eitaa logo
شهید مدافع حرم آل الله روح الله طالبی اقدم
459 دنبال‌کننده
47.3هزار عکس
8.2هزار ویدیو
12 فایل
شهید روح الله طالبی اقدم ظهر تاسوعای سال ۱۳۹۴ در دفاع از حرم اهل بیت در سوریه به شهادت رسید. ارتباط با ادمن: @abo_ammar
مشاهده در ایتا
دانلود
"کلنا عباسک یا زینب" آرمان اول و آخرشان بود 🌷 محمودرضا شب تاسوعا زنگ زد و گفت: "از امشب چراغ‌های مناره‌ها و گنبد حرم زینب(س) را روشن نگه می‌داریم؛ قبلاً شب‌ها خاموش می‌کردند که تکفیری‌ها حرم را نزنند. امروز که #تاسوعا بود، کل منطقه زینبیه را از دستشان درآوردیم.محمودرضا می‌گفت اینکه روز تاسوعا این توفیق به دست آمد و موفق شدند منطقه #زینبیه را از وجود تکفیری‌ها و سَلفیون پاکسازی کنند، از مسیری که همیشه آن‌ها به سمت حرم هجوم می‌بردند از همان مسیر پاکسازی کرده و وارد حرم شده بودند، برایش بسیار خوشحال کننده است. این خیلی برایش مهم بود. #بزرگ‌ترین_آرمانش همین #دفاع_از_حریم_اهل‌بیت (ع) بود. آرمان اول و آخر این بچه‌ها همین "کلنا عباسک یا زینب" بود. #محمودرضا_بیضایی کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
مجنون بعدازشهادتش، دونفر ازرزمندگان عراقی جبههٔ مقاومت آمدند تبریز برای زیارت مزارمحمودرضا. رزمندگان عراقی وسوری، محمودرضا را در سوریه بااسم مستعارش، حسین صدامیزدند. یکی ازاین دو رزمندهٔ عراقی که مجروح هم بود، مدام وسط حرفهایش می گفت: «حسین، مجنون» ومنظورش این بود که محمودرضا دیوانه بود! در بین راه پرسیدم منظورش ازاینکه می گوید حسین مجنون چبست؟ گفت: «مادریکی ازدرگیری هادرسوریه دوتا شهید دادیم که به خاطر شدت درگیری موفق نشدیم پیکرهایشان رابرداریم وبیاریم عقب تکفیری هاپیشروی کردندوپیکرشهداروی زمین ماند. برای همین روحیه مان را ازدست داده بودیم. حسین وقتی دیدمااین طورهستیم ونمی جنگیم، رفت وماشینی راکه آنجا بود روشن کردوراه افتادبه سمت تکویری ها. ماازاین کاری که حسین کرد تعجب کردیم. هرچه دادزدیم نرود، گوش نکرد ورفت. داشتیم نگاهش می کردیم وهرلحظه منتظر بودیم اتفاقی برایش بیقتد. حسین رفت وپیکر شهدارابرداشت وکشید داخل ماشین وباخودش آورد. کارش دیوانگی بود اما این کاررا برای روحیهٔ ما انجام داد.» راوی:احمدرضا بیضائی 📡 کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺🌸🕊🌺
یک دختر دو ساله داشت به نام کوثر؛ دخترش را خیلی دوست داشت، طوری که هربار به پدر یا دوستانش زنگ می‌زد، کلی از کوثر تعریف می‌کرد. یک‌بار که از منطقه برگشته بود، گفت: بعضی وقت‌ها که در تیررس تکفیری‌ها گیر می‌افتیم، مجبوریم مسافتی از یک دیوار تا دیوار دیگر را بدویم، در آن مسافت چندمتری کوثر می‌آید جلوی چشمم، فهمیده بود که با این وابستگی‌ها کسی شهید نمی‌شود، دفعه آخری که می‌خواست به عملیات برود به دوستش گفته بود: این بار دیگر از کوثرم گذشتم. 🌷شهید 🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺