eitaa logo
❤️اباالفضلی‌ام‌افتخارمه❤️
1.3هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
4.9هزار ویدیو
184 فایل
اَلسّلامُ عَلیک یاأبَاالْفَضْلِ الْعَبّاسَ یابْنَ أمِیرِالمُؤمِنِینَ 🌺اینستاگرام https://instagram.com/abalfazleeaam?igshid=je9syv0r6w83 ارتباط باادمین👇تبادل @yadeshbekheyrkarbala
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 بسیار با کیفیت و زیبا 👌پیشنهاد ویژه حتما ببینید 🌹 ... امید اکبری 😊✋ استفاده با لوگوی خودتون آزاده ☝️به شرط هدیه به شهید.... اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّدوَعَجِّل‌فَرَجَهُــم ❣تقدیم به خانواده شهدا... ✔️ @abalfazleeaam
و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهر ها و نامی است در میان نام ها نه،کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز ياران امام حسين (ع)راهی به سوی حقیقت نیست ✔️ @abalfazleeaam
16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃قبله عاشقان بُود تربت باصفای تو 🍃کعبه ز دور میبرد سجده به کربلای تو 🎤 🌷 🌷 ✔️ @abalfazleeaam
+ابراهیم اشتر: این محدوده‌ای است که عباس(ع)خودش را به علقمه رسانده. _مختار:با عباس(ع)خیلی رفیق بودی،نه؟ +من و عباس(ع)نوجوانی را با هم زندگی کردیم. در صفین حریف مشق هم بودیم... در یک خیمه می خوابیدیم و تا نیمه شب با هم خیالبافی می کردیم. عباس(ع)آرزو داشت آنقدر قوی شود،تا وارث ذولفقار علی(ع)شود... او تنهایی علی(ع)را با تمام وجود لمس کرده بود.می خواست به جایی برسد که وقتی کنار علی(ع)می ایستد... علی(ع)بگوید:نیاز به لشگر ندارم عباس(ع)برایم یک لشگر است. ⚘〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️⚘ (استفاده از عکس ها با لوگوی خودتون هم آزاده) ✔️ @abalfazleeaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘️ َاجْعَلْني مِمَّنْ يَنْقَلِبُ مِنْ زِيارَةِ مَشاهِدِ اَحِبّائِكَ مُفْلِحاً مُنْجِحاً. ✔️ @abalfazleeaam
🍃🌹✨ ســـلام ‌اربـابــــ✋ صبحم بنامتان⛅️ اول صـــــبح به سمت حرمت رو کردم ✋دست برسینه سلامۍبه تو دادم ارباب ❣سر صبحی شده و باز دلم دلتنگ شده الســـلام ای سبب سینه تنگم اربابم😔 🍃🌹✨ ✔️ @abalfazleeaam
💟السلام علیڪ یا حضرت ارباب✋ ⛅️اول هر صبح با گریہ صدایٺ میزنم ضجہ از داغ فراق ڪربلایٺ میزنم☄ ⚡️تو براٺ اربعینم را بده ، من از نجف تا خود باب الحسین سینہ برایٺ میزنم☄ ✔️ @abalfazleeaam
📜 بیست و هفتم محرم 📜 🔘 🔰شب بود و بازماندگان کاروان، در اندوه و غم، تن خَسته از این سفر، آرمیده بودند ••• •••آسمان پُر ستاره بود و در التهاب••• 🔰از عمق آسمان ناگاه، نوری درخشید و روشنی بخشید، درهای آسمان از ملکوت گشوده شد، راهی کشیده شد سوی زمین••• 🔰محمّد و ابراهیم و نوح و اسماعیل و اسحاق و آدم، همراه جبرییل، با خیل بسیار ملائک، فرود آمدند به مهمانی و لقاء حسین ••• 🔹جبرییل در صندوق را گشود، سر را به آغوش گرفت و بوسید🔹 + جبرییل گفت: "مولای من، بر همدم گهواره ات، ناگوار است که تو را چنین ببیند.' ••• سر را به آدم سپرد، آدم او را بوسید ••• ~ آدم گفت: "ای شفیع آدم. آدم از پس هبوط، با گریه بر مصیبت تو رهایی یافت." ••• سر را به اسحاق سپرد، اسحاق سر را بوسید ••• - اسحاق گفت: "یهود در حسرت فرزندی از موسی بن عمران است تا او را در حد پرستش گرامی بدارند، وای این قوم، اهل بیت نبی را یک به یک به دم تیغ داده اند." ••• سر را به اسماعیل سپرد، اسماعیل سر را بوسید ••• ¤ اسماعیل گفت: "تنها خیال بود که گمان می بردم، که به ذبح من، ذبح عظیم واقع خواهد شد." ••• سر را به نوح سپرد، نوح او را بوسید ••• ^ نوح گفت: "در تو چه گوهری است که کشتی طوفان زده در امواج بلند و مهیب، در سرزمین تو، در کربلا آرام و قرار گرفت." ✔️ ادامه دارد • • • ● ۲۲ روز تا ✔️ @abalfazleeaam