بسم الله الرحمن الرحیم
مستند داستانی کف خیابون(2)
✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
«قسمت بیست و نهم» بخش دوم
[ اینارا که داشت می گفت، فقط تو دلم افسوس می خوردم بگذریم.]
گفتم : خب وارد کانالشون و یا بهتره بگم وارد کانالای اونا شدی!خب بعدش!
گفت :خب مطلب خیلی خاص و نابی، ناب تر از بقیه کانال ها نداشت البته اینو الان که مدت ها عضوش بودم فهمیدم. اما اولش خیلی برام جذاب بود.
گفتم: چیش برات جذاب بود؟!
گفت: خب نمیدونم به دلم می نشست مطالب جالب و...
حرفشو قطع کردم و گفتم :خانوم! قرار نشد بزنید جاده خاکی! رک و راست بگو چیش به دلت می نشست؟
گفت: والا راستش رو بخوای، از بس از آخوند و رژیم آخوندی بد می گفت و مدام کلیپ های چرندیات ببخشید منظورم حرفاشون بود آره از بس سوتی و نقد و بدیشون می گفت، دل من خنک می شد. ما نا مسلمون نیستیما حتی ماه رمضون و محرم و اینا مثلا شب قدر و اینا مراسم میریم اما کلا از آخوند جماعت خوشمون نمیاد. حالا از خامنه ای گرفته تا آخوند نهاد دانشگاهمون و امام جماعت محل و خلاصه کُلا
میبینمشون حرصم میگیره. مخصوصا وقتی بعضیاشونو میدیدم که سوار ماشین خارجی میشن.
گفتم: ناراحت نشیا فقط سواله خدایی نکرده با طلبه یا آخوند ...
فورا گفت:نه به قرآن حالا من گفتم خوشمون نمیاد نه اینکه... وا چه حرفایی می زنید شما. من فقط ازشون خوشم نمیاد مخصوصا آخوندهای تپل و اینا که هی مدام وقتی حرف می زنن دستاشونو تکون می دن و با سامسونت میان دانشگاه و... از اینا بیشتر خوشم نمیاد از اینا که همش حرف می زنن و خودشونو خیلی بالا می گیرن.
گفتم :مثل اون حاج آقای نهاد دانشگاهتون؟!
گفت:وای اون که خیلی چندش بود مخصوصا وقتی براش می نوشتن [با سخنرانی استاد فرزانه دکتر حضرت حجت الاسلام و المسلمین...] خب اگه حاج آقاست پس دکترش چیه؟! اگه دکتره، لباس و کلاه و آخوندیش چیه؟
ادامه دارد...
✅ دلنوشته های یک طلبه
@mohamadrezahadadpour
کانال شهیدمدافع حرم روح الله طالبی
https://sapp.ir/shahidtalebi
🕊🌺
در اصفهان حاجي يک بار به خواستگاري من آمد و رو در رو با من درباره ازدواج صحبت کرد. من که با حاجي برخورد کردم، گفت: فکر کرده اي من خيلي خشک مقدس ام.... من بعد از ازدواج مانع رشد و فعاليت هاي شما نخواهم بود، من خودم کمکتان مي کنم، در کنار هم خيلي راحت تر مي توانيم به انقلاب اداي دين کنيم. خيلي محترمانه به حاجي گفتم: برادر ! من اصلا نمي خواهم ازدواج کنم ولي پس از برگشت از مکه در پاوه با اعتماد به نفس بيشتري به ديدار من آمد. حاجي گفت: « يقين دارم که عقد من و تو در مکه بسته شده است و...
✅خاطره همسر شهيد حاج ابراهيم همت
کانال شهیدمدافع حرم روح الله طالبی
https://sapp.ir/shahidtalebi
🕊🌺
بسم الله الرحمن الرحیم
مستند داستانی کف خیابون(2)
✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
«قسمت سی ام»
گفتم : نمی خوام با هات بحث کنم چه منافاتی با هم داره؟ کسی هم حجه السلام باشه هم دکتر! نمیشه؟ شما اجازه نمی دین؟
گفت :نمیدونم نا خود آگاه دنبال یه چیزی بودم که ازش بدم بیاد مخصوصا وقتی دختر بسیجیا بهش میگفتن [حضرت استاد] همچین سین استاد را هم سوزناک می گفتن که لجم بیشتر در میومد! حضرت استاد!! اونم هیچ جا نماز نمی رفت جز خوابگاه دخترا با اینکه دوتا خوابگاه پسرای کارشناسی دانشگاهمون، دوتا خیابون پایین تر از خوابگاه ما بود! اگه راس می گفت، چرا نمی رفت اونا را هدایت کنه؟!
گفتم :خب بعدش کانال لطفا
گفت : آره دوسه هفته مشغول بودم کلیپ ها و عکس نوشته ها و مطالبی که هفت تا کانال میذاشتن خیلی ذهنمو درباره ی اطرافم روشن کرد تازه داشتم متوجه می شدم که چقد ملت رو گاگول فرض کردن این آخوندا و پاسدارا چقدر دارن ظلم می کنن و صداشم در نمیارن!
گفتم: میشه بگید مثلا چه ظلمهایی؟!
گفت :همین که بخور بخور واسه اوناست تب و لرز آخر ماه و قسط و وام بدبختیش هم واسه ما مدام می گفتن همه شرکتهای سود آور مال سپاهه می گفتن شرکتهای خودرو سازی و لابی خودرو و ماشین، مال خود خامنه ای هست و مجتاباشون هم با پسر مکارم شیرازی سلطان شکر و خودرو هستن!
گفتم :شما باور می کردین؟
گفت: وقتی تلویزیون و رادیو خودمون که اصلا اسمی ازین چیزا نمیبره و کسی نمیاد ملتو روشن کنه از هر کس که می پرسیدیم کسی خبر نداشت وهی می گفتن دختر این چه حرفیه که می زنی؟ چه سوالیه که می پرسی میان می کنن تو گونی و می برنت! ازین طرف هم هر روز، لااقل روزی ده بار دارن به من و بقیه جوونا میگن همه دزدن و مملکت بچاپ بچاپه دختر و خواهر خودتون باشه شک نمی کنه؟!
[ چی باید می گفتم؟! از این نظر که نه توی رادیو و نه تلویزیون و نه منبر ها و نه همایش و سینماهای بصیرت افزایی، دفاع جانانه و اتهام زدایی مالی از بزرگان نمیشه و حرفی نمی زنیم، قبول دارم و میدونم که داریم اشتباه می کنیم!]
اما گفتم :سند و مدرک هم ارائه می دادن؟! سند همین دزدی ها و منصوب کردن این دزدی ها به آدمایی که گفتی!
گفت :والا سند و مدرک آن چنانی که نه یادم نیست همین کلیپ و متن و عکس این چیزا دیگه!
گفتم :خیلی خب پس روی اعتقاد و اعتمادت اثر منفی داشت! آره؟
گفت : والا خب چی بگم من دیگه خیلی کم میرفتم حرم! چون وقتی چشمم به گنبد و حرم و آقای رئیسی و علم الهدی و اینا می افتاد یه جوری می شدم. احساس می کردم با پول ملت بیچاره و زائر ها و واسه خودشون دم و دستگاه به هم زدن! از بس آمد نیوز و وحید آنلاین و اینا در باره ی مشهد و علم الهدی و اینا بد میگن، دیگه وقتی وارد یک گروه تلگرامی می شدیم و ازمون اصل می خواستن، با تردید و ترس می گفتیم اهل مشهدیم! می ترسیدیم بگن «ولایت خود مختار مشهد» و یا بگن «از حضرت خلیفه ی خود خوانده مشهد چه خبر؟!»
گفتم:نمی خوام اذیت بشیا ولی حرفات یه جوریه از یه طرف با تردید حرف میزنی و میگی که داشتن شست و شوی مغزی می دادن! و از یه طرف هم اینقدر زود تحت تأثیرشون قرار گرفتی! مگه میشه؟ مگه میشه به همین سادگی از قید زیارت و حرم امام رضا و اینا بزنی؟! اصلا به فرض محال، همه دزد! دیگه چرا نماز و حرم زیارت و اینا را سرسری می گرفتین؟!
گفت:من تاریخ خیلی خوندم امّا گاهی مطالعات ادبی و این چیزا هم دارم. نمیدونم کی؟ اما یه نفر ینی یه بزرگی میگه: «شک،گذرگاه خوب و توقفگاه بدی است.»خب وقتی همه تیر های اتهام و مسائلی که مردم واسشون مهمه و درد آور هست به سمت بزرگان و گنده های دینی باشه و نه خودشون و نه دور و بری هاشون حرفی نزنن و روشنمون نکنن، من و بقیه مردم توی توقفگاه شک می مونیم و حتی تلاش می کنیم بقیه رو هم روشن کنیم. هی هیچکس هیچی نمیگه و انگار نه انگار که در معرض اتهام اند! توقع دارن مردم ازشون برنگردن خب وقتی من دارم توی سرماها و با بدبختی، توی اتوبوس واحد، صد نفر مثل بلانسبت به هم می چسبیم میریم حرم و تا حرم له و کمپوت میشیم ولی یهو یه ماشین مدل بالای دودی جلوی باب الجواد می ایسته سه چهار تا دختر با چادر و پوشیه و پسرا هم با یقه ی سفید و ریش و ته ریش از بنز پیاده میشن، خب چرا برنگردم؟ اگه امام رضا، امام ما هم هست، لااقل یه حالی یه پولی یه پله ای یه خواستگار خوب یه چه میدونم یه ماشین داغونی یه چیزی نه فقط نمک تبرّکی حرم! باورتون میشه من تاحالا غذای حضرتی نخوردم؟! خب کی می خوره؟ معلومه دیگه چرا حرفای تلگرام رو باور نکنم؟!
ادامه دارد...
✅ دلنوشته های یک طلبه
@Mohamadrezahadadpour
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
💠 شهادت در حدیث
در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است كه ایشان در روز جنگ احد ، بالای سر مصعب بن عمیر ایستاد و برای او دعا كرد و سپس گفت :
' انّ رسول الله یشهد انّ هولاء شهداء عند الله یوم القیام فاتوهم زوروهم وسلمو علیهم فوالذی نفسی بیده ، لا یسلم علیهم احد الی یوم القیامه ، الاّ ردّوا علیه ، یرزقون من ثار الجن ووتح '
( كشف الاسرار،ج ۱ ، ص ۴۱۷ )
یعنی رسول خدا گواهی می دهد كه شهدا شاهدان من نزد خدا در روز قیامت هستند . بیایید و ایشان را زیارت كنید ، بر اینان سلام كنید ، كه سوگند به آن كه جانم در دست اوست ، هیچ كس نباشد كه بر آنها سلام كند الا اینكه جوابش را می دهند . و آنها از میوه های بهشتی و هدایای آن روزی داده می شوند .
این حدیث دلالت بر زنده بودن شهدا دارد و نیز دلالت بر لزوم زیارت آنان دارد .
✅ کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
🌹 یازهرا 🌹