اول صبح من از لحظه ی بیداری توست
ماه و خورشید من ای حضرت معشوق سلام
#حسین_مرادی
خداحافظ اگرچه رفتنت چون روز روشن بود
پشیمان می شوی از کرده ات... قول تو ماندن بود
و در جمع رفیقانت شبی با گریه خواهی گفت
که شاعر پیشه ی این شهر عمری عاشق من بود...
#محمدجواد_منوچهری
ناشناسم خوانده ای باشد فقط این را بدان
شاعری معروف با مضمون چشمان تو ام
#حسین_مرادی
ياد آقا نیستیم و غرق دنیا گشتهایم
زندگیهای بدون رنگ و بو یعنی همین
#محمدجواد_شیرازی
صبحی که نباشی تو کنارم به چه ارزد
چون چای نباتی لب خشکم به لبت زد
#سید_طباطبایی
سیده ریحانه:
«از هم آغوشی تو» در بغل خواب و خیال
تا مُجاور شدن ِ خاطره و فرض ِ محال
عشق وقتی بشود یک طرفه خواهی دید
تو و یک عمر ندامت، تو و یک عمر سوال
من همانم که به شوق تو به پرواز رسید
گرچه پرواز نمی شد بخدا بی پر و بال
می زدی سنگ به زخم ِ دل و یک کوه ِ غرور
سنگ بر زخم چه باشد؟ تَرَکی روی سُفال !
تا نمک سوز شود، زخم دلت می فهمی ....
تاب شلّاق ندارد، بدن ِ نرم ِ غزال !
دل من چیست برای تو؟ بگو، راحت باش!
آفتابی ست که آرام رَود رو به زوال؟
صبر کن! حق بده_دیوانه شدن_نیست بعید
وقتی از دوری عشقت، بشوی مالامال ...
#سارا_صابر
:
رَحمَت به روحِ صائِبِ شیرین سُخَن که گُفت:
عالَـم پُـر است از تو و خالـی است جـایِ تو...
#جمعه_انتظار
نیستے وقتے ڪنارم روزگارم خوب نیست !
دڪترم گفته تپش هاے دلم مطلوب نیست !
رخنه ڪرده در تمام تارو پودم عشق تو
هیچڪس در قلب من مانند تو محبوب نیست !
بے تو مے لرزد وجودم از هراس و دلهره
حس و حالے در تنم دیگر بجز آشوب نیست !
شاخه اے خشڪیده ام ڪه باد شوم سرنوشت
برگ و بارش را شڪسته میوه اش مرغوب نیست !
خسته ام از زندگے مانند مرغے در قفس
ڪه برایش آسمان بے بال و پر مجذوب نیست !
خوب مے دانے نباشے مثل جسمے مرده ام
ڪاش برگردے ڪنارم حال و روزم خوب نیست !
چه در چشمم نشینی و چه در گوشم بخوابانی
من استاندارِ آذربایجانِ شرقیات هستم!
#مهدی_جهاندار
تــا
صدایت
گوش هــایم را نوازش میکند
تار
و
سنتور و نے و آواز میخواهم چکار
#شهریار
ویران کن و بگذار که ویرانه بماند
از قِصهی تو غُصهی جانانه بماند!
از پشت همین پنجرهی بسته گذر کن
تا عطر قدمهای تو در خانه بماند!
#حمید_عرب_عامری