eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد دل نفـرین‌شدهٔ ماست که تنـهاست هـنوز
همه رفتند پی رویت ماه منم و حسرت یک نیم نگاه چه عذابی است که با کوه گناه نشود هیچ نصیبت به جز آه...
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
بحث و بررسی اشتباهات رایج شعر شاعران جوان با حضور علی‌محمد مؤدب و میلاد عرفان‌پور https://www.aparat.com/v/cX5FN
عید آمده، قصّه و مثل می چسبد هر خاطره ات مثلِ عسل می چسبد معجونِ سخن های تو با نازِ نگاه مانندِ رباعی و غزل می چسبد.
🔰 وداع با ماه خوب خدا از زبان امام سجاد علیه السلام وَ قَدْ أَقَامَ فِینَا هَذَا الشَّهْرُ مُقَامَ حَمْدٍ وَ صَحِبَنَا صُحْبَهَ مَبْرُورٍ اى خداوند، ماه رمضان در میان ما بس ستوده زیست و برای ما یار و همراهی نیکو بود وَ أَرْبَحَنَا أَفْضَلَ أَرْبَاحِ الْعَالَمِینَ ثُمَّ قَدْ فَارَقَنَا عِنْدَ تَمَامِ وَقْتِهِ وَ انْقِطَاعِ مُدَّتِهِ وَ وَفَاءِ عَدَدِهِ‏ و گرانبهاترین سودهاى مردم جهان را به ما ارزانى داشت. اما چون زمانش به سر رسید و مدتش و شمار روزهایش پایان گرفت، آهنگ رحیل کرد. 😔 📚 بخشی از دعای ۴۵م صحیفه سجادیه @KhyaleVasl | خِیـٰـالِ وَصـْـلْ✨
🍃 دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان اللَّهُمَّ غَشِّني فِيْهِ بِالرَّحْمَةِ، وَ ارْزُقْنِي فِيْهِ التَّوْفِيقَ وَ العِصْمَةَ، وَ طَهِّرْ قَلْبِي مِنْ غَياهِبِ التُّهْمَةِ، يا رَحِيماً بِعِبادِهِ المُؤْمِنِينَ.
ای کاش نشانی از هلالم بدهند روزی خبرِ خوبِ وصالم بدهند از رؤیت روی ماهِ مهدی چه خبر؟ ای کاش جوابی به سؤالم بدهند
افسوس و حسرت عاشقان ماه خدا رفت شبهای قدر و ارحم و اشک و دعا رفت همچون نسیمی بین گلها در بهاران آرام از این رهگذر همچون صبا رفت ماه تلاوت ماه رحمت ماه غفران گلبانگ زیبای اذانِ با صفا رفت افسوس قدرش را ندانستیم نیکو آن نو بهار بندگی انبیا رفت مثل همیشه خواب غفلت بازگردد در بامدادان و سحر صوت ثنا رفت لبریز برکت بود این عیش پر از خیر این موسم پر نعمت از خوان گدا رفت دیگر ندارد منزلت هر آیه یک ختم ماه ثواب بی دریغ و پر عطا رفت ای کاش باشم زنده اما سال دیگر با خود بگویم این ضیافت با رجا رفت
افسوس که این فرصت کوتاه گذشت عمر آمد از آن راه و از این راه گذشت یاد شب قدر و چشمۀ فیض به‌خیر تا چشم به هم زدیم، این ماه گذشت
✨خداحافظ ماه خوب خدا🌙 بیداری شب‌ ، آه سحرگاه گذشت ماه رمضان چقدر کوتاه گذشت هنگام وداع آمده، دلتنگ شدیم یک چشم به‌هم زدیم، یک ماه گذشت
از نفس پلید خود شکایت دارم غفلت زده ام، درد جهالت دارم ای ماه خدا دوباره من را دریاب امشب به تو امّید شفاعت دارم..‌
شـد مــاه نـو پـدیـدار ، عید عبادت آمد پایانِ سـفــره های  مــاه ضیــافـت آمد گفتیم عاشقـــانه  لبیــک ، دعوتــش را اینک زمان اَجــر و پاداش  طاعت آمد عید است و چشم ما برعیدانهٔ خداوند بر عـابدانِ عــاشــق وقت کـرامـت آمد حق داده مژده برما غفران ورحمتش را از عــرش کبــریایــی  باران رحمــت آمد با ربنــای افطـار "اِغفــِر لَنــا" ســرودیـم تا وقت لیـلـةُالفـطــر عطــر اجابت آمــد بستیم تا دهان را طعم عسـل چشیدیم شیـرینی عبــادت بهتـــر ز شـــربت آمد شبهـای قدر و توبه  در  وقـت استغـاثه "لا تقنطـوا" ز رحمـان  بر ما بشارت آمد دلهای ما زمانی خوش میشودکه گویند آمـد عــزیــز زهـرا ، پـایـان غیبــت آمد شکر خدا که مــا را توفیــق بنـدگی داد این عید ، "کیمیا" را  عیـد سعـادت آمد شـد قافیـه "زیارت" در بیـت آخرینـم پـــر زد دلـم به مشهـد ، نام زیارت آمـد
صد حرف نگفته در دلت جا شده بود چشمان تَرت ساحل دریا شده بود در حسرت یک کلام تو پیر شدم ای‌کاش که سفرهٔ دلت وا شده بود
از تو بعید نیست جهان عاشقت شود شیطان رانده، سجده کنان عاشقت شود از تو بعید نیست میان دو خنده ات تاریخ گنگی از خفقان، عاشقت شود توران به خاک خاطره هایت بیافتد و آرش، بدون تیر و کمان، عاشقت شود چشمان تو، که رنگ پشیمانی خداست درآینه، بدون گمان، عاشقت شود از تو بعید نیست ،قیامت کنی و بعد خاکستر جهنمیان عاشقت شود وقتی نوازش تو شبیخون زندگیست هر قلب مات بی ضربان، عاشقت شود از من بعید بود ولی عاشقت شدم... از تو بعید نیست جهان عاشقت شود
نمیدانم نهان از من، چه کرده‌ای با "دل"...؟ که چون غافل شوم از او، دوان سوی "تـو" می‌آيد.
دلم برای تو تنگ شده است اما نمی‌دانم چه کار کنم مثل پرنده‌ای لالم که می‌خواهد آواز بخواند و نمی‌تواند! به هوای دیدنت در قاب پنجره‌ها قد می‌کشم نیستی فرو می‌ریزم مثل فواره‌ای بر سر خودم زیر آوار خودم می‌مانم در گوشه‌ی اتاق ای انار ترک خورده بر فراز درخت من دستی کوتاهم من پرنده‌ای بی‌بالم ای آسمان دور دست! از تو محرومم آنگونه که دهکده از پزشک کویر از آب لاک‌پشت از پرواز اندوه‌ها در من شعله‌ور است و ابرها در من در حال بارش نیمی آتشم نیمی باران اما بارانم، آتشم را خاموش نمی‌کند! گرفتار ناتوانی‌های خویشم رودی کوچکم گرفتار باتلاق. من تو را دوباره کی خواهم دید ای پرنده‌ی مسافر از کجا معلوم که دوباره برگردی! راه‌ها باز است آفتاب می‌تابد اما من حسرت راه رفتنم در پای فلج گرسنه‌ای هستم که نانم را جای ماه بر سینه‌ی آسمان چسبانده‌اند. دلم برای تو تنگ شده است اما نمی‌دانم چه کار کنم آرام می‌گریم حال آدمی را دارم که می‌خواهد به همسر مرده‌اش تلفن کند اما نمی‌کند چرا که به خوبی می‌داند در بهشت گوشی‌ها را بر نمی‌دارند ...
 شاعري خرما را با خدا قافيه كرد تاجران، رحم به حالش كردند ناقدان، شاعر سالش كردند !
برخیز که خوشترین پگاه آمده است هنگامهٔ صبحِ دلبخواه آمده است برخیز و به مِهر پرده بردار از روی خورشید به جستجوی ماه آمده است! 🌙 @nabzeghalam
‌میخواستم چیزی بگویم...! لیک میترسم از اضطراب و لغزش و تشکیک میترسم ای جاده‌ی ابریشم مویت به سمت باد من از میانبُرهای بس نزدیک میترسم! پل بسته تیغ ابروانت تاصف محشر یارب... من ازاین جاده‌ی باریک میترسم! تا آیه ی تُبلی السٓرائر روز رسوایی وقت  جدایی ها... من از تفکیک میترسم! چشم آبیِ کشمیری ای روشن ترین خورشید بامن بمان... از خانه‌ی «تاریک » میترسم! من از قلندرهای شب رو ، ره نمی پرسم از زاهدان خرقه پوشِ«شیک »میترسم! جغرافیای شانه ام راتیر می‌بوسد من از صدای مرگ...از شلیک میترسم!
اگرچه روزه‌یِ خورشيد، شود با لمسِ شب افطار من از افطارِ چشمِ تو، سحر تا شام بيدارم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ای پنجره زیبا شده‌ای با باران این اشک من است روی تو یا باران؟ بغض من و آسمان گره خورده به هم وا کن گره‌ی بسته‌ی ما را باران...
هر نفسی بگویی‌ام، عقل تو کو؟ چه شد تو را؟ عقل نَمانْد بنده را در غم و امتحان تو مشرق و مغرب اَرْ روم، ور سوی آسمان شوم نیست نشان زندگی، تا نرسد نشان تو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ای همدم لحظه‌های شام تارم ای بستر اشک و آه و استغفارم تو می‌روی ای ماه خدا در غم تو صدها گل اشک بر رُخَم می‌کارم
يَا حَبيبَ مَنْ تَحَبَّبَ إِلَيْكَ وَيَا قُرَّةَ عَيْنِ مَنْ لاذَ بِكَ وَانْقَطَعَ إِلَيْكَ ای دوستِ آن‌که غم عشق تو خرید دل‌باخته شد، به تو محبت ورزید ای روشنی چشمِ پناهنده به تو وآن‌کس که به عشق تو ز غیر تو برید
بسم الله الرحمن الرحیم ترکیب‌بند توحیدی به مناسبت عید سعید فطر اشاره‌به عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌‌الشریف هلال از خوب و بد هر عملت باخبرم من چون از رگ گردن به‌تو نزدیک‌ترم من صدبار اگر توبه شکستی و گذشتم صدبار دگر توبه کنی می‌گذرم من درخواب فرو می‌روی و غافل از این‌که مشتاق به دیدار تو در هرسحرم من تو ثانیه‌ای حال‌خوش از خویش بیاور تا باهمه‌ی جاه‌وجلالم بخرم من وقت خوشی‌و‌خنده به من نیست حواست در وقت گرفتاری‌ات اول نفرم من ترسی به دلت راه نده، چون که برایت در واهمه‌ی روز قیامت سپرم من از رحمت و بخشندگی‌ام باخبری تو از خوب و بد هر عملت باخبرم من یک‌عمر به دنبال تو در آینه گشتم از من تو گذشتی و من از خود نگذشتم ای آن‌که بد و خوب دوعالم همه از توست شادی همه از جانب تو، غم همه از توست یک‌نقطه شده فاصله‌ی رحمت و زحمت خوب است اگر وافر، اگر کم، همه از توست عبد تو -چه نزدیک و چه دور- اهل تو باشد روحی که دمیده‌ست به آدم همه از توست با اذن تو دم می‌زند از مدح تو بلبل اذن از تو و حرف از تو و دم هم همه از توست هرگز کسی از حکمت تو شکوه ندارد تا درد همه از تو و مرهم همه از توست ورد لبم از بابت هر رزق تو شکر است چون معتقدم قدر مسلّم همه از توست «هرکس به طریقی سخن حمد تو گوید» پس لذت این عیش فراهم همه از توست خوش باد که دل شاهد لبخند تو باشد آزاد اسیری‌ست که در بند تو باشد عصیان‌زده را از گذر عمر چه‌بیم است؟ وقتی که خداوند غفور است و رحیم است از تیغ نترسیدم و از وسوسه آری چون سخت‌ترین حربه‌ی شیطان رجیم است سالم نتوان رد شد از این عرصه‌ی خون‌خوار عمّار شو ای دوست که این فتنه عظیم است دین لقلقه‌ای سست شده روی زبان‌ها ایمان به عمل نیست، به نرخ زر و سیم است تا روز ابد باطل و حق در جریان‌اند دنیا همه در معرکه‌ی زید و سلیم است در حسرت خواب شب قبلیم کماکان هر صبح که در کوچه‌ی ما از تو شمیم است ای منتظر امر خداوند، به یادت در خانه‌ی دل‌های جهان عشق مقیم است ای نام تو جاری به بلندای اذان‌ها مشتاق تو هستند هلال رمضان‌ها هرچند که از درد نبودت گله خیلی‌ست انگار نه انگار که این فاصله خیلی‌ست سر رفته همه حوصله‌ها از غم دوری در شهر اگر آدم بی‌حوصله خیلی‌ست «این قافله‌ی عمر عجب می‌گذرد!» حیف در قافله‌ها غافل از این قافله خیلی‌ست در پاسخ این جمله که؛ یاد تو نبودیم... گفتیم؛ خودت باخبری، مشغله خیلی‌ست! ما غرق سکوتیم در این خلوت جمعی هرچند که دوروبر ما ولوله خیلی‌ست آنقدر که سرگرم گناهیم ندیدیم از خار بلا در کف پا آبله خیلی‌ست در راه وصال است چه سرها و سپرها تاوان عبور از دل این مرحله خیلی‌ست من با تو از این مرحله رد می‌شوم آخر صفرم ولی از شوق تو صد می‌شوم آخر این میوه‌ی باران‌زده هرچند که کال است ای عشق مدد کن که به دنبال کمال است یا حسرت آینده و یا داغ گذشته‌ست کاری که روا نیست به ما شادی حال است در خلوت ما _غیر تو_ عالم همه جمع‌اند ای دوست تو را از دل ما جای سوال است! یا جای تو یا غیر تو اینجاست، ولاغیر! جمع تو و غیر تو در این خانه محال است سرمایه‌ی ما سوختگان خون جگر شد در دایره‌ی اهل نظر بال وبال است هرکس که تو را خواست، تو را یافت در آخر چون خواستنت ساده‌ترین راه وصال است ما را نظر لطف تو عید است، اگرچه اندیشه‌ی مردم همه دیدار هلال است ای ماه خدا! آخر ماه است، کجایی؟ عید است همان لحظه که از راه بیایی.
به دنبالِ هلال دلگیر از این دنیای سرشار از ملالیم دلخسته از این آرزوهای محالیم آزرده از سنگینی این بارِ غفلت رنجیده از بی مهری مال و منالیم از عمر دنیا رد شده صد فصل اما بی رویت لبخندی از خورشید، کالیم تا کی در این بحبوحه ی جانکاه باشیم تاکی از این اندوه جان فرسا بنالیم؟ خط خورده بر دیوارها دلتنگیِ ما پشت حصارِ میله هایِ ماه و سالیم در حسرتِ ماهی که غایب از نظرهاست چندیست سرگردان به دنبال هلالیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا