eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
توے مترو آدمے دیدم گمان ڪردم خداست چون ڪہ او بود از رگ گردن بہ من نزدیڪتر 🔫😂🙌
بوسه ام را می گذارم پشت در قهرکردی , قهرکردم , سر به سر تو بیا , در را تماما باز کن هر چه میخواهی برایم ناز کن من غرورم را شکستم , داشتی ؟ آمدم , حالا تو با من آشتی ؟
. امشب بغلم کن که به اندازه ی یک عمر در گوش تو از بی کسی ام شعر بخوانم ما مثل دوتا قمریِ دلباخته بودیم ما مثل دوتا رود موازی، به گمانم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎
چون که عشق آمد و هم‌قامتِ آغوش تو گشت در زبان واژه‌یِ زیبای «بغل» ساخته‌اند
بیا اشغال کن من را شبیه قوم اسرائیل و یا جانم ببر با خود شبی مانند عزراییل....
فقه اسلامی ما را گر که مجنون می نوشت خمس بر چشمان لیلا هم تعلق می گرفت
سومین جنگ جهانی را به راه انداختی با رفیقانت که عکس بی حجاب انداختی....
هدایت شده از کشکول شعر و ادبیات
شب گمشده در پیچ و خم گیس بلندت هر تا تـو بر صـد شـب یـلـدا زده طعنه!
برای افراد غیرفعال گروه: 👇👇👇 چندی است که بی‌سر‌و‌صدائید چرا؟! از محفل « نظم » ما، جدائید چرا؟! خاموش نشسته‌اید و با این همه ذوق از خود غزلی، نمی‌سرائید چرا؟!😂
یک نهنگ پیر می‌کند شنا روی ماسه‌ها.
در خودش اسیر می‌رسد، ولی چه دیر، لاک‌پشت پیر!
" بعید نیست که با برق خودکشی بکند... کسی که کوچه ی معشوقه اش،چراغانیست!