eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
59 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دورِ هم؛خنده به لب؛کرسی و فال حافظ شب یلدا شب زیبای غزل خوانی شد شب طولانی سال است کمی فکر کنیم غیبت یار چرا اینهمه طولانی شد؟! قاسم نعمتی
یک سال شده در انتظارت هستم یاد تو و چشمان خمارت هستم شده دلخوشی شاعر بانو سی ثانیه بیشتر کنارت هستم
تبریک نگو به من شبِ یلدا را شب‌های بلند کم ندارد بختم
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود آخرین جرعهٔ جام است و شبم طولانی است چه کنم این همه غم از دل تنها برود دل پر حسرتی از این همه یلدا دارم کاش یک بار بیایی تو و غم‌ها برود راه برگشتنی ای ماه به مردابت نیست مثل رودی که بنا نیست به دریا برود دل من بود که در گوشهٔ تنهایی سوخت هر کسی شرم ندارد به تماشا برود عاشقی کردنمان دردسری بیش نبود عشق ای کاش که از دهکدهٔ ما برود هر که معشوقه برانگیخت گوارایش باد دل تنها به چه شوقی پی یلدا برود...؟!
تموم هستی و دار و ندارم! بدون تو پریشون و خمارم! دوبـاره مثل سالای گذشته شـب یـلـدا نمی‌آیی کنارم؟
بـدون تـو پـریشون و مریضم دارم از غصه اشکامو می‌ریزم یه هفته منتظر موندم بیـایی شـب یـلـدا کـنـار مـن، عـزیزم!
دورِ هم؛خنده به لب؛کرسی و فال حافظ شب یلدا شب زیبای غزل خوانی شد شب طولانی سال است کمی فکر کنیم غیبت یار چرا اینهمه طولانی شد؟! قاسم نعمتی
ای خـیمه‌نشـین سـاکن صحراها! ای وصل تو، قصهٔ خوش فرداها! با بـودن شـب‌های بلـنـد هجـرت گشـته است بهـانه، هـمـهٔ یلداها!
یوسف شدم امّا به زلیخا نرسیدم هر جا اثرت بود به آنجا نرسیدم آنقدر ز من دوری و آنگونه که باید- با سر بدوم سوی تو،، با پا نرسیدم کوتاه که شد موی تو،خون شد جگر من یک باغِ انارم که به نرسیدم آن ماهی سرخم که به امّیدِ رهایی از تُنگ پریدم وَ به دریا نرسیدم عمری ست که سر کرده دل من به صبوری عمری ست که از غوره به حلوا نرسیدم دردا که من از کودکی ام اُنس گرفتم- با واژه ی «ای کاش» ، «نشد» با «نرسیدم»
فال حافظ تا گرفتم پاسخم اینگونه داد از همین امشب که یلدا شد ببر عشقت ز یاد
بسم الله الرحمن الرحیم نگاه کن که پریشان و بی‌قرار توایم اگرچه فاصله داریم، در کنار توایم چهارفصل جهان نیست جز خزان بی‌تو بیا که ما همه در حسرت بهار توایم گل محمدی اهل‌بیت هستی و ما خوشیم از این که در این روزگار خار توایم آهای عطر دل‌انگیز روزهای ظهور به‌هوش باش که ما شب‌به‌شب خمار توایم به این امید که روی خوشی نشان بدهد تمام عمر به دنبال روزگار توایم قبول‌مان کن و بگذار عار تو باشیم اگرچه ما به همه گفته‌ایم یار توایم "در انتظار تو چشم سپید" حاصل ماست که روسیاه‌ترین شعر شهریار توایم هزار سال، هزاران شب بدون سحر... هنوز در شب یلدای انتظار توایم گروه ادبی یاقوت سرخ
آبان که "با آن" رفت و دل را کرد ویران! من ماندم و پاییز و یک "یلدای بی آن"...
دلتان شاد! ولی مشکلِ ما یلدا نیست با غمِ باقیِ ایامِ زمستان چه کنیم 🍉
به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی که از پیوند با عیسی چنان معروف شد یلدا 🍉
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
1_8422981533.mp3
8.55M
از و محبت و صفا لبریزی در عشق بوسه ها می ریزی تو وِرد زبان همه ای جان چون دختر ته تقاری پاییزی
دلم، دور از تو کاری ناگهان کرد به فالی، بختِ خود را امتحان کرد گرفتم فالِ یلدا را که دیدم جنابِ حافظ ابیاتی بیان کرد فقط مصراعِ اوّل را که خواندم «دل از من برد و روی از من نهان کرد» کشیدم آهی و بعدش نشستم چه راحت رازِ عشقم را عیان کرد! نگاهم رویِ بیتِ اوّلش ماند «خدا را با که این بازی توان کرد» دو چشمم مدّتی خشکیده بودند همین یک بیت، آن را خون‌چکان کرد چه مهمانِ عجیبی باشد این عشق چه شد یک‌باره من را میزبان کرد؟! میانِ این همه سرهایِ ممتاز کلاهم را کجا دید و نشان کرد؟! ولی باشد، غمش هم دلنشین است اگرچه در دلم آتش‌فشان کرد «خودم اینجا دلم در پیشِ دلبر» مرا با یک امیدی جاودان کرد الهی خانه‌اش آباد باشد که در ویرانهٔ دل آشیان کرد شبیهِ صبحِ ، سرد بودم ولی تابید و روحم را جوان کرد کمی افسرده بودم، خوب فهمید به گرمایِ غمش من را روان کرد به میدانِ محبّت لنگ بودم دوید و هر دو پایم را دوان کرد برای آن‌که از چیزی نترسم دو دستش را برایم سایه‌بان کرد من از عمرم فقط فهمیدم این را دلِ بی عشق و بی دلبر زیان کرد.
پاییز رفته است از خانه‌های ما نقشی نماند از او در کوچه‌ها به‌جا مادربزرگ من با سینی مسی آمد نشست و گفت: از عطر نرگسی پر بود سینی‌اش از شعرهای ناب مهمان ما شده لبخند بی‌حساب دی ماه آمده با کوله‌های برف دلگرم می‌شویم با شعله‌های حرف یک استکان چای با کاسه‌ای انار هی فال حافظ و موسیقی سه‌تار شادی جوانه‌ای است در سردی زمین یلدا بهانه‌ای است شیرین و دلنشین @abadiyesher
یک روز دگر مانده که دی سر برسد پاییز به پیچ و خم آخر برسد با سوت زمستان شب شود و سرما چمدان بدست از در برسد @abadiyesher
دلتان شاد! ولی مشکل ما یلدا نیست با غم باقی ایام زمستان چه کنیم؟! @abadiyesher
یعنی فراق را درک کنیم دلتنگی و اشتیاق را درک کنیم یعنی به صبح محتاج شویم شاید آن اتفاق را درک کنیم @abadiyesher
از و محبت و صفا لبریزی در عشق بوسه ها می‌ریزی تو وِرد زبان همه‌ای جان چون دختر ته‌تغاری پاییزی @abadiyesher
چشم جز صورت تو محو تماشا نشود به دلم غیر تو ای دوست تمنا نشود گفته بودی که صبوری بشود پیشه.ی من صبر ... شرط است که هجرت شب نشود @abadiyesher
مانده به دلِ عاشق من حسرت دیدار دلبستهٔ چشمان توام حضرت دلدار چشم تو طبیبی است که بی قرص تواند آرام کند عقل چموش و دل خونبار یک شب شده بنما، تو قدم‌رنجه به خوابم تا جان ندهم، جانِ من از غربت بسیار از هُرم نگاهت به دلم عشق بروید چون مزرع باران‌زدهٔ مستعدِ بار یک‌دم بنشین در بَر من تا بنشانی در مکتب چشمان خودت کودک فرّار آغوش پُر از مهر تو گنجی است که قارون باید به گدایی برسد با زر بسیار ای کاش شبی را که کنار تو نشینم شوَد و صبح نیاید به شبِ تار @abadiyesher
با عشق تو دل پاک و مصفّا شده است مانند گلی نادر و زیبا شده است از عطر حضورت دل من مثل بهار انگار نه انگار که شده است 🍉🍉 @abadiyesher
من بغض خزان دیدم و بارانش را ابیات قشنگ رو به پایانش را گیسوی پریشان زده ی یلدایَش بر شانه ی احساس زمستانش را یلدای شما بخوشی🍉🍉 @abadiyesher
شب تا شافعه‌ی قیامت ما زهراست امضای بهشتیان همه با زهراست خوشحال قدوم حضرت فاطمه‌ایم ذکر لب همه @abadiyesher
یلدای بی‌طلوع من، ای ماهتابِ عشق ای روشنی ز چشم تو در اضطرابِ عشق هر شب به یاد روی تو، بیدار مانده‌ام در خلوت شبانه‌ی خود با عذابِ عشق چون سایه در سراب دویدم نجات نیست ماندم غریب در طلبِ یک جوابِ عشق بلند بود ولی بی حضورِ تو افسانه شد برای من این خوابِ نابِ عشق چشم انتظار آمدنت مانده‌ام هنوز هر قطره از سرشکِ من آیینه تاب عشق بازآ و با طلوع نگاهت غزل بخوان تا بشکفد ز جان من این آفتابِ عشق @abadiyesher
از شوق رسیدنت، کما فی‌السابق تقویم زمستان زده‌ام شد عاشق گیسوی تو روی شال سبز افتاده‌است، یلدا وسط بهار؟ جلّ الخالق! دوری تو را بهانه کردن خوب است شکوه ز غم زمانه کردن خوب است از دیده به جای اشک، خون می‌گریم یلداست...انار دانه کردن خوب است ای کاش به سمت ما دری بگشایی دیوار کشیده دورمان، تنهایی ای صبح امید ما زمستانی‌ها! یلدا چه قدَر صبر کند می‌آیی؟ @abadiyesher