eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 ای ماه سر به مِهر سر از سجده بر مدار پشت سرت كسی است كه شق‌القمر كند
🏴 با زهر وضو گرفت آن تیغ ، آنگاه بر فرق علی نشست و قرآن وا کرد
‏همه ی قافـیـه هـا تـابعِ زلـــفــش بودنـــد چادرش را كه به سر كرد غزل ریخت به هم
تو آن اکتشافِ عاشقانه‌ای که نمی‌شود، با کسی در میان گذاشت...!
زن که عاشق می شود صد آیه نازل می شود یا که انا و الیه ، یا که هر دم راجعون! ...
سازگار است فقط، آب و هوای دلِ تو به نفس‌های پُر از خِس خسِ تنهایی من... 🖇💌
ذکر نامت نغمه و آواز هر صبحم شده گرچه می‌دانم که هر آغاز من تکرار توست... 🖇💌
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود
🕊💫🕊 جهان اگر بشود زیر و رو هزاران بار فقط علی است که دیگر نمی شود تکرار علی است معجزه ی خلقت و به اذن خدا شکافت کعبه که دُر از دلش کند اظهار علی است آنکه فقط داده بر رسالت عشق شهادت علنی در سکوت «یوم الدار» میان «شِعب» و سپس «لیلة المبیت» آخر به جز علی چه کسی کرده اینچنین ایثار همانکه اول صف بوده در همه غزوات سزاست لشکر دین را به نام پرچمدار علی است فاتح خیبر نه هر بنی بشری عمل ملاک جهان است تا ابد نه شعار «حدیث منزلت» از «غزوه ی تبوک» شکفت علی وصی رسول است و باز هم انکار!؟ بر آیه های برائت علی مبلغ شد به جانشینی او می کند همین اقرار مراد از «اَنفُسَنا» در «مباهله» غیر از علی نبوده بفهمید ای در و دیوار غدیر امر خدا بود و ترک واجب شد بدا به حال پلیدان مست خود مختار سقیفه غیر خلافت گرفت جان علی میان فاجعه ی آتش و در و مسمار همیشه فکر یتیمان کوفه بود و ندید از این بلاد بلاخیز جز غم و آزار جمل ،خوارج و یک روز قاسطین بودند دلیل خونجگری های حیدر کرار گذشت از خود دائم به فکر جامعه بود و بود جامعه با او چقدر بد رفتار شکافت فرق علی را جهالتِ آن روز جهان بعد علی شد به درد و غصه دچار 🕊💫🕊
دو دولت است که یک بار آرزو دارم تو در کنارِ من و شرم از میان رفته.... 🔹
من به میلِ خود به پایت سر نهادم، جان بخواه! جان به قربانت! چرا این پا و آن پا می کنی؟
گفتم اَر عاشق شوم گاهے غمے خواهم ڪشید من چہ دانستم ڪہ بارِ عالَمے خواهم ڪشید...
مرا از”جمع” خاطرخواہ ها “منها” کن ای “حوا” تو را کافیست “آدم” هرچه بار آمد به غیر از من ...
دل سویِ تو آورده پناه از غمِ دنیا این طفل، یتیم است در آغوش بگیرش...
﴿دِلا دِیشَب چه مِی کَردی تُو دَر کُوی حَبیبِ مَن؟ اِلهی خُون شَوی اِی دِل تو هَم گَشتی رَقیبِ مَن؟﴾
سخن عشق تو بی آن ڪه برآید به زبانم رنگ رخساره خبر می‌دهد از حال نهانم..!!!
دیدمت یک شب به دریا خیره بودی تا سحر کاش دریای تو بودم دل به دریا می زدی 🌙
خودَت شاید نمیدانی چه کردی با دلم، امّا دلِ یک آدمِ سرسخت را بردی، خدا قوّت!
🕊💫🕊 در مجلس ما یار نباید که بیاید؟ دلدار به دیدار نباید که بیاید؟ سلطان به گداهای در خویش بنازد بیچاره به دربار نباید که بیاید؟ دور تو شلوغ است... مگر که همه پاکند! پیش تو گنهکار نباید که بیاید؟ بر طاق شفاخانه نوشتند کریمان بیمار و گرفتار نباید که بیاید؟ بالا سر نوکر دم تشییع جنازه ارباب وفادار نباید که بیاید؟ این بَرده ی بازار نجف دلهره دارد حیدر سر بازار نباید که بیاید؟ سرمست علی هستم و جام شب قدرش آن ساقی کرار نباید که بیاید؟ لب تشنه ی آن تشنه لبِ آبِ فراتم سقا دم افطار نباید که بیاید؟ با سر به زمین خورد و دل خیمه بهم ریخت ای مشک! علمدار نباید که بیاید؟ وقتی سر ناموس علی معجر پاره است عباس در انظار نباید که بیاید؟ 🕊💫🕊
  ﺻﺒﺢ ﻓﺮﺩﺍ، ﻣﻮﺳﻢ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﺁﯾﻨﻪ ﻫﺎﺳﺖ ﻓﺼﻞ ﻓﺮﺩﺍ، ﻧﻮﺑﺖ ﮐﺸﻒ ﺣﻘﺎﯾﻖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ   ﺩﺳﺖ ﮐﻢ، ﯾﮏ ﺫﺭه ﺩﺭ ﺗﺎﺏ ﻭﺗﺐ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﺎﺵ! ﻻﺍﻗﻞ، ﯾﮏ ﺷﺐ ﺑﮕﻮ، ﮐﯽ ﺻﺒﺢ ﺻﺎﺩﻕ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟   ﻣﯿﺮﺳﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺷﺮﻁ ﻋﺎﺷﻘﯽ، ﺩﻟﺪﺍﺩﮔﯽ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ، ﻫﺮﺩﻝ ﻓﻘﻂ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯿﺸﻮﺩ   🍃🌺🍃
می‌خواهمت چنان که شب خسته خواب را! می‌جویمت چنان که لب تشنه آب را! محو توام چنان که ستاره به چشم صبح یا شبنم سپیده ‌دمان آفتاب را بی‌تابم آنچنان که درختان برای باد یا کودکان خفته به گهواره تاب را حتی اگر نباشی، می‌آفرینمت چونانکه التهاب بیابان سراب را… ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی! با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
اَشک، عاشِق را فَقط ثابِت قَدم‌تَر مِى‌كند با چكيدن جاى پاى شَمع مُحكم مِى‌شود:﴾
آزمودم دل خود را به هزاران شیوه هیچ چیزش به جُز از وصل تو، خشنود نکرد!
ماه تا آمد که بردارد سری از سجده گاه قصه شق القمر بار دگر تکرار شد
دلم گرفته! به خود قول داده‌ام اما برایتان ننویسم چه با دلم کردند
ای ماه سر به مِهر سر از سجده بر مدار پشت سرت كسی است كه شق‌القمر كند
مَلک به امر خدا سجده بر علی دارد یقین که شکر علی در مسیرِ شکر خداست
همچو طفلانِ يتيمِ كوفه ، من هم آمدم ظرفِ شير اورده ام ، مولا جوابم را بده
آیدصدای صیقل شمشیر از کوفه به گوش دارد علی یک امشبی قوت یتیمان را بدوش 🌴🥀🌴🥀🌴