▫️با این که نبودنت بین مشکلات بیشمار ما گُم شده است!
با این که تاریخ با تمام توان، نبودنت را فریاد میزند!
با این که به نبودنت عادت کرده ایم!
امّا؛
" آید ز سفر نگارم ان شاءالله... "
#گرافیک_مهدوی
#دلنوشته_مهدوی
🌹 @abalfazleeaam
#مهدی_جان
اوایل برایت دلنوشته مینوشتم اما حالا دیگر دلم خودش مینویسد.
🔹 خواستم از «دردم» بنویسم اما دلم میگوید دردِ شما، خودِ «من»ام. خواستم از «بیکسی»ام بنویسم اما دلم میگوید تنهاتر از شما در عالم نیست. خواستم بنویسم «دلم از روزگار گرفته»
اما دلم میگوید خودم در خون به دل کردنِ شما کم نگذاشتهام.
✒️ قلم کم آورد، از دستم افتاد. به راستی که وسعت مظلومیت شما قابل نوشتن نیست.
#دلنوشته_مهدوی
#ما_ملت_امام_حسینیم
🖤 @abalfazleeaam
🥀🖤
🖤🥀🖤
▪️ نیمه شب با گریهای بیامان از خواب بیدار شد. خواب بابا را دیده بود و حالا بهانه او را میگرفت. این اولین بار نبود که او سراغ بابا را میگرفت، اما اینبار با همیشه فرق داشت. غوغایی در خرابه به پا شده بود. اینبار نه آغوش عمه زینب، نه دلداریهای مادرانه رباب و نه نوازشهای برادرانه امام سجاد، هیچ کدام آرامش نمیکرد.
▫️ آنقدر بیتابی کرد تا بالاخره خود امام حسین برای آرام کردنش آمد؛ امام حسین با سر به خرابه آمد و پای درد دل او نشست. رقیه همه چیز را به پدر گفت و آرام شد. آرامشی که داغی تازه بر قلب اهل خرابه گذاشت و زینب را پیرتر کرد.
▪️ رسالت دختر سه سالهی امام حسین، رساندن این پیام به شیعیان بود: «اگر امام زمانتان را مضطرانه بخوانید و سراغ او را بگیرید، او با عجله به سراغتان میآید.»
🏴 #دلنوشته_مهدوی
ویژه شهادت #حضرت_رقیه
#شهادت_حضرت_رقیه
#ما_ملت_امام_حسینیم
#تب_روضه
🖤 @abalfazleeaam
📌 با وجود گناهانم هنوز امید دارم...
✍تو گناه کنی و گرم غفلت باشی و گوشهای کسی که پدرانه دوستت دارد برای گناهانت اشک بریزد؟ این است رسم وفا؟او امام است. اصالت زندگیات؛ همان که سالهاست نمک سفرهاش را میخوری...
تو را نمیدانم؛ اما من دیگر طاقت اشکهایش را ندارم. با وجود گناهانم هنوز امید دارم، وقتی هنوز انتظار بازگشتم را میکشد، یعنی اگر بازگردم و مسیر یار شدن را بپیمایم بیگمان لشکرش برای من هم جا دارد.
🔺 مسیر تباهی را از جایی باید قطع کرد...برمیگردم سوی امامی که سالهاست انتظارم را میکشد.
#دلنوشته_مهدوی
🥀 @Abalfazleeaam