eitaa logo
ستاد برنامه های فرهنگی حسینیه و مسجد دونا سفلی
199 دنبال‌کننده
704 عکس
598 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ چرا باید عبد خدا باشیم و فقط مطیع او؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: ای مردم! اربابی باشید که اولاً خالق شما و خالق همه انسانهای گذشته است؛ نه عبد دیگران. شما با او و مطیع او شدن، در معرض باتقوا شدن قرار می گیرید. ثانیاً اوست که زمین را بستر آرام زندگی شما قرار داد و آسمان را سقف بالای سرتان؛ نه غیر او. ثالثاً اوست که از آسمان برای شما باران می باراند؛ نه غیر او. رابعاً اوست که با آب باران، انواع درختان میوه را برای تأمین روزی شما در زمین می رویاند؛ نه غیر او. پس شما که این چیزها را می دانید، دیگران را شریک خدا ندانید و غیر او و مطیع غیر او نباشید! ✍️ شرح: عبد خدا بودن یعنی انجام و ترک 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ * الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (بقره، 21 و 22) آیه شماره 235 https://eitaa.com/abalfazlidoonasofla ☘🌷☘👆👆👆
✅ آیا حضرت مسیح (ع) خدا بود آن گونه که مسیحیان می گویند، یا اینکه عبد خدا بود؟ 🌺 سخن خدا در قرآن: خود مسیح هرگز از اینکه برده و خدا باشد، امتناعی نداشت و برده ی خدا بودن را ننگ نمی دانست. ملائکه هم همچنین. آنها هم هرگز از مطیع خدا بودن نه امتناعی دارند و نه آن را ناخوشایند می دانند. حقیقت این است که هر کس از خدا بودن و اطاعت از دستورات او امتناع کند و خود را بزرگتر از آن بداند که خدا باشد و متکبّرانه از دستورات و خدا نافرمانی کند، با خدا طرف است. چون هر انسانی چه بخواهد و چه نخواهد، خدا در قیامت، او و همه انسانها را برای بازخواستِ عملکردشان در حیطه انجام و ترک ، در یک جا گرد هم خواهد آورد. 📖 لنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْداً لِلَّهِ وَ لاَ الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَ مَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبادَتِهِ‏ وَ يَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَميعاً (نساء، 172) آیه شماره 244 https://eitaa.com/abalfazlidoonasofla 👆👆👆🍀🌹🍀
✅ آیا خود حضرت عیسی (ع) اعتقاد مسیحیان بر خدایی عیسی (ع) را تأیید می کند؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: خدا در قیامت از عیسی خواهد پرسید: «ای عیسی! آیا تو به انسانها گفتی که غیر از خدا، من و مادرم را هم خدای خود و اله خود بدانید؟» عیسی پاسخ می دهد: «سبحان الله! تو از شریک داشتن مبرّایی. اصلاً این محال است و عاقلانه نیست که چیزی را برای خودم ادعا کنم که نه حق من است و نه شایسته من. اگر چنین حرفی زده بودم، حتماً آن را می دانستی. چون تو از تمام آنچه در ذهن من می گذشت، باخبر بودی و من از آنچه در نیت تو بود، بی اطلاع بودم. این تویی که تمام اسرار غیبی را می دانی. من فقط چیزهایی را به انسانها گفتم که خودت به من دستور داده بودی. و آن دستور این بود که همگی مطیع خدا شوید که من و شماست. من تا وقتی که در دنیا بودم، شاهد عقیده و عملکرد آنها بودم. اما وقتی جان مرا گرفتی، خودت مراقبشان بودی. تو خودت شاهد همه چیز هستی.» ✍️ شرح: خود حضرت عیسی (ع) همه را به خدا بودن دعوت می کرده است. خدا که خدا نمی شود. خدا بودن یعنی از دستورات و خدا. 📖 و إِذْ قالَ اللَّهُ يا عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُوني‏ وَ أُمِّيَ إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لي‏ أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لي‏ بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما في‏ نَفْسي‏ وَ لا أَعْلَمُ ما في‏ نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ * ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ ما أَمَرْتَني‏ بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهيداً ما دُمْتُ فيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَني‏ كُنْتَ أَنْتَ الرَّقيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهيدٌ * (مائده، 116 تا 118) آیه شماره 212 🔺کانال مسجد وحسینیه دونا سفلی 👇👇👇👇 https://eitaa.com/abalfazlidoonasofla 🍀🌹🍀🌺🌷🌺
✅ داستان کوتاه (شماره 241) 🌷 قصه مریم و تولد عیسی 🔸 بر اساس آیات 16 تا 36 سوره مریم داستان از اینجا شروع می شود که خدا به پیامبرش خطاب می کند: محمد! در این کتاب به یاد سرگذشت مریم هم باش؛ همان زمان که او از خانواده‌اش فاصله گرفت و برای عبادت در مکانی در شرق مسجدالاقصی که مردها هم در آن رفت و آمد داشتند، خلوت گزید. به همین دلیل در مقابل آنها مانعی ایجاد کرد تا کاملاً محفوظ باشد. بنابراین ما هم فرشته خود، جبرئیلِ روح‌ الامین را که طبعاً وجودی غیر جسمانی داشت، به سوی او فرستادیم. به همین خاطر بدون آنکه جسمی داشته باشد، برای مریم در هیئت یک انسان کامل نمایان شد. وقتی مریم با او در هیئت یک مرد ناشناس مواجه شد، از آنجا که گمان می کرد او انسان است، با نگرانی به او گفت: «من از تو به خدای رحمان پناه می برم؛ اگر اهل تقوایی، نزدیک نشو.» جبرئیل هم به او گفت: «من فقط فرستاده مولایت هستم تا پسری پاک و باتقوا به تو عطا کنم.» مریم با نگرانی و تعجّب پرسید: «چگونه پسردار می شوم در حالی که تا کنون نه هیچ مردی به من دست زده و نه من بدکاره بوده‌ام.» جبرئیل پاسخ داد: «مولایت این طور گفته که این کار برای من آسان است. ما این کار را می کنیم تا قدرت خود را در آفرینش یک انسان بدون پدر نشان دهیم و تولّد این گونه‌ ی او را به عنوان نشانه‌ای قرار دهیم بر اثبات قدرتمان بر زنده کردن انسانها در قیامت، و همچنین او وسیله رساندن مهربانی‌مان به انسانها باشد. ضمناً این امری است حتمی که باید انجام شود.» در نتیجه مریم به عیسی باردار شد و لذا با او راهیِ مکانی دور از چشم دیگران گشت. مدّتی که گذشت، یک روز درد سخت زایمان، او را به سمت تنه یک درخت خشکیده خرما کشاند. در آن شرایط سخت، مریم با خودش گفت: «ای کاش پیش از این مرده بودم و از تمام یادها کلاً فراموش شده بودم.» به همین دلیل فرزندش که به دنیا آمد، از زیر پایش او را صدا زد و گفت: «غصّه نخور مادر! مولایت در پایین پایت نهر آبی قرار داده. ضمناً تنه درخت خرما را به سمت خودت تکان بده تا بر سرت خرمای تازه بریزد. پس هم از خرما بخور، هم از آب نهر بنوش و هم به خاطر تولّد من خوشحال باش! بنابراین جای نگرانی نیست. هر کس را دیدی که از فرزندت می پرسد، با اشاره بگو من برای خدای مهربان نذر یک روز روزه سکوت کرده‌ام. به همین دلیل امروز به هیچ وجه با کسی حرف نمی زنم.» بنابراین مریم فرزندش را در حالی که او را در بغل داشت، نزد قومش آورد. آنها او را که دیدند، بهت‌زده و متعجّب به او گفتند: «مریم! کار عجیب و زشتی کرده‌ای که از تو بعید بود. خواهر هارون! تو که پدرت مرد بدی نبود. مادرت هم بدکاره نبود! پس این بچه چیست در بغلت؟» به همین دلیل مریم طبق دستور، به فرزندش اشاره کرد که از او بپرسند. آنها باز هم با تعجّب پرسیدند: «آخر با کسی که در گهواره است و کودک، چگونه حرف بزنیم؟» ناگهان کودک به حرف آمد و گفت: «من خدا هستم. او به من کتاب مقدس خواهد داد و مرا به پیامبری منصوب خواهد کرد. ضمناً چون خدا هستم، وجود مرا هر جا که باشم، مایه خیر و برکت قرار خواهد داد و مرا به نماز و زکات سفارش خواهد کرد تا وقتی که زنده باشم و به رعایت حقوق واجب مادرم. مرا گردن‌کش و فرمان‌ناپذیر هم نخواهد کرد. ضمن اینکه به خاطر این صفات، هم در روز تولّدم در امنیت بودم، هم روزی که می میرم و هم روزی که دوباره زنده می شوم.» محمد! این است عیسی بن مریم؛ همان کلمه حق خدا که در مخلوق بودنش تردید دارند؛ همان مخلوقی که با کلمه «موجود شو»ی خدا آفریده شده؛ نه اینکه فرزند خدا باشد. محال است خدا برای خودش فرزندی برگزیند. ساحت او از این تهمتها مبرّاست. او هر گاه آفرینش چیزی را اراده کند، فقط به آن می گوید «باش!» و آن، موجود می شود. پس نیازی به فرزند ندارد. عیسی همچنین به صراحت گفته بود: «خدا هم مولای من است و هم مولای شما؛ پس فقط عبد او باشید و از دستورات و او اطاعت کنید که و راه معتدل زندگی، همین است.» 🔺کانال مسجد وحسینیه دونا سفلی 👇👇👇👇 https://eitaa.com/abalfazlidoonasofla☘🌺☘🍀🌹🍀🌾