°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝 #نسل_سوختــه
#قسمت_صدوسی_هفتم (( به زلالی آب))
🌷توی حال و هوای خودم اون جمله رو گفتم. سرم رو که آوردم بالا، حالت نگاهش عوض شده بود.
ـ آدم های زلال رو فکر می کنی عادین و ساده از کنارشون رد میشی. اما آّب گل آلود، نمی فهمی پات رو کجا میزاری. هر چقدر هم که حرفه ای باشی، ممکنه اون جایی که داری پات رو میزاری زیر پات خالی باشه یا یهو زیر پات خالی بشه.
خندید?
🌷ـ مثل فرهاد که موقع رد شدن از رود، با مغز رفت توی آب
هر چند یادآوری صحنه خنده داری بود و همه بهش خندیدن، اما مسخره کردن آدم ها، هرگز به نظرم خنده دار نبود.
🌷حرف رو عوض کردم و از دکتر جدا شدم. رفتم سمت انشعاب رود، وضو گرفتم. دکتر و بقیه هم آتیش روشن کردن. ده دقیقه بعد، گروه به ما رسید. هنوز از راه نرسیده، دختر و پسر پریدن توی آب چشم هام گر گرفت
🌷وقتی داشتم از آب زلال و تشبیهش به آدم ها حرف می زدم، توی ذهنم #شهدا بودن. انسان های به ظاهر ساده ای که عمق و عظمت وجودشون تا آسمان می رسید و حالا توی اون آب عمیق…
کوله ام رو برداشتم و از جمع جدا شدم.
🌷به حدی حالم خراب شده بود که به کل سعید رو فراموش کردم.
چند متر پایین تر، زمین با شیب تندی، همراه با رود پایین می رفت، منم باهاش رفتم. اونقدر دور شده بودم که صدای آب، صدای اونها رو توی خودش محو کرد.
🌷کوله رو گذاشتم زمین، دیگه پاهام حس نداشت.
همون جا کنار آب نشستم. به حدی اون روز سوخته بودم که دیگه قدرت کنترل روانم رو نداشتم. صورتم از اشک، خیس شده بود.
🌷به ساعتم که نگاه کردم. قطعا اذان رو داده بودن. با اون حال خراب، زیر سایه درخت، ایستادم به نماز. آیات سوره عصر، از مقابل چشمانم عبور می کرد.
دو رکعت نماز شکسته عصر هم تموم شد. از جا که بلند شدم، سینا، سرپرست دوم گروه پشت سرم ایستاده بود.
🌷هاج و واج، مثل برق گرفته ها … ? .
✍ادامه دارد......
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
یک خمپاره پشت خاکریز خورد گرد و خاک عجیبی بلند شده بود،همینکه گرد و غبار نشست دوربینم رو برداشتم تا ببینم چه خبره.رفتم جلوتر که این صحنه رو دیدم.دو تا عکس ازش گرفتم یکی از تموم بدنش یکی از صورتش(همون عکس معروف)یک قطره خون روی لبش بود.دیدم امیر تو اون حالت تو حال خودشه و داره زیر لب زمزمه ای می کنه.رفتم جلوتر ولی متوجه حرفش نشدم.همون موقع بود که دیگه شهید شد.....
#شهید_امیر_حاج_امینی🌹
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺
❁﷽❁
در گذر ِ مرگ ِ سرخ،
هر که تو را دید، گفت:
برگ ِ گل ِسرخ را
باد کجا میبرد؟!
#شهید مدافع حرم #روح الله_طالبی_اقدم
شادی روح پرفتوح شهیدان صلوات
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
❤️ همنشین درد
امام خامنه ای : هر لحظهای که
در کار #پرستاری، با #احساس
تکلیف در مقابل انسان دردمند میگذرانید، یک حسنه ای را از
خدای متعال دریافت
میکنید. ۸۹/۰۲/۰۱
📸 عکس سال ۱۳۹۳
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
#پاسخ_به_شبهه ؛
🔴 متن شبهه:👇👇
‼️ #قم اولین شهر گرفتار ویروس کرونا است.
«اذا عَمَّتِ الْبُلْدانَ الْمراضُ فَعَلَیکمْ بِقُمْ وَحَوالیها وَنَواحیها فَانَّ الْبَلاءَ مَدْفُوعٌ عَنْها.».
«هنگامی که بیماریها همهٔ شهرها را فرا بگیرد، به *قم* و اطراف آن پناه ببرید که بلا از قم دفع شده است.»
حدیث بالا در بیش از پنج منبع مادر معتبر فقهی شیعه از امام جعفرصادق(ع) نقل شده است. و حتی سالیان سال موجب گرانی مسکن و خرید ملک توسط متشرعین در قم هم بود!
اکنون قم اولین شهر گرفتار ویروس کرونا است، و مردم دارند از قم فرار میکنند و به شهرهای دیگر میروند، و اکنون خوب میتوان سنجید که اینگونه روایتها تا چه اندازه درست است!
✅ پاسخ شبهه: 👇👇
🔻بهتر است در درجه اول صحت متن روایت را بررسی کنیم:
روایت از امام رضا(ع):
وَ رُوِيَ مَرْفُوعاً إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيِّ بِإِسْنَادِهِ إِلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا(ع) قَالَ: إِذَا عَمَّتِ الْبُلْدَانَ الْفِتَنُ فَعَلَيْكُمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَيْهَا وَ نَوَاحِيهَا فَإِنَّ الْبَلَاءَ مَرْفُوعٌ عَنْهَا.بحار الأنوار (ط - بيروت) ج۵۷، ۲۱۷
و روایات از امام صادق(ع):
وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا عَمَّتِ الْبُلْدَانَ الْفِتَنُ فَعَلَيْكُمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَيْهَا وَ نَوَاحِيهَا فَإِنَّ الْبَلَاءَ مَدْفُوعٌ عَنْهَا.بحار الأنوار (ط-بيروت) ج۵۷، ۲۱۴)
👈 به روایات توجه بفرمایید؛ با شیطنت «الفِتَن» را برداشته و «المَراض» گذاشته تا قصد شیطانی خود را القاء نماید (متنی که در شبهه آمده است، در هیچ منبع معتبری وجود ندارد) زیرا فتن اشاره به فتنه دین داشته و منظور انحراف از دین میباشد نه مریضی و سلامتی جسمی!
و اما کرونا از شهر ووهان(چین) به شهر سوهان قم آمد.
«امان از فرصتطلبان و سارقین دین»!
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
🔸 امام حسین (ع):
🔹 هر کس احسانهای خود را برشمرد، بخشندگی خود را تباه کرده است.
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
💢 گاه مصیبت، گاه نعمت
🔸 امام خمینی (ره):
انسان در اين عالم در معرض تحولّات است، گاهى مصيبتهايى بر او وارد مى شود و گاهى دنيا به او رو مى آورد و به مقام و جاه و مال [و] منال و قدرت و نعمت مى رسد و اين هر دو پايدار نيست، نه آن كم و كاستى ها و مصيبتها تو را محزون كند كه عنان صبر از دستت برود، كه گاه شود آنچه مصيبت و كمبود است براى تو خير و صلاح باشد.
#امام_خمینی
صحیفه امام؛ ج16؛ ص213 | نامه به حاج احمد خمینی؛8 اردیبهشت 1361
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
✍رهبر معظم انقلاب:
میگویند چرا با مذاکره با آمریکا مخالفت میکنید در حالیکه امیرالمومنین با زبیر و امام حسین با عمرسعد مذاکره کرد/ امیرالمومنین و امام حسین در حرف زدن با زبیر و ابنسعد به آنها نهیب زدند و آنها را نصیحت کردند؛ بحث مذاکره به معنای امروزی نبود
مذاکره به معنای امروزی یعنی معامله و یک چیزی بگیر و یک چیزی بده/ آیا امیرالمومنین با زبیر و امام حسین با ابنسعد معامله کرد؟ آیا تاریخ را اینگونه میفهمید و زندگی ائمه را اینگونه تحلیل میکنید؟
۱۳۹۴/۷/۱۵
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
#كعبه_و_فرماندهى
🌷شهيد زينالدين به نماز اول وقت بسيار اهميت مى داد و در هر وضعيت و هر منطقهاى كه بود، به محض فرا رسيدن زمان نماز، اذان مىگفت و نماز.
🌷يادم است هنگاميكه در منطقه ى سردشت تردد داشتيم، با اينكه جادهها از لحاظ امنيت، تضمينى نداشت و هر لحظه امكان حمله ى غافلگير كننده گروهكهاى ضدانقلاب بود، همينكه موقع نماز مىشد، شهيد زينالدين ماشين را نگه مىداشت و در كنار جاده به نماز مىايستاد.
🌷پس از شهادتش، يكى از برادران او را در خواب ديده بود كه مشغول زيارت خانه ى خداست و عدهاى هم به دنبالش روانند. پرسيده بود: شما اينجا چه كار داريد و چه مسئوليتى داريد؟ و او پاسخ گفته بود: به خاطر تأكيدى كه بر نماز اول وقت داشتم، در اينجا فرماندهى اينان را برعهدهام گذاشتهاند!
🌷🌷🌷🌷🌷
🕊🕊🕊🕊🕊
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺
🔹سبک زندگی شهدا
همسرم همیشه نماز اول وقت و نماز شب میخواند، از غیبت بیزار بود، اینکه میگویند، کسی پای خود را مقابل پدر و مادرش دراز نمیکند، در مورد همسرم صدق میکرد، دانشجوی نمره الف دانشگاه بود، شکم، چشم و زبان را همیشه و بهویژه در میهمانیها حفظ میکرد و به من بسیار احترام می کرد و محبت داشت.
خواندن دعای عهد کار همیشگی او بود، هرروز صبح پیش از رفتن به محل کار قرآن تلاوت میکرد و همیشه تا ساعتی پس از پایان ساعت کار، در محل کارش میماند تا تمام حقوقی که دریافت میکند حلال باشد.
وقتی کسی مبلغی قرض میخواست، حتی اگر خودش آن مبلغ را در اختیار نداشت، از شخص دیگری قرض میگرفت و به او میداد تا آن فرد مجبور به تقاضا کردن از افراد دیگری نباشد، بسیار دستگیر فقرا بود و همیشه به شخص فقیری که ابتدای کوچه بود، کمک میکرد، به خاطر دارم که شبی به بیرون از منزل رفت و بازگشت او طولانی شد، وقتی علت را پرسیدم متوجه شدم پولی برای کمک به آن فقیر نداشته و برای اینکه شرمنده او نشود، چند کوچه را دور زده و از مسیر دورتری به خانه آمده است.
🌷شهید حمید سیاهکالیمرادی🌷
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝نسل سوختــه
#قسمت_صدوسی_و_هشت((جوان من))
🌷بدجور کپ کرده بود. به زحمت خودم رو کنترل می کردم، صدام بریده بریده در می اومد.
– کاری داشتی آقا سینا؟
با شنیدن جمله من، کمی به خودش اومد. زبونش بند اومده بود و هنوز مغرش توی هنگ بود.
حس می کردم گلوش بدجور خشک شده و صداش از ته چاه در میاد. با دست به پشت سرش اشاره کرد:
🌷ـ بالا، چایی گذاشتیم. می خواستم بگم بیاید، خوشحال میشیم.
از حالت بهم ریخته و لفظ قلم حرف زدنش، می شد تا عمق چیزهایی رو که داشت توی ذهنش می گذشت رو دید. به زحمت لبخند زدم، عضلات صورتم حرکت نمی کرد.
🌷– قربانت داداش، شرمنده به زحمت افتادی اومدی. نوش جان تون، من نمی خورم.
برگشت، اما چه برگشتنی. ده دقیقه بعد دکتر اومد پایین
– سر درد شدم از دست شون، آدم میاد کوه، آرامش داشته باشه و از طبیعت لذت ببره. جیغ زدن ها و …
🌷پریدم توی حرفش، ضایع تر از این نمی تونست سر صحبت رو باز کنه و بهانه ای برای اومدن بتراشه.
ـ بفرما بشین، اینجا هم منظره خوبی داره.
نشست کنارم، معلوم بود واسه چی اومده. – جوانن دیگه، جوانی به همین جوانی کردن هاشه که بهترین سال های عمره.
🌷یهو حواسش جمع شد.
– هر چند شما هم، هم سن و سال شونی. نمیگم این کارشون درسته، ولی خوب … سرم رو انداختم پایین، بقیه حرفش رو خورد. و سکوت عمیقی بین ما حکم فرما شد.
✍ادامه دارد......
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
چو شــب گيرُم خيالت را در آغـوش
سحــر از بسترُم بوى گُل آيُد...
#حنانه کوچولو نازدانه ،شهیدمدافع حرم#روح الله_طالبی_اقدم 🌷
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ رابطه این آقا با ضد انقلاب و شیعه انگلیسی
#صادق_شیرازی
#شیعه_انگلیسی
#شیعه_وابسته_به_mi6
#نفوذ
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
🔺ویروس مال حرام
🔸امام صادق علیه السلام:
«لقمهی حرام، ایمان را از انسان سلب میکند.»
📚مواعظ عددیّه_ص۱۵۳
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
🤝 #خدمت با محبت و اخلاص
🔹همانطوریکه هر نفر نسبت به عائله خودش موظف میداند اخلاقاً خودش را به اینکه اداره کند آن زندگی داخلی خودش را، الآن مملکت به منزله عائله شما هست، باید با محبت و با اخلاص کار بکنید تا اینکه این آشفتگیها ان شاءاللَّه ترمیم بشود.
📅 امام خمینی(ره) | ۱۰ تیر ۱۳۵۸
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺
✍رهبر انقلاب:
یک جوان گاهی در یک خانواده، پدر، مادر، برادران، خواهران را تحت تأثیر قرار میدهد. من گاهی به خانوادهی شهدا که سر میزنم، پدرها، مادرها - این را من شنیدهام - میگویند این جوان، جوان شهیدشان، در داخل خانه با رفتار خود، معلم ما بود؛ نماز خواندنش، نماز خواندن را به ما یاد میداد؛ قرآن خواندنش، قرآن خواندن را به ما یاد میداد؛ وظیفهشناسی، نشاطش برای کار، نشاط و وظیفهشناسی را به ماها تعلیم میداد.
۱۳۸۶/۲/۱۹
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
روایت جانباز سردار «حسین عمویی سینی»
از مجروحیتی که او را از ادامه جنگ بازداشت.
جانباز است؛ از ناحیه دو چشم؛ چشمهایی که میگوید در عملیات رمضان و در بصره، جایشان گذاشته است. هفده ساله بوده که راهی جبهه میشود و اولین تجربه جنگیاش، عملیات فرماندهیکل قوا! اولین تجربهای که اولین مجروحیت را نیز برای او به همراه دارد… دومین مجروحیتش اما در عملیات رمضان رقم میخورد، مجروحیتی که برای همیشه او را از ادامه جنگ باز میدارد … .
شهید سردار«حسین عمویی» اهل سین است و شروع فعالیتهای انقلابیاش نیز از همین شهر و از دوران نوجوانیاش بوده است؛ درست از شانزده هفدهسالگیاش. «از زمانی که انقلاب شد، در بسیج مسجد محلهمان، کم و بیش فعالیتهایی داشتم و در راس همه برنامهها، به تقویت نیروهای سپاه مشغول بودم. همچنین به مدت سه ماه بهعنوان نیروی بسیجی به یاسوج منتقل شدم تا از نزدیک با نیروهای محلی آنجا ارتباط برقرار کرده و البته آموزشهای لازم را به آنها ارائه دهم.» او از همان نخستین روزهای آغاز جنگ به عنوان نیروی بسیجی راهی مناطق عملیاتی جنوب میشود و اولین بار در عملیات فرماندهی کل قوا به عنوان آرپیچیزن حضور پیدا میکند. « سال 60 در عملیات فرماندهی کل قوا که در جاده اهواز-آبادان و در منطقهای معروف به محمدیه-سلمانیه انجام میشد، شرکت کردم. این عملیات یک عملیات موفقیتآمیز بود ولی من به دلیل اینکه از ناحیه شکم دچار جراحت شدم، مدتی را در بیمارستان بودم وچندماهی نیز گرفتار کارهای درمان شدم. لذا به پایان عملیات نرسیدم.»آنطور که عمویی میگوید او بعد از انجام مراحل درمانی و بهبودی کامل به عضویت سپاه درمیآید و مرتبه دوم با عنوان نیروی لشکر 14 امام حسین(ع) راهی جنوب میشود تا اینکه به عملیات رمضان میرسد. «عملیات رمضان که مدتی بعد از فتح خرمشهر انجام شد، عملیات گستردهای بود که نیروهای زیادی در آن شرکت داشتند. برای مثال لشکر امام حسین(ع) با 14 گردان در این عملیات حضور پیدا کرد. من هم با توجه به اینکه در این عملیات به عنوان معاون گروهان حضور داشتم، بنابراین قبل از شروع عملیات، نسبت به منطقه و فرآیند عملیاتی توجیه شده بودم. در مورد عملیات رمضان باید اینطور بگویم که هرچند نیروهای ایرانی توانستند در این عملیات دشمن را تا حدی از اهدافش دور کنند اما متاسفانه عملیات رمضان در سال 61 به شکست سنگینی برای ایران منتهی شد و تلفات زیادی از لشکرهای حاضر در میدان نبرد گرفت. در این عملیات به دلیل اینکه عراقیها زیرپای بچههای ما آب رها کردند، مفقودالاثر زیادی دادیم و البته تعداد چشمگیری از نیروهایمان نیز شهید شدند و حتی بسیاری نیز به اسارت دشمن درآمدند.»عمویی که معتقد است تغییر تاکتیک عراقیها در عملیات رمضان یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در عقبنشینی و شکست ایران بود، میگوید: «تاکتیک عراق تا به آن روز به این شکل بود که همیشه لشگرهای قوی و قدر خود را روبهروی رزمندههای ایرانی قرار میداد، ولی در عملیات رمضان این تاکتیک را تغییر داد و سیاست جدیدی پیش گرفت. این چینش به گونهای تغییر کرد که دشمن در عملیات رمضان نیروهای خود را در طرف چپ و راست ما قرار داد و جلو را خالی گذاشت و اجازه داد نیروهای ایرانی نزدیک به 40 کیلومتر پیشروی کنند و راحت به خاک عراق وارد شوند. چیزی نگذشت که این معادله تغییر کرد و زمانی که بچههای ما به پاسگاه زید و کانال پرورش ماهی رسیدند، از سمت چپ و راست وارد شده و نیروهای ایرانی را قیچی کردند و نهایتا با خالیکردن آب زیرپای بچهها توانستند ما را مجبور به عقبنشینی کرده و نهایتا منط
لازم را برای نبرد و حضور در مناطق عملیاتی از دست دهد. «بعد از جراحت چشمانم، فقط توانستم حدود 20 روز آن هم برای دل خودم در مناطق عملیاتی حاضر شوم تاکمی حال و هوای آن روزها را باز تجربه کنم.»عمــــویی اگرچه با از دســــت دادن چشمهایــــــش محدودیتهای بیشتری در زندگی پیش رویش قرار میگیرد اما معتقد است موفقیتهایش به مراتب بیشتر از قبل شده است. «من از همان زمانی که آلمان بودم و بیناییام را به طور کامل از دست دادم، نابینایی و زندگی در این شرایط را پذیرفتم بنابراین خیلی زود به کارهایی که به انجام آن عادت نداشتم، عادت کردم و کارهایی را که دیگر نباید انجام میدادم، ترک کردم.»حسین عمویی معتقد است موفقیتش بعد از نابینایی بیشتر شد و چه در زمینه تحصیلی و چه در زمینه فرهنگی توانست به مدارج خوبی دست یابد. او این مدت نه تنها تحصیلاتش را ادامه داده و تا مقطع کارشناسی پیش رفته، حتی به حوزه موسیقی نیز وارد شده و از همان نخستین روزهای نابینایی آموزش نینوازی را آغاز کرده است. حسین عمویی این روزها یک نینواز است که فارغ از چشمانی که در جنگ جا گذاشته، با نینوازی و موسیقی گذران عمر میکند.
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊?
حسین ۲۷ سال داشت و جمعاً ۲۵ بار کربلا رفت .
اولین سفرش را در ۲۰ سالگی رفت .
در مناسبتهای مختلف بهصورت مستقل جدای از سازمان حج و زیارت به کربلا میرفت .
اغلب با ماشین دوستهایش میرفت .
وقتی هم خانمش را عقد کرد، او را به کربلا برد .
عاشق کربلا بود .
حتی اگر چند روز مرخصی داشت، آن چند روز را به کربلا میرفت .
یک بار، یک کربلای سه روزه رفت . میخواست شب جمعه را کربلا باشد .
وقتی عراقیها گذرنامهاش را دیده بودند،به او گفته بودند:🍃أنتَ مجنون🍃
🌷شهید مدافع حرم #حسین_هریری🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝 #نسل_سوختــه
#قسمت_صدوچهلم ((سناریو))
❤️مثل فنر از جا پریدم و کوله رو از روی زمین برداشتم، می خواستم برم و از اونجا دور بشم. یاد پدرم و نارنجی گفتن هاش افتاده بودم. یه حسی می گفت:
❤️ـ با این اشک ریختن، بدجور خودت رو تحقیر کردی.
حالم به حدی خراب بود که حس و حالی نداشتم روی جنس این تفکر فکر کنم. خدائیه یا خطوات شیطان، که نزاره حرفم رو بزنم.
❤️هنوز قدم از قدم برنداشته، صدای سعید از بالای بلندی بلند شد:
ـ مهرااااان، کوله رو بیار بالا، همه چیزم اون توئه.
راه افتادم. دکتر با فاصله ی چند قدمی پشت سرم
❤️آتیش روشن کرده بودن و دورش نشسته بودن به خنده و شوخی. سرم رو انداختم پایین، با فاصله ایستادم و سعید رو صدا کردم.
اومد سمتم و کوله رو ازم گرفت.
ـ تو چیزی از توش نمی خوای؟
اشتها نداشتم
❤️– مامان چند تا ساندویچ اضافه هم درست کرد. رفتی تعارف کن، علی الخصوص به فرهاد
نفهمیدم چند قدمی مون ایستاده
ـ خوب واسه خودت حال کردی ها، رفتی پایین توی سکوت …
ادامه سناریوی سینا و دکتر با فرهاد بود. ولی من دیگه حس حرف زدن نداشتم، لبخند تلخی صورتم رو پر کرد.
❤️ـ ااا… زاویه، پشت درخت بودی ندیدمت.
سریع کوله رو از سعید گرفتم و یه ساندویچ از توش در آوردم و گرفتم سمتش
– بسم الله
✍ادامه دارد......
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
⚘﷽⚘
#شهیــــدانه....🌷
روبروي عکست ايستاده ام و به نگاهت خیره مانده ام...
تو هم چشمهايت مدتهاست به من خيره شده و من مثل كودكي لجباز به هر سو ميدوم تا به خيال خودم ديگر تحت تعقيب چشمهايت نباشم...
گم ميشوم ميان دلبستگي هاي روزانه ام...
و با چشمهايي اشك الود، دوباره به التماس يك نگاه ديگر بر ميگردم سمت تو...
دوباره نگاهت را به زندگي ام گره ميزني
راه روشن ميكني برايم...
و من دوباره لجبازي هاي كودكانه ام را از سر ميگيرم و غفلت زده خودم را به جاده خاكي ميزنم.
حس يك كور محروم از روشنايي رهايم نميكند.
نمي بينم تورا
و اين درد دارد!
اين طور نمي شودهنوز عاشق نشده ام...
هنوز فاصله دارم تا مرد ميدان عشق شدن...
براي همين است كه معني نگاه هايت را نميفهمم...
گم شده ام چون تورا گم كرده ام...
بايد فكري به حال اين دل کرد كه فقط مدعاي عشق است
وگرنه اين دل كجا و
رسيدن به قافله ي عشق كجا ؟
شرط عشق "جنون" است ؛ما که ماندیم مجنون نبودیم ...😔😭
.
#شهید مدافع حرم# روح الله_طالبی_ اقدم
📿اللهُمَ صََلِ عَلي مُحَمَّدِ و آلِ مُحَمَّد وَ عَجِل فَرجَهُم 📿
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
حضرت موسی و کرونا!
از بدعهدی قوم موسی(ع) قرار بر این شده بود که خدا عذاب نازل کنه و موسی هم وعده عذاب به قومش داد، روزها گذشت و خبری از عذاب نبود!
موسی گلایهمند از درگاه خدا پرسید چرا سرکارمون گذاشتی و عذاب نفرستادی؟ ندا اومد که مگه ندیدی تا خبر عذاب اومد خانه ها رو بهم نزدیک کردند و راه برای هم باز کردند تا اگر عذاب نازل شد به هم کمک کنند! من بخاطر این حس جمعی عذاب رو از اینها برداشتم!
حالا باید بگم قطعا همونطور که خدا برای حس همدلی عذاب رو از ملتها دور می کنه، بخاطر عوضی بودن خیلی از ما قطعا جامعه رو تنبیه میکنه؛ ماسک و وسایل بهداشتی رو احتکار می کنی که چند برابر بفروشی؟ مردم آزاری میکنی تا سودت بیشتر بشه؟ روان جامعه رو بهم می ریزی تا بتونی دو شب بیشتر چنجه و شیشلیک بخوری؟
من شک ندارم بخاطر این عوضی بودنمون و رحم نکردن به هم، خدا ما رو عذاب می کنه! حالا می تونه تسلط بیشتر حاکمان ظالم باشه، گرونی باشه، مریضی و بدبختی باشه یا حتی افسردگی و اضطراب جامعه!
به هم رحم کنیم تا خدا نجاتمون بده! 🇮🇷
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
#امام_صادق(ع)
هرگز با خردمند و نابخرد، ستيزه مكن؛ كه خردمند، دشمنت مى دارد و نابخرد، آزارت مى رساند.
كافی جلد2 صفحه301
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
🔺من امیدوارم که آقایان اطبا هرجا که هستند، و دولت و وزیر بهداری و خود ملت عنایت به این مطلب داشته باشند که این زاغهنشینها، این فقرا، اینهایی که عیال خدا هستند این طور ابتلائات را نداشته باشند
📅امام خمینی (ره) | ۴ بهمن ۵۸
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
✅آرایش جنگی دشمن
✍رهبر معظم انقلاب: آرایش دشمن آرایش جنگی است؛ از لحاظ اقتصادی، سیاسی و فضای مجازی آرایش جنگی گرفته؛ فقط از لحاظ نظامی علیالظّاهر آرایش جنگی ندارد که آن هم البتّه حواس نظامیهای ما جمع است؛ در مقابل این دشمنی که آرایش جنگی در مقابل ملّت ایران گرفته، ملّت ایران بایستی آرایش مناسب بگیرد.
۹۸/۲/۱۱
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
روزی که میخواست اعزام شود، نماز صبح را که خواندم دیدم محمد هم نمازش را تمام کرده است، بعد آمد جلوی من پای سجاده زانو زد، دستهایم را گرفت بوسید، صورتم را بوسید، من همینجا یک حال غریبی شدم، گفتم: مادر جان تو هر دفعه میرفتی تهران مأموریت، هیچ وقت این طوری خداحافظی نمیکردی، گفت: این دفعه مأموریتم طولانیتر است دلم برای شما تنگ میشود، من دیگر چیزی نگفتم، بلند شدم قرآن آوردم و از زیر قرآن ردش کردم، بعد که محمد رفت برگشتم سر سجاده و ناخودآگاه گریه کردم، انگار همان موقع خداحافظی به من الهام کرده بود که این دیدار آخرمان است.
🌷شهید محمد تاجبخش🌷
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝 #نسل_سوختــه
#قسمت_صدوچهل_ویک ((تو نفهمیدی))
🌷جا خورد
ـ نه قربانت، خودت بخور
این دفعه گرم تر جلو رفتم
ـ داداش اون طوری که تو افتادی توی آب و خیس خوردی، عمرا چیزی توی کوله ات سالم مونده باشه. به کوله ات هم که نمیاد ضد آب باشه، نمک گیر نمیشی.
🌷دادم دستش و دوباره برگشتم پایین
کنار آب، با فاصله از گل و لای اطرافش، زیر سایه دراز کشیدم. هر چند آفتاب هم ملایم بود.
🌷خوابم نمی برد، به شدت خسته بودم. بی خوابی دیشب و تمام روز، جمعه فوق سختی بود.
🌷جمعه ای که بالاخره داشت تموم می شد.صدای فرهاد از روی بلندی اومد و دستور برگشت صادر شد. از خدا خواسته راه افتادم. دلم می خواست هر چه زودتر برسیم خونه و تقریبا به این نتیجه رسیده بودم که نباید استخاره می کردم.
🌷چه نکته مثبتی در اومدن من بود؟ آزمون و امتحان؟ یا … کل مسیر تقریبا به سکوت گذشت. همون گروه پیشتاز رفت، زودتر از بقیه به اتوبوس رسیدن.
🌷سعید نشست کنار رفقای تازه اش. دکتر اومد کنار من، همه اکیپ شده بودن و من، تنها…
برگشت هم همون مراسم رفت و من کل مسیر رو با چشم های بسته، به پشتی تکیه داده بودم. و با انگشت هام خیلی آروم، #یونسیه می گفتم که حس کردم دکتر از کنارم بلند شد و با فاصله کمی صدای فرهاد بلند شد.
🌷– بچه ها ده دقیقه جلوتر می ایستیم، یه راهی برید، قدمی بزنید، اگر می خواید برید سرویس…
چشم هام رو که باز کردم هوا، هوای نماز مغرب بود.
🌷ساعت از ۹ گذشته بود که بالاخره رسیدیم مشهد. همه بی هوا و قاطی، بلند شدن و توی اون فاصله کم، پشت سرهم راه افتادن پایین.
خانم ها که پیاده شدن، منم از جا بلند شدم. دلم می خواست هرچه سریع تر از اونجا دور بشم. نمی فهمیدم چرا باید اونجا می بودم و همین داشت دیوونه ام می کرد و اینکه تمام مدت توی مغزم می گذشت:
🌷– این بار بد رقم از شیطان خوردی، بد جور،این بار خدا نبود، الهام نبود و تو نفهمیدی .
✍ادامه دارد....
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
خوش به حال مدافعان حرم
پرکشیدند از میان حرم
بین سجده میان سرخی خون
آرمیدند با اذان حرم
مثل عباس با قدی رعنا
شده بودند پاسبان حرم
چه قدر عاشقانه جان دادند
در ره دوست عاشقان حرم
روی سنگ مزارشان باید
بنویسند خادمان حرم
کم نشد از سر یکایکشان
سایه ی لطف عمه جان حرم
پرچم یا حسین را دادند
اربعین دست زائران حرم
وای برما که بالمان بسته است
ما کجا و مدافعان حرم
هر چه شد عاقبت که جاماندیم
نزدیم پر در آسمان حرم
ما که دردیم ایهاالارباب
پس چرا نیامد امام زمان حرم
یادم آمد فرار می کردند
از خیم دختران حرم
آه! شیطان دوباره آمد و زد
تازیانه به حوریان حرم
شمر و خولی دوباره افتادند
نیمه شب بی عمو به جان حرم
#مدافع_حرم بی بی حضرت زینب (سلام الله علیها)
#شهید #روح الله_طالبی_اقدم
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺
🔰 طرح ختم صلوات برای سلامتی آقا امام زمان عج تا نیمه شعبان🌷
سلام و عرض ادب🌷
تا ولادت اقا مهدی فاطمه ۳۷ روز مونده و یه ختم صلوات داریم به نیت ظهور و سلامتی امام زمان (عج) ♥️
لطفا تعداد صلواتتون به این آیدی بفرستید👇
@AA_AA313
لطفا پیام رو باز نشر بدید و به همه دوستان و خانواده اطلاع دهید تا همه در این امر سهیم باشند
💖باب الحوائج آمده حاجت بگیرید
🌺عیدانه از دست ولی نعمت بگیرید
#میلاد_امام_جواد(ع) 💞✨
#میلاد_حضرت_علی_اصغر(ع)مبارکباد
🌺🌱🌺🌱🌺🌱🌺
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺