❤️ همنشین درد
امام خامنه ای : هر لحظهای که
در کار #پرستاری، با #احساس
تکلیف در مقابل انسان دردمند میگذرانید، یک حسنه ای را از
خدای متعال دریافت
میکنید. ۸۹/۰۲/۰۱
📸 عکس سال ۱۳۹۳
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
✍️ #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_چهل_و_یکم
💠 ساکت بودم و از نفس زدنهایم وحشتم را حس میکرد که به سمتم چرخید، هر دو دستم را گرفت تا کمتر بلرزد و #عاشقانه حرف حرم را وسط کشید :«زینب جان! همونطور که اونجا تو پناه #حضرت_سکینه (علیهاالسلام) بودی، مطمئن باش اینجام #حضرت_زینب (علیهاالسلام) خودش حمایتت میکنه!»
صورتم به طرف صورتش مانده و نگاهم تا #حرم کشیده شد و قلبم تحمل اینهمه وحشت را نداشت که معصومانه به گریه افتادم.
💠 تازه نبض نگرانی نگاه مصطفی در تمام این شش ماه زیر انگشت احساسم آمده و حس میکردم به هوای من چه وحشتی را تحمل میکرد که هر روز تارهای سفید روی شقیقهاش بیشتر میشد و خط پیشانیاش عمیقتر.
دوباره طنین #عشق سحرگاهی امروزش در گوشم نشست و بیاختیار دلم برای لحن گرمش تنگ شد تا لحظهای که به اتاق برگشتیم و اولین صوتی که شنیدم صدای مردانه او بود :«تکلیف حرم سیده سکینه چی میشه؟»
💠 انگار به همین چند لحظه که چشمانم را ندیده بود، #دلتنگی نفسش را گرفته و طاقتش تمام شده بود که رو به ابوالفضل سوالش را پرسید و قلب نگاهش برای چشمان خیسم من میتپید.
ابوالفضل هم دلش برای حرم #داریا میلرزید که همان پاشنه در روی زمین نشست و نجوا کرد :«فعلاً که کنترل داریا با نیروهای ارتش!» و این خوشخبری ابوالفضل چند روز بیشتر دوام نیاورد و اینبار نه فقط #تکفیریهای داخل شهر که رفقای مصطفی از داریا خبر دادند ارتش آزاد با تانک وارد شهر شده است.
💠 فیلمی پخش شده بود از سربازی سوری که در داریا مجروح به دست #ارتش_آزاد افتاده و آنها پیکرش را به لوله تانک بسته و در شهر چرخانده بودند.
از هجوم وحشیانه ارتش آزاد، بیشتر مردم داریا تلاش میکردند از شهر فرار کنند و #سقوط شهرکهای اطراف داریا، پای فرار همه را بسته بود.
💠 محلههای مختلف #دمشق هر روز از موج انفجار میلرزید و مصطفی به عشق دفاع از حرم #حضرت_زینب (علیهاالسلام) جذب گروههای مقاومت مردمی زینبیه شده بود.
دو ماه از اقامتمان در #زینبیه میگذشت و دیگر به زندگی زیر سایه ترس و #ترور عادت کرده بودیم، مادر مصطفی تنها همدم روزهای تنهاییام در این خانه بود تا شب که مصطفی و ابوالفضل برمیگشتند و نگاه مصطفی پشت پردهای از خستگی هر شب گرمتر به رویم سلام میکرد.
💠 شب عید #قربان مادرش با آرد و روغن و شکر، شیرینی سادهای پخته بود تا در تب شبهای ملتهب زینبیه، خنکای عید حالمان را خوش کند.
در این خانه ساده و قدیمی همه دور اتاق کوچکش نشسته و خبر نداشتم برایم چه خوابی دیده که چشمان پُر چین و چروکش میخندید و بیمقدمه رو به ابوالفضل کرد :«پسرم تو نمیخوای خواهرت رو #شوهر بدی؟»
💠 جذبه نگاه مصطفی نگاهم را تا چشمانش کشید و دیدم دریای احساسش طوفانی شده و میخواهد دلم را غرق #عشقش کند که سراسیمه پا پس کشیدم.
ابوالفضل نگاهی به من کرد و همیشه شیطنتی پشت پاسخش پنهان بود که سر به سر پیرزن گذاشت :«اگه خودش کسی رو دوست داشته باشه، من نوکرشم هستم!»
💠 و اینبار انگار شوخی نکرد و حس کردم میخواهد راه گلویم را باز کند که با #محبتی عجیب محو صورتم شده بود و پلکی هم نمیزد.
گونههای مصطفی گل انداخته و در خنکای شب آبانماه، از کنار گوشش عرق میرفت که مادرش زیر پای من را کشید :«داداشت میگه اگه کسی رو دوست داشته باشی، راضیه!»
💠 موج #احساس مصطفی از همان نگاه سر به زیرش به ساحل قلبم میکوبید و نفسم بند آمده بود که ابوالفضل پادرمیانی کرد :«مادر! شما چرا خودت پسرت رو زن نمیدی؟»
و محکم روی پا مصطفی کوبید :«این تا وقتی زن نداره خیلی بیکلّه میزنه به خط! زن و بچه که داشته باشه، بیشتر احتیاط میکنه کار دست خودش و ما نمیده!»
💠 کمکم داشتم باور میکردم همه با هم هماهنگ شدند تا بله را از زیر زبان من بکشند که مادر مصطفی از صدایش شادی چکید :«من میخوام مصطفی رو زن بدم، منتظر اجازه شما و رضایت خواهرتون هستیم!»
بیش از یک سال در یک خانه از #داریا تا #دمشق با مصطفی بودم، بارها طعم احساسش را چشیده و یک سحر در #حرم حرف عشقش را از زبان خودش شنیده بودم و باز امشب دست و پای دلم میلرزید.
💠 دلم میخواست از زبان خودش حرفی بگوید و او همه #احساسش در نگاهش بود که امشب دلم را بیش از همیشه زیر و رو میکرد.
ابوالفضل کار خودش را کرده بود که از جا بلند شد و خندهاش را پشت بهانهای پنهان کرد :«من میرم یه سر تا مقرّ و برمیگردم.» و هنوز کلامش به آخر نرسیده، مصطفی از جا پرید و انگار میخواست فرار کند که خودش داوطلب شد :«منم میام!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
#رهبر_معظم_انقلاب:
#اعتقاد به #مهدی موعود، دلها را سرشار از نور #امید میکند. برای ما که معتقد به #آینده حتمی #ظهور مهدی #موعود علیهالسّلام هستیم، این یأسی که گریبانگیر بسیاری از #نخبگان دنیاست، بیمعناست. ما میگوییم نخیر، میشود نقشهی #سیاسی #دنیا را عوض کرد؛ میشود با #ظلم و مراکز #قدرت ظالمانه درگیر شد و در آینده نه فقط این معنا امکانپذیر است، بلکه حتمی است. وقتی ملتی معتقد است نقشه ظالمانه و شیطانىِ امروز در کلّ عالم قابل #تغییر است، آن #ملت #شجاعت مییابد و #احساس میکند دست تقدیر، تسلّط ستمگران را برای همیشه به طور مسلّم ننوشته است.
#📡 کانال_ رسمی شهید مدافع حرم آل الله_ روح الله_طالبی اقدم
@shahidtalebi 🕊🌺
⭕️ مکانیسم حبابسازی
✍ #کمیل_خجسته
🔺روزگاری که در رسانههای جمهوری اسلامی روی عدد بالا و پایین #سانتریفیوژها و میزان غنیسازی بحث میشد تا #افکارعمومی برای حفظ دستاوردهای #هستهای همراه بشود؛ امریکاییها برای همراهسازی افکار عمومی کار دیگری را انجام دادند.
🔺 یک نمونۀ آن این بود که ابتدا #راکتورتهران را تحریم کردند. اینجوری واردات اورانیوم برای شیمی درمانی #بیماران_سرطانی به ایران ممنوع شد.
🔺با این کار بخشی از جامعۀ ایران که خودشان یا نزدیکانشان درگیر این موضوع بودند با این تصویر روبرو شدند که در حالیکه آنها #درد میکشند؛ علاقمندان به حفظ #استقلال کشور در رسانه روی تعداد سانتریفیوژ بحث میکنند.
🔺درد را امریکاییها ایجاد کرده بودند اما رسانه جایی رفته بود که امریکاییها میخواستند. چرا که مردم در این کارزار رسانهای با این چالش روبرو میشدند که چند تکه فلز و... چه ارزشی در مقابل درد نزدیکانشان دارد؟
🔺اما واقعیت این بود که ایران همان زمان با علم و رشادت دانشمندان هستهای پروژۀ راکتور تهران را کلید زد و توانست در زمان کوتاهی به فناوری غنیسازی برسد و بتواند مردم خودش را از درد برهاند. هر چند این وسط، یک اتفاق کوچک! افتاد. امریکاییها سرتیم این پروژۀ غنیسازی را ترور کردند.
🔺 نامش را همۀ ما بارها به نیکی شنیدهایم: شهید شهریاری. امریکاییها اراده کرده بودند تا این درد در جامعۀ ایرانی بماند و برای آن حتی دانشمند هستهای را هم ترور کردند؛ هر چند موفق نشدند و شاگردان شهریاری داروها را به مردم رساندند.
🔺 آنها طراحی رسانهای دو سویهای کرده بودند: از یکسو میخواستند با #تحریم در جامعه درد ایجاد کنند و از سوی دیگر با تمرکز روی آن درد و بردن بحث #تبلیغاتی روی سانتریفیوژها در افکار عمومی درد را تحریک کنند که این فلزها مهم هستند یا درد ما؟! که واقعیت این بود که همین فلزها روی دیگر #رفع_درد_مردم بود و جمهوری اسلامی برای رفع آن درد حتی شهیدی مثل شهریاری را تقدیم کرد.
🔺در واقع امریکاییها:
1. برای هدفشان بر روی #احساس و درک ایرانیها متمرکز هستند. در دورۀ اوباما و ترامپ نقطۀ کانونی فعالیتشان ایجاد و تحریک درد بود و در دورۀ جدید بر روی سیاهدیدن آینده متمرکز هستند. احساس بعد از اقناع است. امریکاییها آنجا را هدف قرار دادهاند.
2. رسانه برای آنها بازیگر دوم است. ابتدا طراحی عملیاتی متمرکز صورت میگیرد. در دورۀ اوباما این موضوع متمرکز در وزارت خزانهداری بود و ترامپ میز ایران و برایان هوک را مسئول پروژه بود. برای خنثیسازی این جنگِ تبلیغاتی-شناختی کانون فرماندهی متمرکز درون دولت ایران نیاز است.
#📡 کانال_ رسمی شهید مدافع حرم آل الله_ روح الله_طالبی اقدم
@shahidtalebi 🕊🌺