eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
103 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اَبرُ بادُ مَهُ خورشیـدُ فلَڪ در ڪارݩد.. داغ دیدار ٺـو را بر دل مݩ بگذارݩد ..😭
من تورا درچالشی ازعشق دعوت میکنم حس نا آرام خود را با تو قسمت میکنم شرم اگر چه مهلت حرفم نداده بارها با غزل اینبار در گفتن جسارت میکنم هرچه دارم جزهمین دفترچه ی شعرو قلم در کناری میگذارم با تو خلوت میکنم واژه ها گر درحضورت رنگ خودرا باختند با کلامی ساده در عشقم سماجت میکنم رشوه خواهم داد خورشیدطلایی را به زور تا نبیندصورتت را چون حسادت میکنم یاتو میمانی پس از امشب کنارم سالها یا نمی مانی و من با غصه عادت میکنم
‌ هرگزت شیرین نمی بردم گمان ای شهدِ عشق تلخ می دانستمت امّا , نه این مقدار تلخ !
من که مشغول خودم بودم و دنیای خودم می‌نوشتم غزل از حسرت و رویای خودم من که با یک بغل از شعر سپیدم هر شب می‌نشستم تک و تنها لب دریای خودم به غم‌انگیزترین حالت یک مرد قسم شاد بودم به خدا با خودِ تنهای خودم بی‌خبر از خطر و زخم، زمین می‌خوردم فارغ از درد و غم و وحشت فردای خودم من به مغرورترین حالت ممکن شاید نوکر و بنده‌ی خود بودم و آقای خودم ناگهان خنده‌ی تو ذهن مرا ریخت به هم بعد، من ماندم و این شوقِ تمنای خودم تا که کار من و این شعر به اینجا نرسد قفل و زنجیر زدم بر دل و بر پای خودم من به دلخواهِ خودم حکم به مرگم دادم خونم امروز حلال است، به فتوای خودم خودم
طوفان نوح زنده شد از اشک چشم من با آنکه در غمت به مدارا گریستم...
‏تشخیص پزشک، خستگی از دنیاست با من بنشین و چای درمانی کن...
دل بریدن بعد تـو درشهرما رسمی شده کاش میدیدی چه کرده رفتنت بارسم ها...
در دلم آیینه ای دارم که میگوید به آه،. درجهان سنگدلها کاش میشد سنگ بود..!! ‌‌
کِنارِ جاده بِدونِ تو خوب می‌فَهمَم نِوِشته‌هایِ غَـم‌انگیـزِ کامیـون‌ها را
می‌تَوان از قِصّه‌ی فَرهاد این را بَر گِرِفت مَرد اگَر عاشِـق شَوَد کوهی نِمی‌مانَد دِگَـر
همین که حوصله شعر خواندنی داریم غنیمت است در این روزگار بی‌برکت ...
قدم بزن همه ی شهر را به پای خودت و گریه کن وسط کافه ها برای خودت! تو خود علاج غم و درد بیشمار خودی برو طبیب خودت باش و مبتلای خودت! شبیه نوح اگر هیچکس به دين تو نیست تو با خدای خودت باش و ناخدای خودت! دوباره دست به زانوی خود بگیر و بایست بزن اگر که زدی، تکیه بر عصای خودت! بگرد و صورت خود را دوباره پیدا کن تویی که گم شده ای بین عکس های خودت... حسین زحمتکش