eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اول صبح من از لحظه ی بیداری توست ماه و خورشید من ای حضرت معشوق سلام
خداحافظ اگرچه رفتنت چون روز روشن بود پشیمان می شوی از کرده ات... قول تو ماندن بود و در جمع رفیقانت شبی با گریه خواهی گفت که شاعر پیشه ی این شهر عمری عاشق من بود...
ناشناسم خوانده ای باشد فقط این را بدان شاعری معروف با مضمون چشمان تو ام
ياد آقا نیستیم و غرق دنیا گشته‌ایم زندگی‌های بدون رنگ و بو یعنی همین
صبحی که نباشی تو کنارم به چه ارزد چون چای نباتی لب خشکم به لبت زد
سیده ریحانه: «از هم آغوشی تو» در بغل خواب و خیال تا مُجاور شدن ِ خاطره و فرض ِ محال عشق وقتی بشود یک طرفه خواهی دید تو و یک عمر ندامت، تو و یک عمر سوال من همانم که به شوق تو به پرواز رسید گرچه پرواز نمی شد بخدا بی پر و بال می زدی سنگ به زخم ِ دل و یک کوه ِ غرور سنگ بر زخم چه باشد؟ تَرَکی روی سُفال ! تا نمک سوز شود، زخم دلت می فهمی .... تاب شلّاق ندارد، بدن ِ نرم ِ غزال ! دل من چیست برای تو؟ بگو، راحت باش! آفتابی ست که آرام رَود رو به زوال؟ صبر کن! حق بده_دیوانه شدن_نیست بعید وقتی از دوری عشقت، بشوی مالامال ...
: رَحمَت به روحِ صائِبِ شیرین سُخَن که گُفت: عالَـم پُـر است از تو و خالـی است جـایِ تو...
نیستے وقتے ڪنارم روزگارم خوب نیست ! دڪترم ‌گفته تپش هاے دلم مطلوب نیست ! رخنه ڪرده در تمام تارو پودم عشق تو هیچڪس در قلب من مانند تو محبوب نیست ! بے تو مے لرزد وجودم از هراس و دلهره حس و حالے در تنم دیگر بجز آشوب نیست ! شاخه اے خشڪیده ام ڪه باد شوم سرنوشت برگ و بارش را شڪسته میوه اش مرغوب نیست ! خسته ام از زندگے مانند مرغے در قفس ڪه برایش آسمان بے بال و پر مجذوب نیست ! خوب مے دانے نباشے مثل جسمے مرده ام ڪاش برگردے ڪنارم حال و روزم خوب نیست !
چه در چشمم نشینی و چه در گوشم بخوابانی من استاندارِ آذربایجانِ شرقی‌ات هستم!
تــا صدایت گوش هــایم را نوازش میکند تار و سنتور و نے و آواز میخواهم چکار
ویران کن و بگذار که ویرانه بماند از قِصه‌ی تو غُصه‌ی جانانه بماند! از پشت همین پنجره‌ی بسته گذر کن تا عطر قدم‌های تو در خانه بماند!
گاهی پر از شعر میشوی ولی کسی را نداری برایش بخوانی تقاصش را چشمهایت می دهد...(':