‼️ آیا آمار وزارت کشور، به معنای نامشروع بودن نظام ایران است؟
می گویند که چون وزارت کشور اعلام کرده است که آمار مشارکت تقریبا یک درصد کمتر از نصف واجدین شرایط رأی دادن بوده است، پس اکثریت مردم مخالف نظام هستند و نظام نامشروع است.
۱. واجدین شرایط رأی دادن، مساوی با مردم نیستند؛
۲. بسیاری از واجدین شرایط رأی دادن به صندوق رأی مراجعه کردند؛ اما نفوذیها، یا دیر رأی گیری کردند، یا سامانه رأی را مختل کردند یا از برخی مردم در انتظار رأی دادن، رأی نگرفتند و احتمال کمخوانی یا اشتباه هم هست؛ لذا نمیتوان گفت که همه این یک درصد واجدین شرایط مورد بحث، نیامدهاند که رأی بدهند.
۳. نیامدن دلیل معارض نظام بودن نیست؛ چون:
آ. برخی از مردم تحت جفای جریان ناکارامد، گرفتار نان شب و درگیر کار بودهاند و فرصت مناسب نیافتهاند؛
ب. برخی از مردم به سبب کرونا یا مسائل دیگر، ضرورتی ندیدهاند که رأی بدهند؛
ج. برخی نیز، از عدم احراز صلاحیت یک نامزد، دلگیر بودهاند و در کنار دیگر شرایط، در انتخابات شرکت نکردهاند؛
د. برخی هم مخالف این نظام هستند و برخی، حتی مخالف ایران هستند و در پی تجزیه ایران.
۴. #تأسیس_اصل
برخی میگویند که اصل این است که هر کس در انتخابات شرکت نکرده است، مخالف نظام است!
👈 اینها از بیسوادی فقهی و حقوقی است؛ زیرا طبق قاعده، هنگامی به سراغ اصل میرویم که دلیلی در دسترس نباشد؛ اما مردمی که رأی ندادهاند، در دسترس هستند، مدعی باید از آنها رأیگیری کنید ببینید که چند درصد مخالف نظام هستند و چند درصد بر پایه دلایل دیگری رأی ندادهاند. پس در هنگامی که «دلیل» در دسترس هست، نمیتوانید به «اصل» جعلی رجوع کرد. آیا یک درصد این افراد هم کسانی نیستند که موافق نظام باشند؟
👈 افزون بر این، طبق مبنای مدعی، هر کس هم که در آن انتخابات کذایی شرکت نکند، ثابت میشود که مخالف نظر این مدعیان است. بنابراین، آیا قرار است در انتخابات فرضی، همه آن ۵۱ درصد شرکت کنند و همگی هم رأی به مخالفت با نظام بدهند؟ سبحان الله از این ادعا!
۵. اساساً این انتخابات، انتخاب ریاست جمهوری است و هر چند که از شرکت افراد میتوان تأیید نظام را گرفت، اما عدم مشارکت، «دلیل» معارضه با نظام نیست. بله! اگر کسی در همهپرسی بر سر «اصل نظام» شرکت کند و رأی «نه» بدهد، این کار یعنی مخالفت با نظام. اما حتی شرکت نکردن در همهپرسی هم دلیل مخالفت با نظام نیست و تنها میتواند قرینه مخالفت با نظام باشد؛ نه بیشتر!
۶. آیا سیره عقلا در عالم این است که برای امر حیاتی تأسیس یا تغییر نظام، به پندارهای این چنینی عمل کنند و بگویند که چون مشارکت مردم در یک انتخابات عادی، یک درصد کمتر از پنجاه درصد شده است، پس باید نظام را عوض کنیم؟
۷. حسن روحانی، هاشمی و احمدینژاد نیز رئیس جمهور رای اقلیتِ واجدین شرایط رأی دادن بود؛ چرا در اینجا نمیگوییم که رئیس جمهور دیکتاتور و نامشروع است؟
۸. تفاوت عناوین زیر در فقه سیاسی و عدم تلازم منطقی میان آنها:
آ. نظام و بخشی از نظام؛ (مثلا دولت یا شورای نگهبان)
ب. عملکرد بخشی از نظام و اصل آن بخش از نظام؛
ج. رأی ندادن به سبب عملکرد بخشی از نظام با موافق آن بخش از نظام نبودن؛
د. موافق بخشی از نظام نبودن و مخالف آن بخش بودن؛
ه. مخالف بخشی از نظام بودن و معارضه کردن با اصل نظام.
۹. سبب نارضایتی بخشی از مردم، عملکرد بد دولت حسن روحانی است! نه عملکرد خوب امام خامنهای و نظام. دولت حسن روحانی هم با فریب مردم و دروغ بر سر کار آمد و اگر چیزی نامشروع بوده باشد، آن دولت است؛ نه نظام.
👈 طبق مبنای عقلایی، حقوقی یا فقهی نمیتوان گفت که چون طبق ادعای وزارت کشور، رأیهای شمرده شده، به میزان تقریبا یک درصد کمتر از نصف واجدین شرایط بودهاند، پس همه آنها مخالف نظام هستند و نظام دیکتاتور و نامشروع است؛ مگر این که کسی دچار #شبهه یا #عقده باشد.
🌻 زنده و برازنده ظهور باشیم
✅👈 پ.ن
امام خامنه ای در ۲۶ آذر ۱۳۸۲: «بعضى خيال مىكنند اگر ما انتخابات پُرشورى داشته باشيم، نظام جمهورى اسلامى مشروعيت پيدا مىكند و اگر انتخابات پُرشور نبود، نظام مشروعيت پيدا نمىكند. اين حرف، حرف درستى نيست. نظامهاى دمكراسى در دنيا با نصف آراءِ ما در رياست جمهورى و مجلس نظامهايشان را اداره مىكنند و احساس عدم مشروعيت هم نمىكنند. اينكه من بر حضور مردم اصرار مىكنم بهخاطر اين است كه اين يك وظيفه شرعى و وجدانى و عقلانى است»