از تلـخیهات خـسـتـه و دلگیرم
در ظاهر اگر جوان، ولیکن پیرم
گفتند که: آه در فراقت نکشم!
من آه نمیکشم فقط میمیرم!
#جواد_محمدی_دهنوی
جای مهتاب،به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند
فریدون مشیری
مهتاب نتاب غصه دارم امشب
ای چشم نخواب غصه دارم امشب
بعد از کم و جمع و ضرب و تقسیم خودم
بی حد و حساب غصه دارم امشب
#نوروزرمضانی
عمریست به نرخ روز یا نان خوردیم
یا از سـر سفـره ی ریا نان بردیم
ما دغدغه مان همیشه نان بوده، نه تو...
تعجیل نمـا کـه از غـم نان مردیم!
#محمدجواد_منوچهری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
"من برگ گلم باغ شبستان من است
وآن بلبل خوش لهجه غزلخوان من است
نوباوهٔ شب که شبنمش می خوانند
هر صبح به نیم بوسه مهمان من است
#ملکالشعرایبهار
"صبح است
و هوای دل من مثل بهار است
پلکی بزن و صبــح بخیر
غــــزلم باش
#مجتبی_رافعی"
مرا یاد تو هر دم آتشی در دل برافروزد
نگشته شعله از یکجا بجای دیگر افروزد
#بابا_فغانی_شیرازی
بگیر دست مرا مثل كودكیهایم
بگیر دست مرا... پا به پات میآیم
بگیر و پاره كن این روزهای زشت مرا
به دست حادثه نسپار سرنوشت مرا...
#سید_مهدی_موسوی
بوسیدن پیشانی ماهت با من
تقدیم سلام در پگاهت با من
تابیدن خنده بر لبانم با تو
افتادن غصه از نگاهت با من
#مستان
🌸🍀
"آمدی از راه دور بردل غمگین من
مرهمی از عشق تو زد به دل پیرِ من
من که غمین بودم وخسته از این روزگار
تشنه ی یک جرعه ای تا که بیاید بکار
این دل غم دیده ام عمر همه سر به زیر
خسته و درمانده و در غم دوران اسیر
کودکی افسانه ای لیک تنم زرد و پیر
عاشق بازی شدم حیف کمی گشته دیر
از صفت روزگار عمر نیامد بکار
کودکی عاشق شده بی خبر و بی قرار
من به فلک داده ام دست و دل بی قرار
دست و دلم زد گره زلفِ سر و عشق یار
چشم ودلم گشته خون از غم عشق و جنون
خنجری ازچشم یار کرده دلم پر زخون
چشم و دل خون شده کی دگر آید بکار؟
گر بُوَدم دیگری خون کُنمش بهرِ
یار"
#مجید_جاوید