#اخوندی_که_کافر_شد
جوانی ساده که ناگهان مجذوب دخترکی شد، او نتوانست نگاهش را از وی بردارد، لحظاتی به طور مداوم به او نگاه کرد. عشق دخترک در دل شیخ افتاد. فورا از مناره پایین آمد و بدون اینکه نماز جماعت را برگزار کند، مسجد را ترک کرد و به در خانه دخترک رفت.
پس از در زدن، پدر دخترک در را باز کرد. جوان خود را معرفی کرد و ماجرا را گفت او از دخترک صاحب خانه خواستگاری کرد. صاحب خانه هم موافقت خود را اعلام کرد و گفت: با توجه به جایگاه و شهرت شما، بنده هم موافقم ازدواج شما هستم اما مشکلی وجود دارد و آن هم این است که ما کافرهستیم.
جوان که فریب شیطان را خورده و کاملا عاشق شده بود فورا گفت: مشکلی نیست. بنده هم کافر می شوم. بلافاصله هم خروج خود از اسلام را اعلام کرد و کافرشد.
سپس پدر دخترک گفت: البته قبل از ازدواج باید با دخترم هم دیدار کنی تا شاید او هم شرطی برای ازدواج داشته باشد. جوان موافقت کرد و پیش دخترک رفت. دخترک کافر از جوان خواست که برای اثبات عشق اش به او، جرعه ای شراب بنوشد. جوان که فریب خورده بود فورا پذیرفت و جرعه ای که برایش آورده بودند را خورد.
دخترک به خوردن شراب بسنده نکرد و گفت: آخرین شرط من این است که قرآن را جلوی من پاره کنی. جوان که خود را در یک قدمی ازدواج با دخترک می دید، شرط آخر او را هم پذیرفت و بعد از اینکه یک جلد قرآن کریم برایش آوردند، قرآن را مقابل دخترک و پدرش پاره پاره کرد.
ناگهان دخترک، عصبانی شد و با فریاد خطاب به جوان گفت: از خانه ما برو بیرون. تو که بخاطر یک دختر به 30 سال نمازت پشت پا زدی، چه تضمینی وجود دارد که مدتی بعد بخاطر یک دختر دیگری به من که تازه وارد زندگی تو شده ام، پشت پا نزنی؟!
جوان که ناکام مانده بود، با ناراحتی از خانه دخترک کافرخارج شده و سپس برای همیشه شهر را ترک کرد. این بود سرنوشت جوان بخاطر یک نگاه به نامحرم.
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺
#اخوندی_که_کافر_شد👆
🌷 معجزه شهید همت
از زبان یک استاد دانشگاه 🌷
یه شب خواب بودم که تو خواب دیدم دارن در میزنن . در رو که باز کردم دیدم شهید همت با یه موتور تریل جلو در خونه وایساده و میگه سوار شو بریم .
ازش پرسیدم، کجا؟ گفت یه نفر به کمک ما احتیاج داره . سوار شدم و رفتیم . سرعتش زیاد نبود طوری که بتونم آدرس خیابون هارو خوب ببینم . وقتی رسیدیم از خواب پریدم.
از چند نفر پرسیدم که تعبیر این خواب چیه گفتن خوب معلومه باید بری به اون آدرس ببینی کی به کمکت احتیاج داره .
هر جوری بود خودمو به اون آدرس رسوندم . در زدم . دررو که باز کردن دیدم یه پسر جوون اومد جلوی در . نه من اونو میشناختم نه اون منو .
گفت بفرمایید چیکار دارید . ازش پرسیم که با شهید همت کاری داشته ؟ یهو زد زیر گریه . 😭😭
گفت چند وقته میخوام خودکشی کنم . دیروز داشتم تو خیابون راه می رفتم و به این فکر میکردم که چه جوری خودم رو خلاص کنم که یه دفعه چشمم افتاد به یه تابلو که روش نوشته شده بود اتوبان شهید همت.
گفتم میگن شماها زنده اید اگه درسته یه نفر رو بفرستید سراغم که من از خودکشی منصرف بشم و الان شما اومدید اینجا و میگید که از طرف شهید همت اومدید...
#نگاهی
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
🌟زندگی به سبک شهدا
🌹 #شهید_مهدی_نعمایی
💢 روایت همسر شهید
ما در تاریخ 8 خرداد 1388 به عقد هم درآمدیم. 22 مهرماه 89 هم وارد زندگی مشترک شدیم.🌸 ما هفت سال و 8 ماه و 21 روز با هم زندگی کردیم. آقا مهدی میگفت اگر بودنهای من را جمعبندی کنید فکر کنم بیشتر از سه سال پیشتان نبودم. الحمدلله زندگی کوتاه ولی پرباری داشتیم.🌹 زندگی ما بر مبنای سادهزیستی و صداقت و عشق بنا شده بود. به هم سخت نمیگرفتیم و همیشه با محبت با هم صحبت میکردیم. ایثار و از خودگذشتگی زیادی در زندگیمان به خرج میدادیم. هیچ چیز موجب نمیشد من و آقا مهدی از هم ناراحت بشویم و اگر ناراحتی کوچکی پیش میآمد، سریع یک زمان گفت و گو معین میکردیم. 👌 این عشق و صمیمیت بود که روز به روز در زندگیمان بیشتر میشد. حاصل ازدواج ما دو دختر به نامهای ریحانه خانم 5 ساله و مهرانه خانم 3 ساله است. ان شاءالله ادامهدهنده راه پدر باشند.
🌹 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
بگذار بہ ما هرچه میخواهند بگویند
بگـــــذار بہ ما بگویند تروریست
بگذار بہ ما بگویند جیرہ بگیر
بگذار بہ ما بگویند مزدور
هویت ما حزب اللہ است
https://eitaa.com/abahannane
💔
#الوداع ماه محرم ...😔
چه زود گذشت ...😔
یه سال صبر کردیم تا به ماه #محرم برسیم و ...
یه دفه دیدیم تو هیئت نشستیم و روضه خون میگه :
حسین میاد به کوفه ...😔
چند شب تو هیئت گذشت و صدا اومد ...
اصغر من کی به زبان امده ...😭
تو غم های حضرت ذوب شدیم و با ...
جوانان بنی هاشم بیایید ،😭 باریدیم ...😭
در کنار علقمه با حسین ناله سر دادیم و از غم برادر گفتیم ...😭
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ...😭😭😭
شب آخر شد و همه بهت زده می خواندند ...
مکن ای صبح طلوع ...😔😔
از آن شب زینب شد سالار غافله و نشانش سر برادر ...😔😔
سری به نیزه بلند است دربرابر زینب ...😭😭😭
محرم حلالمان کن ...😭💔
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
ترنم باران پاییزی این روزها...
یادی کنیم از آنانکه زیر باران نماز خواندند،
چون نمیدانستند صاحب منزل از نماز در منزل
آنان راضی هست یانه...
#سوریه
#باران_رحمت
شادی ارواح طیبیه شهدای #مدافع_حرم #صلوات
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
4_5809951180700254854.mp3
5.18M
سخنان رهبری درمورد شهادت
#مدافعان_حرم
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
pishvaz-jamandeh.mp3
184.9K
سخنان ناب از شهید حاج احمد کاظمی
#جامانده
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
Pishvaz-razmandeh.mp3
184.8K
سخنان ناب از شهید حاج احمد کاظمی
#رزمنده
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
pishvaz-tamana.mp3
184.9K
سخنان ناب از شهید حاج احمد کاظمی
#تمنا
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
#بسم الله
#قربة_الى_الله
یکسال از شهادت محمودرضا گذشته بود که بهم پیام داد.
نمیشناختمش.
گفت از همرزمای محمود بوده.
اونروز یکساعتی با من حرف زد.
وقتی که قطع کرد....
من بودم و تختی که از اشکام خیس خیس بود....
برام نوشته بود:
«البارحه ائتالی محمود فی النام»
دیشب محمود اومد به خوابم...
.
«و رئیته یقره القرآن»
و دیدمش که داشت قرآن میخوند...
.
بغلش کردم، بغلم کرد...
بوسیدمش، من رو بوسید...
.
به من گفت: چون من رو نمیبینی از من دوری نکن...
من کنارتم...
یادت میاد هنگام نبرد یادم کردی؟!
به چشم بهم زدنی اومدم پیشت و نجاتت دادم!!
.
«وقال لی اتذكر عندما مرضت فی البیت؟؟
انا كنت حاضر عندك، واقره الدعاءلك...»
و گفت: یادت میاد تو خونه مریض بودی؟
من پیشت بودم و برا شفات دعا میکردم...
.
«قلت لهواین انته الان؟»
بهش گفتم: الان کجایی؟!
.
«قال لی:
انامع اصحاب الحسین...»
.
گفتم: من به نیتت گوسفند قربونی کردم و دادم به فقرا!
#خندید و گفت: آره... بهم رسید...
.
گفتم چرا میخندی؟
.
«قال لانی: لاحتاج الثواب قسمت الثواب لكم...»
گفت:
او به من گفت:
من به ثواب احتیاج ندارم، ثواب را برای شما قسمت کردم...
مژدهٔ وصل توام ساخته بیتاب امشب
نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب
گریه بس کردهام ای جغد نشین فارغ بال
که خطر نیست در این خانه ز سیلاب امشب
دورم از خاک در یار و ، به مردن نزدیک
چون کنم چارهٔ من چیست در این باب امشب
بسکه در مجلس ما رفت سخن ز آتش شوق
نفسی گرم نشد دیدهٔ احباب امشب
شمع سان پرگهر اشک کناری دارم
وحشی از دوری آن گوهر سیراب امشب...
#رفیق
#محمود
#رویای_صادقه
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحمودرضابیضایی
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
🌹یازهرا🌹
°| #یڪ خاطرهـ
👈نقل از مادرشهید:
…روزی که احمد داشت میرفت،
گفتم:مادر کجا داری میری؟
با خنده گفت:
معلومه دیگه .
…️گفتم :میدونم ولی تو چهارتا بچه صغیر داری اینا تکلیفشان چی میشه؟
…گفت از شما بعیده ، خدایی که
*★*ساره و اسماعیل*★* وسط بیابان نگهداشت یه فکری به حال بچه های منم میکنه.
#نقل_از_فرمانده_شهید از نحوه.شهادت:
… ️احمد بعد از اینکه از #پهلو تیر میخوره
خودشو یک کیلومتر میکشه عقب.
10 روز تو بیمارستان #حلب بستری میشه
…و کلیه هاشو از دست میده .
شب آخر میگفت :قربون برم #حضرت.زهرا چی کشیدی .
…تا لحظه آخر داشت #زیارت عاشورا میخوند
احمد و برادر شهیدش امیر
▫به فاصله ۳۰سال▫
…هر دو شب شهادت حضرت زهرا شهید شدن.
°| #شهید_احمد_اسماعیلی
°| #شهید_مدافع_حـــــرم
----------------------------
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
🌹یازهرا🌹