🌷 #هر_روز_با_شهدا_١٣٢٨
#دور_زدن_عراقى_ها_با....
🌷همه آماده شروع عملیات بودند، اما پشت یک میدان مین گیر افتاده و مانده بودند. جالب اینکه بچه های شناسایی سه ماه تمام روی این معبر کار کرده بودند و همـه چیز شناسایی شده بود، اما معلوم نبود چرا آن شب همه چیز قفل شده بود.
🌷شهید مصطفی ردانی پور به حضرت زهرا(س) متوسل شد و لحظاتی بعد قرآن را باز کرد و به آیات آن نگاه کرد. پس از اینکه قرآن را بست گفت: «از این معبر نمی رویم، باید از معبر دست راستی، گرای باغ شماره هفت برویم و آنجا به دشمن بزنیم.» به قدری با قدرت این حرف را زد، که حتی حاج حسین خرازی هم چون و چرایی نیاورد و روی حرف او حرف نزد.
🌷گردان ها از همان مسیری که او گفته بود، به طرف دشمن حمله کردند و ساعاتی بعد، منطقه مورد نظر فتح شد. بعداً در بررسی ها، متوجه شدیم که با انتخاب مسیر، عراقی ها را دور زده بودیم.
🌹خاطره اى به ياد جانباز شهید مفقود الجسد مصطفی ردانی پور
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺
#وفات_حضرت_رباب 🏴
🔴روضهای متفاوت با آنچه 1400 ساله خوانده شده! +عکس
#پردۀ_اول روضه:
رباب، همسر امام حسین(ع)، اینقدر دوست داشت بیاید بدنش را سپر تیرها برای حسین قرار بدهد! اما حسین(ع) دستور داد زنها به میدان نیایند.
من فکر میکنم تا حسین فرمود که آیا کسی هست مرا یاری کند، رباب یک آه سینهسوز کشید!
بعد علیاصغر بیدار شد، و الا قبلش که لابد از تشنگی مدهوش شده بود.
علی اصغر بیدار شد، شروع کرد دست و پا زدن: مادر من هستم، من را سپر بلای حسین قرار بده!
(در اینجای روضه، یک پدر، نوزاد شش ماهاش را به دست استاد پناهیان میدهد و مسیر روضه عوض میشود.. )
بخدا دلم نمیآید...
اجازه میدهید حالا من به احترام این بچه یک روضۀ دیگر بخوانم؟
روضهای غیر از آنچه که 1400 سال است خوانده شده.
تا بچه را در بغل حسین دیدند، به تیراندازها گفتند تیر نزنید! ممکن است بخورد به بچه؛
امام حسین(ع) سیر علیاصغرش را بوسید، بعد دادن دست رباب،
شما باور نمیکنید که گفتند تیر نزنید یک وقت میخورد به بچه؟
ممکن است بچه را نشانه گرفته باشند؟
برای چی؟ ...
یک سخن نقل کنم از امام زینالعابدین(ع)،
به امام سجاد(ع) گفتند: «آقا، همۀ قاتلان جدتان حسین را اعدام کردند!»
فرمود: حرمله را هم گرفتند؟ حرمله را هم گرفتند؟ ....
#پردۀ_دوم ...
خیلی رباب زن عارفهای بود، امام حسین(ع) خیلی به رباب علاقه داشت. امام صادق(ع) فرمود: مرگ یک مرد بیش از همه برای همسرش سخت است.
رباب تا وقتی زینب هست میگوید: این حسین تنها یک عاشق دارد، آن هم زینب است!
او اگر گریه میکرد، گهوارهای را تکان میداد و میگفت من عزادار علی اصغرم هستم، من کجا بگویم حسین؟!
ولی من معتقدم اگر رباب گهواره را خالی تکان میداده و به ظاهر به یاد علیاصغرش بوده،
زیر لب مدام میگفته: حسین من، هستی من، علی اصغرم فدایت بشود..
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.
✍حجت الاسلام #پناهیان
۲۱ رجب وفات خانوم حضرت رباب سلام الله علیها
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
14.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️یا امام رضا(ع)
سرود دیدنی در فرودگاه مشهد، / غافلگیری مسافرین در سالن فرودگاه، دیدنیه، حتما ببینید
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
1_57015287.mp3
670.6K
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
✍رهبر انقلاب:
اگر مصیبتها ما را بیدار نکند، بلکه تنبل کند، بلای مضاعف است؛ اما اگر مصیبتها ما را به خود بیاورد و ضعفها و کمکاریها و غفلتهای ما را به ما نشان دهد و ما همت کنیم و این رخنهها را ترمیم نماییم، این بلا برای ما به نعمت تبدیل میشود.
۱۳۸۲/۱۰/۲۶
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
💠امام خمینی:
‼️قیام ضدحکومت اسلامی درحکم کفر است، بخاطر همین حضرت امیر قتل معاویه را واجب میدانست! ۵۸/۷/۲۹
‼️اگر آن حیلهای که معاویه و عمروعاص در صفین کردند و آن به اصطلاح مقدسین مانع نمیشدند از اینکه حضرت امیر آن حیله را بشکند، سرنوشت اسلام غیر از این بود و قضایای امام حسن و قضیۀ کربلا هرگز پیش نمیامد، گناه همۀ این امور به گردن آن مقدسین است، لعنت خدا تا ابد بر آنها باشد! ۶۳/۲/۹
💠رهبرانقلاب:
‼️این حکومتهایی که تاریخ از ذکر جرائمشان به خود میلرزد، حکومتهایی هستند که اساسش را معاویه بنیانگذاری کرد! ۷۷/۱۰/۱۸
‼️سختترین جنگ أمیرألمؤمنین جنگ صفین بود چراکه حضرت باکانون حاکمیت نفاق معاویه روبهرو بود! ۶۵/۳/۲
‼️جنگ امیرالمومنین با معاویه در صفین بر سر حاکم بودن او نبود، بر سر غدّه فساد بودن او بود! ۶۷/۲/۱۷
#نشربامنبع
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
#گذرے_بر_سیرہ_شـهید
با مادر در حیاط خانه نشسته بودیم که صدای درب خانه بلند شد. در را که باز کردیم، خانم میان سالی وارد منزل شد و با شادی و هیجان گفت: «بالاخره خونه ی امیدم و پیدا کردم، خونه سرپرستمون و پیدا کردم!» متعجب به او خیره شده بودیم، مادر متعجبانه گفت: «چی شده خانم، خونه ي اميد چیه!» خانم با خوشحالی گفت: «پسر شما مدت هاست برای ما غذا می آره، لباس بچه هامو تأمین می کنه و خرج و مخارج زندگی ما را می ده.»
لب تر کرد و ادامه داد: «دیدم یکی دو هفته است ازش خبری نیست، پرس و جو کنان به خونه شما رسیدم.»
اشک در چشم مادر حلقه زده بود. با بغض گفت: «پسرم، خان میرزام شهید شد!»
آه از نهاد زن غریبه برخاست. همان جا، میان حیاط نشست و شروع کرد به سر و صورت زدن.
گفت: «بار آخری هم که اومد، خرجی بچه های یتیمم را داد و رفت...»
#شهيد_خان_ميرزا_استواري
#شهدای_فارس🌷
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺