#سردار_خیبر
یه شب #خواب بودم که تو خواب دیدم دارن در میزنن . در رو که باز کردم دیدم شهید همت با یه موتور #تریل جلو در خونه وایساده و میگه سوار شو بریم . ازش #پرسیم کجا گفت یه نفر به کمک ما احتیاج داره . سوار شدم و #رفتیم .
✳️ سرعتش زیاد نبود طوری که بتونم آدرس #خیابون ها رو خوب ببینم. وقتی رسیدیم از خواب پریدم .
✅از چند #نفر پرسیدم که تعبیر این خواب چیه گفتن خوب معلومه باید بری به اون آدرس ببینی کی به #کمکت احتیاج داره . هر جوری بود خودمو به اون آدرس #رسوندم و در زدم . دررو که باز کردن دیدم یه پسر جوون اومد جلوی در . #نه من اونو #میشناختم نه اون منو . گفت بفرمایید چیکار دارید ؟
💐 ازش پرسیم که با #شهید همت کاری داشته ؟ یهو زد زیر گریه . گفت چند وقته #میخوام خودکشی کنم . دیروز داشتم تو خیابون راه می رفتم و به این فکر میکردم که چه جوری خودم رو #خلاص کنم که یه دفعه چشمم اوفتاد به یه تابلو که روش #نوشته شده بود اتوبان شهید همت .
گفتم میگن شماها #زنده اید اگه درسته یه نفر رو بفرستید سراغم که من از خودکشی منصرف بشم . الان شما اومدید اینجا و میگید که از #طرف شهید همت اومدید ...
📚برگرفته از کتاب شهیدان زنده اند
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
🌹یازهرا🌹
#نوشته
🔶 "نوزده" عدد شوم برای عراق
🖋اکبر بیرامی
شاید یکی از جا افتادهترین رسوم خُرافی در جهان، شوم و نحس بودن برخی اعداد باشد! در فرهنگهای مختلف، شمارهگان گوناگونی از 4 و 9 و 13 و 27 و ...، برای اهل آن فرهنگ و بوم، شوم بوده است. ادعا میشود که رهیافتِ شومیِ "عدد 13" به جامعه اسلامی نیز ریشه ایجاد دشمنی بنیامیه با پیشوای نخست شیعیان و برگرفته از ولادت علی بن ابیطالب(ع) در 13 رجب است؛ ادعایی که سند و مدرکی بر آن نیافتم و احتمالاً به دروغ نزدیکتر است.
اعداد، صرفاً گزارههایی برای ردهبندی و ترتیببخشی به رویدادها، مادهها، افراد یا زمانهای گوناگون است و نحسی خاصی با خود حمل نمیکند. با این تعریف عدد "19" هیچ تفاوتی با عدد "18" یا "20" ندارد. پس چرا نوشتم که: "نوزده، عدد شوم برای عراق"؟!
فلسفه این سخن، برگرفته از فلسفهی نحوست یکایک اعداد فوق است. 4 و 9 و 13 و ... برای هرکدام از اهالی آن فرهنگها، یادآور رویدادهای زشت و تلخ است. یادآور کشتههایی بیگناه؛ کودکانی ستمدیده؛ آتشهایی زبانهکش و جگرسوز...
با این جهانبینی، عدد 19 برای عراق شوم است... ماجرای 19همین استان عراق که صدام برای به دست آوردنش تلاش بسیاری کرد.
رژیم بعث پس از اشغال خرمشهر و تلاش برای محاصره کامل آبادان و اشغال کامل خوزستان، آن را نوزدهمین استان عراق به مرکزیت محمّره ( خرمشهر) دانست. کشورگشاییِ بیثمری که با رشادت رزمندگان ایرانی و پس از 578 روز نبرد، در 3 خرداد 1361 با سرنگونی حزب بعث در این منطقه و اسارات هزاران نفر از ایشان، با شکست مواجه شد و تنها چیزی که از نوزدهمین استان عراق باقی ماند، کشتههایی خاکخورده و آتشگرفته روی زمین و هزاران هزار مجروح و خانوادههایی که پس از دهها سال هنوز به دنبال استخوانی از عزیزان خود هستند، بود.
میانهی تابستان 1369 بود که سودای نوزدهمین استان، بار دیگر سراغ صدام خونخوار آمد... هجوم به کشور کوچک کویت و اشغال چندساعتهی آن و تبدیل شدنش به محافظة الکويت، بار دیگر عراق را با عدد "نوزدهمین استان" آشنا کرد... استانی که باز دوام زیادی نداشت... آغاز جنگ خلیج فارس و اجرای عملیات طوفان صحرا، از سودای استان نوزدهم، برای عراق نزدیک به 50 هزار کُشته بیش از 80 هزار اسیر و بیش از 70 هزار مجروح به جای گذارد. کشتهها و مجروحانی که طبق قانون "شهادت" در عراق، جزو بندهای قانونی شهدا و ایثارگران بهشمار نمیآیند و هیچ پشتوانهای از سوی دولت متوجه آنان نیست.
حال حلبچه، هفتهی پیش به عنوان "نوزدهمین استان عراق" تعیین شد تا پلههای شکوفایی و ترقّی را دوتا یکی بالا برود... حلبچه... شهری که برای علی حسن المجید، پسرعموی صدام، نام دیگری گزارد: "علی شیمیایی"؛ منطقه ای سرسبز و بهغایت زیبا که گازهای عامل اعصاب، خردل و VX مغز اهالیاش را در طی چند دقیقه، بخار میکرد و ریههایشان را مثل سنگ، سفت میساخت... این منطقه هماکنون و پس از طی روند اداری به نوزدهمین استان عراق مبدّل شد تا همچنان یادآور نحسی و زشتی عدد 19 برای عراق باشد.
📡 کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸