eitaa logo
شهید مدافع حرم آل الله روح الله طالبی اقدم
461 دنبال‌کننده
47.1هزار عکس
8هزار ویدیو
12 فایل
شهید روح الله طالبی اقدم ظهر تاسوعای سال ۱۳۹۴ در دفاع از حرم اهل بیت در سوریه به شهادت رسید. ارتباط با ادمن: @abo_ammar
مشاهده در ایتا
دانلود
❂○° °○❂ 🔻 قسمت در گوشَت ارام میگویم: _مهربون باش عزیزم!... یکبار دیگر نفست را بیرون میدهـے. عصبی هستے.این را با تمام وجود احساس میڪنم.اما باید ادامه دهم. دوباره میگویم: _ اخم نڪن جذاب میشی نفس!!!! این را که میگویم یکدفعه ازجا بلند میشوی ،عرق پیشانی ات را پاک میکنی و به فاطمه میگویـے: _ نمیخوای از عروس عکس تکی بندازی!!؟؟؟ از من دور میشوی و کنار پدرم میروی!! اول♡ اما تاس این بازی را خودت چرخانده ای! برای پشیمانـے است خم میشوم و به تصویرخودم در شیشه ی دودی ماشین پارک شده مقابل درب حوزه تان نگاه میڪنم. دستـے به روسری ام میڪشم و دورش را با دقت صاف میڪنم. دسته گلـےڪه برایت خریده ام را باژست در دست میگیرم و منتظر به کاپوت همان ماشین تکیه میدهم. امده ام دنبالت مثل ها!! میدانم نمیخواهی دوستانت از این عقد با خبر شوند!ولی من دوست داشتم بدهی آن هم حسابـے در باز میشود و طلاب یکےیکے بیرون می آیند. میبینمت درست بین سه،چهارتا از دوستانت در حالیکه یک دستت را روی شانه پسری گذاشته ای و با خنده بیرون می آیـے. یک قدم جلو می آیم و سعی میکنم هر طور شده مرا ببینی روی پنجه پا می ایستم و دست راستم را کمی بالا می آورم. نگاهت بمن میخورد و رنگت به یکباره میپرد!یک لحظه مکث میکنی و بعد سرت را میگردانی سمت راستت و چیزی به دوستانت میگویـے. یکدفعه مسیرتان عوض میشود. از بین جمعیت رد میشوم و صدایت میزنم: _ آقا؟آقا سید؟ اعتنا نمیکنی ومن سمج تر میشوم _ اقا سید! علی جان؟ یکدفعه یکی از دوستانت با تعجب به پشت سرش نگاه میکند.درست خیره به چشمان من! به شانه ات میزند و با طعنه میگوید: _ آسیدجون!؟یه خانومی کارتون داره ها! خجالت زده بله میگویـے ،ازشان جدا میشوی و سمتم می آیـے. دسته گل را طرفت میگیرم _ به به!خسته نباشیداقا! میدیدم که مسیر با دیدن خانوم کج میکنید! _ این چه کاریه دختر!؟ _ دختر؟منظورت همس... بین حرفم میپری _ اره همسر!ا ما یادت نره سوری! اومدی آبرومو ببری؟ _ چه آبرویـے؟؟.خب چرا معرفیم نمیکنے؟ _ چرا جار بزنم زن گرفتم درحالیکه میدونم موندنی نیستم!؟ بغض به گلویم میدود.نفس عمیق میکشم _ حالا که فعلا نرفتی! از چی میترسی! از زن سوریت! _ نه نمیترسم! به خدا نمیترسم! فقط زشته! زشته این وسط با گل اومدی ! اصلا اینجا چیکار میکنی؟ _ خب اومدم دنبالت! _ مگه بچه دبستانی ام!؟..اگر بد بود مامانم سرویس میگرفت برام زودتر از زن گرفتن! از حرفت خنده ام میگیرد! چقدر با اخم دوست داشتنی تر میشوی.حسابی حرصت گرفته! _ حالا گلو نمیگیری؟ _ برای چی بگیرم؟ _ چون نمیتونی بخوریش! باید بگیریش (و پشت بندش میخندم) _ الله اکبرا...قراربود مانع نشی یادته؟ _ مگه جلوتو گرفتم!؟ _ مستقیم نه! اما.. همان دوستت چند قدم بما نزدیک میشود و کمی اهسته میگوید: _ داداش چیزی شده؟...خانوم کارشون چیه؟ دستت را باکلافگی در موهایت میبری.  _ نه رضا، برید! الان میام و دوباره با عصبانیت نگاهم میکنی. _ هوف...برو خونه...تا یه چیز نشده. پشتت را میکنی تا بروی که بازوات را می گیرم ↩️ ... 📡 کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
❂○° °○❂ 🔻 قسمت درگوشَت ارام میگویم: _مهربون باش عزیزم!... یکبار دیگرنفست رابیرون میدهـے. عصبی هستے.این راباتمام وجود احساس میڪنم.اما باید ادامه دهم. دوباره میگویم: _ اخم نڪن جذاب میشی نفس!!!! این راکه میگویم یکدفعه ازجا بلند میشوی ،عرق پیشانی ات راپاک میکنی وبه فاطمه میگویـے: _ نمیخوای ازعروس عکس تکی بندازی!!؟؟؟ ازمن دور میشوی وکنارپدرم میروی!! ♡ اما تاس این بازی راخودت چرخانده ای! برای پشیمانـے است خم میشوم و به تصویرخودم در شیشه ی دودی ماشین پارک شده مقابل درب حوزه تان نگاه میڪنم. دستـےبه روسری ام میڪشم ودورش رابادقت صاف میڪنم. دسته گلـےڪه برایت خریده ام را باژست دردست میگیرم و منتظر به کاپوت همان ماشین تکیه میدهم. امده ام دنبالت مثل !! میدانم نمیخواهی دوستانت از این عقد باخبر شوند!ولی من دوست داشتم بدهی آن هم حسابـے درباز میشود و طلاب یکےیکے بیرون می آیند. میبینمت درست بین سه،چهارتاازدوستانت درحالیکه یک دستت راروی شانه پسری گذاشته ای و باخنده بیرون می آیـے. یک قدم جلو می آیم و سعی میکنم هرطور شده مرا ببینی روی پنجه پا می ایستم و دست راستم را کمی بالا می آورم. نگاهت بمن میخوردورنگت به یکباره میپرد!یکلحظه مکث میکنی و بعد سرت را میگردانی سمت راستت وچیزی به دوستانت میگویـے. یکدفعه مسیرتان عوض میشود. ازبین جمعیت رد میشوم و صدایت میزنم: _ آقا؟آقا سید؟ اعتنا نمیکنی ومن سمج ترمیشوم _ اقا سید!علی جان؟ یکدفعه یکی ازدوستانت باتعجب به پشت سرش نگاه میکند.درست خیره به چشمان من! به شانه ات میزند و باطعنه میگوید: _ آسیدجون!؟یه خانومی کارتون داره ها! خجالت زده بله میگویـے ،ازشان جدا میشوی و سمتم می آیـے. دسته گل راطرفت میگیرم _ به به!خسته نباشیداقا!میدیدم که مسیر بادیدن خانوم کج میکنید! _ این چه کاریه دختر!؟ _ دختر؟منظورت همس... بین حرفم میپری _ ارع همسر!اما یادت نره سوری! اومدی آبرومو ببری؟ _ چه آبرویـے؟؟.خب چرا معرفیم نمیکنے؟ _ چراجار بزنم زن گرفتم درحالیکه میدونم موندنی نیستم!؟ بغض به گلویم میدود.نفس عمیق میکشم _ حالا که فعلا نرفتی! ازچی میترسی!از زن سوریت! _ نه نمیترسم!به خدا نمیترسم!فقط زشته!زشته این وسط باگل اومدی !عصن اینجا چیکار میکنی؟ _ خب اومدم دنبالت! _ مگه بچه دبستانی ام!؟..اگر بد بود مامانم سرویس میگرفت برام زودتراز زن گرفتن! ارحرفت خنده ام میگیرد!چقدربااخم دوست داشتنی تر میشوی.حسابی حرصت گرفته! _ حالا گلو نمیگیری؟ _ برای چی بگیرم؟ _ چون نمیتونی بخوریش!باید بگیریش (وپشت بندش میخندم) _ الله اکبرا...قراربود مانع نشی یادته؟ _ مگه جلوتو گرفتم!؟ _ مستقیم نه!اما.. همان دوستت چندقدم بما نزدیک میشود و کمی اهسته میگوید: _ داداش چیزی شده؟...خانوم کارشون چیه؟ دستت را باکلافگی درموهایت میبری.  _ نه رضا،برید!الان میام و دوباره باعصبانیت نگاهم میکنی. _ هوف...برو خونه...تایچیز نشده. پشتت را میکنی تابروی که بازوات رامیگیرم ↩️ ... کانال شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
🔆 حزب الله کردستان عراق ✍ اخیرا ادعاهایی در اقلیم کردستان عراق و محافل منطقه ای پخش می شود که جمهوری اسلامی ایران برای تأسیس گروه شبه نظامی بنام در اقلیم کردستان عراق آماده می شود. 👈 در اقلیم کردستان عراق، حدود نفر شیعه، بنامِ ( عمدا رسانه های کردستان عراق آنها را می نامند) در (۹۰٪ در خانقین ساکن هستند)، ، ، ، ، ، ( کوه پسربچه)، ، و ، زندگی می‌کنند که به دو زبان کردی و لکی تکلم می‌کنند و خود را ایرانی و از نژاد های آریایی و کاسیت می‌دانند. ✊ فیلی ها، تعصب ایرانی بودن و شیعه بودن را دارند، در ارتباطاتی که با این افراد داشتیم و داریم، در اقلیم کردستان افرادی خوشنام، پرتلاش و متدین هستند. 🔘 پس از بین و ، بخاطر پناه دادن به گروهک های کُرد و اجازه دادن به در احداث مراکز متعدد و ، جمهوری اسلامی ایران هر چند ، ولی و در تلاش است تا فعالیت های خود را در این منطقه افزایش دهد. 🇮🇷 ج.ا.ایران که اخیراً حملات خود را علیه گروه‌های در شمال عراق به دلیل فعالیت های و در منطقه کردستان افزایش داده، خود را برای برداشتن گام های جدیدی در پشتیبانی از و ، آماده می‌کند. 💬 بر اساس اطلاعات ارائه شده توسط منابع محلی، ایران یک گروه شبه نظامی مؤمن و مقبول را پشتیبانی خواهد کرد که در داخل اقلیم کردستان عراق فعالیت خواهد کرد. ⚔ ادعا می شود نام گروه شبه نظامی جدید خواهد بود. ساختار موسوم به نام نفوذ جمهوری اسلامی ایران را در منطقه گسترش داده و همراه با گروه های شیعه در عراق فعالیت خواهد کرد. ♻️ ادهم بارزانی (سیاستمدار کُرد و پسر عموی مسعود بارزانی) و عبدالسلام برواری (نماینده کُرد) مطلب ارائه شده در این زمینه را تأیید کرده اند. 🔹 لازم به یادآوری است که علاوه بر تشکیلات نوپای ، ساختارهای کوچکتری، مرتبط با ایران در میان نیز وجود دارد. 🇮🇷شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺