آن اهل وفا شد بیوفا آهستهآهسته
به من گفته است: از هم چند روزی بیخبر باشیم
همین یعنی جدایی؛ منتها آهستهآهسته
#محمد_عزیزی
@abadiyesher