⛅️ گاهِ صبح ⛅️
مردم از حزباللّهیها بدشان نمیآید؛ مردم ما خردمند و دانایند(و البته بنا بر تعریف ژرفنگرانه، انبوه و بیشتر مردم ایران حزباللّهی هستند).
مردم از آن دسته حزباللّهیهایی بیزار و متنفرند که به فکر مردم نیستند و برای مردم دل نمیسوزانند و دغدغهی برآوردهسازی نیازهای مردم را ندارند و فقط به فکر خودشان هستند.
مردم به درستی و با تیزبینی از این حزباللّهیها نفرت دارند؛ زیرا فردی که به فکر رشد مردم نباشد و دغدغهی تأمین نیازهای مردم و رفع مشکلات آنان را نداشته باشد و صرفا به دنبال این باشد که گلیم خود و اطرافیانش را از آب بیرون بکشد، اساسا «حزباللّهی» نیست!
«شهید سلیمانی» را ببینید که این مردم چگونه عاشقانه او را دوست دارند و هیچ پردهای میان خود و او نمیبینند؛ چراکه ایشان حقیقتا یک «حزباللّهیِ مردمی» بود.
@abarshagerd ✍️
⛅️ گاهِ صبح ⛅️
به مناسبت سالروز کودتای انگلیسی «رضاخان»
🔘 «ضعیف» بودن شرف دارد به «سرسپرده» بودن؛
🔻 زمانی که بیگانگان قصد کردند که حکومت «احمدشاه» و سلسلهی قاجاریه را از میان بردارند، ناچار بودند به اجرای نقشهها و مقدمات فراوان و فراهم آوردن زمینهی لازم، آنهم در مدتی طولانی(دستکم از سال ۱۲۹۹ تا سال ۱۳۰۴).
🔺 اما بیگانگان برای کنار زدن «رضاشاه» از قدرت، هیچ زحمت ویژهای متحمل نشدند و صرفا با «یک دستور» و ابلاغ آن توسط یکی از آستینها و عناصر داخلیشان به نام «محمدعلی فروغی»، نامبرده را از سلطنت بر ایران دَک نمودند. سپس وی را به جایی تبعید کردند(= پرت کردند) که در تمام عمرش نام آنجا را هم نشنیده بود: «جزیرهی موریس».
قاجار منحط و ضعیف بود، اما هیچگاه به طور کلی وابسته به بیگانه و «سرسپرده» نبود.
🔴 راز این تفاوت آشکار در «وابستگی و سرسپردگی» ذاتی پهلوی است.
@abarshagerd ✍️
⛅️ گاهِ صبح ⛅️
هدف اصلی بیگانگان از تطهیر «پهلوی» چیست؟
💬 امسال صدویکمین سالگرد کودتای انگلیسی رضاخان در سال ۱۲۹۹ خورشیدی است.
بهگمانم سادهترین استدلالی که میتوان برای اثبات دستنشاندگی و وابستگی سلسلهی منحوس و ناپاک «پهلوی» اقامه کرد، همین پولهای هنگفتی است که امروزه بیگانگان برای تطهیر این رژیم کثیف صرف میکنند.
💥 البته باید توجه داشت که هدف اصلی بیگانگان و عمّال آنها از اجرای این عملیات، حقیقتا تطهیر پهلوی نیست؛ چراکه آن موجود شوم و پلید شأنش نازلتر و کارنامهاش روشنتر از آن است که آرایش چهرهی زشت و بدترکیب آن در رأس اهداف موردنظر دشمنان قرار گیرد.
هدف اصلی چیز دیگری است.
🎯 هدف اصلی «تطهیر چهرهی غربیهایی» است که این شجرهی خبیثهی وابسته را در این کشور کاشتند تا به واسطهی این دستمالکشی، علاوه بر ناتوان جلوه یافتن ملت ایران، بیگانگان در اذهان عمومی به عنوان «خیرخواه و خواهان ترقی و اعتلای کشورمان» تصویر شوند تا اکنون بتوانند با کشاندن ملت به پای میز مذاکره، در ازای اعطای آبنبات، حقوق و منافع ملیمان را بستانند و ایران عزیز را تسلیم نمایند و به عصر پهلوی و بلکه بدتر و فلاکتبارتر از آن بازگردانند.
@abarshagerd ✍️
⛅️ گاهِ صبح ⛅️
دینِ اینستاگرامی!
🔴 «اینستاگرام» به ما میگوید که از «دین» حرف بزنید و «دین» را تبلیغ و ترویج کنید، اما فقط از «آقای خامنهای» و «شهید سلیمانی» چیزی نگویید و کاری به کار آمریکا و اسرائیل نداشته باشید و برای خودتان دینداری کنید و لذت ببرید!
⚠️ البته اینستاگرام تا زمانی به شما اجازه میدهد که از «آقای خامنهای» و «شهید سلیمانی» سخن بگویید که در موضع تدافعی و انفعالی باشید و بمانید؛ همینکه 👈احتمال👉 دهد که در حال پیشرفت از وضعیت «تدافعی» به وضعیت «تهاجمی» و ارتقا از وضعیت اثرگذاری «نقطهای» به وضعیت اثرگذاری «کلان» هستید، به آسانی و بدون هیچ هزینهای خفهتان میکند؛ مردهشور ریخت اینگونه مبارزهای را ببرد! 😔
😡 اُف و مرگ بر آن دینی که صهیونیستها اجازهی ترویجش را بدهند!
🌻 در روزگار ما، «امام خامنهای» و «شهید سلیمانی» نوک پیکان و لبهی تیز و برّندهی پیشرفت دین و مظهر ایستادگی در برابر ظالمان و مستکبران کلان هستند؛ به گونهای که اسلام و تشیع بدون آنان اساسا نمیتواند قدرت و قوّت و سامان یابد. این دو، همانانی هستند که با تداوم جریانی که «امام خمینی» آغازگر آن بود، سیل خشم و قدرت مستضعفان عالم را به سوی بنیادکنی و بنیانکنیِ آمریکا و اسرائیل هدایت میکنند.
⬅️⬅️ مگر نه آنکه شرط استقرار عدالت حقیقی و کامل و نجات مستضعفان عالم آن است که ظالمان کلان نابود شوند؟ چه جای تعجب و شگفتی است که مدیران صهیونیستی و پستمدرنیست و کثیف اینستاگرام و همانندان آن، به جای حذف علنی دین، اجازهی ترویج یک دین سطحی و بیزور(یا کمزور) را بدهند و در عوض، عوامل حیاتی دین و عناصر پیشرفت دین را از میان بردارند!
@abarshagerd ✍️
🌤 گاهِ عصر 🌤
⭕️ برخی از ما حزباللّهیها، «حسن روحانی» را فحشباران کردیم و میکنیم، اما بعضا همان جنس حرفهای او را میزنیم و پی میگیریم.
❌ روحانی «دنیا» را صرفا چند کشور فرنگی میدانست و اکنون برخی از ما حزباللّهیها نیز «فضای مجازی» به این بزرگی و گستردگی را برابر با چند پیامرسان صهیونیستی میدانیم! عدهای کوتهنگر و بیعُرضه از ظرفیت عظیم و گستردهی فضای مجازی استفاده نمیکنند، آنوقت بیعُرضه بودن خود را به حساب «عدم امکان» میگذارند؛ همانند حسن روحانی که عُرضه نداشت از ظرفیتهای بسیار گستردهی موجود در دنیا و حتی همسایگان خوب ایران استفاده کند، اما اظهار میکرد که امکان ندارد بدون تعامل با آمریکا(بخوانید: تسلیم در برابر قواعد آمریکا) بتوانیم زندگی و پیشرفت کنیم!
❌ روحانی «امید» داشت که ذیل ولایت آمریکا به منافع برسد و کامیاب شود و اکنون برخی از ما حزباللّهیها هم با توهّم تأسفبار «دولبه بودن چاقوی دشمن»! امید داریم که ذیل مدیریت و قواعد صهیونیستها در اینستاگرام به منافع برسیم و پیروز شویم و برخی دیگر از ما نیز میپنداریم که شر دشمن را در سطح کلان میتوانیم کم کنیم!
😡 با اتخاذ «راهبرد بنیصدری»، ما با دست خودمان زمین و محل زندگی و تنفس خودمان را در اختیار دشمنان گذاشتهایم و اکنون میگوییم که ناچاریم فعلا در همین وضعیت بمانیم و با همین شرایط کنار بیاییم؛ ⬅️ یعنی دائما کتک بخوریم و ذلیل بمانیم و در موضع تدافعی باشیم!
⛔️ خیر! افراد غافل یا سادهاندیش یا کوتهنگر یا ضعیف نمیتوانند و حق ندارند برای مصالح کلان و حیاتی جامعه نسخه بپیچند.
@abarshagerd ✍️
☀️ گاهِ ظهر ☀️
⛔️ مبارزه در اینستاگرام(میدان تحت مدیریت دشمن)، مبارزهی «کفتار»گونه و ذلیلانه است و فرجامی جز «قتلگاه» نخواهد داشت:
امیرالمؤمنین(علیه السلام):
⚠️ و اللَّهِ لَا أَكُونُ كَالضَّبُعِ تَنَامُ عَلَى طُولِ اللَّدْمِ حَتَّى يَصِلَ إِلَيْهَا طَالِبُهَا وَ يَخْتِلَهَا رَاصِدُهَا(خطبهی ۶ نهجالبلاغه)
به خدا سوگند من همانند 👈کفتار👉 نیستم که با ضربات آرام و ملایم در برابر لانهاش به خواب رود تا صیاد به او رسد و دشمنی که در کمین او است، غافلگیرش کند(من غافلگیر نمیشوم).
امیرالمؤمنین(علیه السلام):
⚠️ و اللهِ ما غُزِیَ قَومٌ قَطُّ فی عُقرِ دارِهِم اِلّا ذَلّوا(خطبهی ۲۷ نهجالبلاغه)
به خدا سوگند هيچ ملّتى در خانهاش مورد حمله قرار نگرفت مگر اينكه ذليل شد.
@abarshagerd ✍️
🌙 گاهِ شب 🌙
به مناسبت سالروز درگذشت دکتر مصدق
🔸 کلاننگاه آمریکا به دولت مصدق 🔸
♦️ علیرغم آنکه دکتر محمد مصدق روابط صمیمی و نزدیکی را با ایالات متحده برقرار و به نوعی به آنها تکیه کرده بود، اما چرا آمریکاییها حتی به نامبرده نیز رحم نکرده و نتوانستند وی را تحمل کنند؟
❇️ پاسخ:
در کلاننگاه حاکم بر حکومت و حاکمیت ایالات متحده آمریکا، مشکل اصلیِ مصدق آن بود که دولت او، یک دولت نسبتا «مردمی» بشمار میرفت و حیات یک دولت مردمی، چیزی است که پذیرش و کنار آمدن با آن برای آمریکاییها - ولو در درازمدت - غیر قابل تحمل است؛ مخصوصا در سرزمین منحصر به فرد و بسیار ویژهای به نام «ایران».
♦️ چرا اساسا آمریکا وجود حکومتهای مردمی را(هر چند که حکومتهای سکولار و لائیکی باشند) نمیتواند تحمل کند؟
❇️ پاسخ:
زیرا در حکومتهای مردمی(یعنی حکومتهایی که در آن خواست و ارادهی مردم تعیینکننده باشد)، میزان «عدم قطعیت» بسیار بالاست و اصلا معلوم و قابل پیشبینی دقیق نیست که مردم در لحظهی آینده به چه رویکردهایی و به چه حاکمانی متمایل شده و رأی خواهند داد. این واقعیت، همان چیزی است که برای آمریکاییها اصلا مطلوب نیست؛ چراکه راهبردها و برنامهریزیهای کلان و درازمدت آنها را برای سلطه و چپاول منابع آن سرزمین با تزلزل جدی مواجه خواهد کرد.
▪️ براستی قدرتهایی که حیات و بقای آنها اساسا متکی بر «بهرهکشی از مردم» است، چگونه حاضر میشوند که مردم را به عنوان «شریک» در مدیریت و سیاستگذاریهای کلان جامعه/جهان بپذیرند؟!
🔔 به عقیدهی اینجانب اگر در اواخر دههی ۲۰ و اوایل دههی ۳۰ به جای آقای مصدق، امثال آقایان روحانی و ظریف بر صندلی نخستوزیری ایران تکیه زده بودند، آمریکا نیازی به اجرای کودتا در کشورمان نمیدید و لذا دست خود را به عمل نانجیبانه و خباثتآلود «کودتای ۲۸ مرداد» آلوده نمیکرد، اما آمریکاییها بنا به دلیلی که در بالا عرض شد، در میانمدت یا درازمدت قطعا دولت امثال روحانی و ظریف را نیز که از حیث مردمی بودن تهدید بالقوهای برای منافع آمریکا در این کشورمان بشمار میرفت، از میان برمیداشتند.
🔘 از نظر آمریکاییها، بهترین نوع حکومتی که در یک سرزمین(مثلا ایران) میتواند منافع کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت آنان را تأمین نماید، حکومتی است کاملا وابسته(= غیر مردمی و بلکه ضد مردمی) که امیال و علایق آمریکا را موبهمو اجرا کند و هر زمان هم که ادامهی حاکمیت فلان فرد وابسته را به صلاح ندیدند، به آسانی و بدون پرداخت هیچ هزینهای بتوانند آن را با یک سرسپردهی دیگر تعویض نمایند، و البته برای رعایت احتیاط، پوسته و لایهی فریبندهای از دموکراسی هم روی آن کشیده شده باشد.
⏪ با وجود تمام اشکالات و ایرادات جدی و فراوانی که به رویکرد و عملکرد آقای مصدق میتوان وارد کرد، اما وی هرچه که بود، در دوران نخستوزیری خود واقعا به دنبال دفع سلطهی بیگانه و استیفای حقوق کشور بود و حاضر به پذیرش چشمبسته و بیچونوچرای هر پیشنهاد و خواستهای از سوی آمریکا نبود. با این حال، اشتباه غیر قابل اغماض مصدق آن بود که تصور میکرد آمریکاییها حاضرند به خاطر ایران، نه تنها انگلیس را واگذارد، بلکه حتی در برابر او بایستند!
💥 بنا بر آنچه گذشت، با توجه به سابقهی سیاه آمریکا تا آن زمان، کودتای ۲۸ مرداد یک حادثهی کاملا قابل پیشبینی بود و به همین دلیل، اشتباه آقای مصدق قطعا غیر قابل توجیه است.
@abarshagerd ✍️
🌙 گاهِ شب 🌙
امروز بیست و پنجم اسفند مصادف با ۱۶ مارس؛ نوزدهمین سالگرد شهادت بانو «راشل کوری» است.
🌹 خانم شهید راشل کوری؛ دختر ۲۳ سالهی مسیحی آمریکایی که علیرغم «سطح» ناسالمش، دارای «عمقی» سالم، پاک و متعالی بود. خوشا به حالش!
⬛️ بدن مطهر ایشان در سال ۲۰۰۳ در جریان دفاع از مظلومان فلسطینی در رفح، توسط بولدوزرِ کاترپیلارِ ۶۰ تُنیِ آمریکایی - اسرائیلی زیر گرفته شده و به شهادت نائل شدند و به جهانیان نشان دادند که ملاک قطعی سلامت انسانها، عمق آنان است نه سطحشان!
@abarshagerd ✍️
توضیحات بیشتر با فیلم و تصویر در:👇
http://abarnegar.ir/2016/08/26/740/
ابَرشاگرد
🌙 گاهِ شب 🌙
📝 خاطرهی تعیینکننده و بهیادماندنی و شگفتانگیز و بلکه هولناک مرحوم آیتالله ریشهری از قضیهی انتخاب «حسینعلی منتظری» به رهبری آیندهی نظام
آقای ریشهری در صفحههای ۱۶ و ۱۷ کتاب خاطرات خویش با عنوان «سنجه انصاف»، مینویسد:
⬅️ «آیت الله محمدی گیلانی در تاریخ ۶ آذر ۷۹ به مناسبت شهادت حضرت امام کاظم (ع) در منزل آقای علی رازینی، در ضمن یک سخنرانی گفت: «یک روز قبل از مطرح شدن قائم مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان (۲۵ تیر ۱۳۶۴)، من ضمن تماس با دفتر امام (ره) کتباً از ایشان درخواست ملاقات کردم. در آن موقع اعلام شده بود که امام تا پانزده روز ملاقات ندارند. من در تکه کاغذی نوشتم مطلبی واجب و ضروری است، احساس وجوب کردم به عرض مبارک برسانم. امام اجازه دادند؛ خدمتشان رسیدم. گفتم: فردا قرار است موضوع قائم مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان مطرح شود، خواستم به عرضتان برسانم به آقای هاشمی بگویید مطرح نشود! امام، گلههای سوزانی را از آقای منتظری آغاز کرد که کجا چه کرده و کجا چه!... عرض کردم: بفرمایید که فردا ایشان به عنوان قائم مقام رهبری مطرح نشود. امام قدری فکر کرد و فرمود: احمد نیست؛ میشود شما زحمت بکشید و به آقای هاشمی بگویید بعد از ظهر من ایشان را ببینم؟ عرض کردم: بله؛ اما به آقای هاشمی نفرمایید که من آمدم؛ به هیچ کس نگویید! میترسم مرا هم شمسآبادی کنند یا مثل شیخ قنبر در چاه بیندازند! این را که گفتم، امام - اعلی الله مقامه - سه بار خندید و فرمود: خاطرت جمع باشد! از دفتر امام حرکت کردم و آمدم شورای نگهبان. جلسه تمام شده بود و بعد رفتم خدمت آقای هاشمی و گفتم صبح، خدمت امام رسیدم. کاری داشتم. فرمودند به آقای هاشمی بگویید که من ایشان را ببینم .... شب، بعد از نماز مغرب و عشاء خانم حاج احمد آقا زنگ زد که حاج آقا! امام فرمودند: آن چه امروز ما صحبت کردیم، مبادا از شما تجاوز کند! گفتم: همین طور است. فردای آن روز، آقای هاشمی موضوع قائم مقامی آقای منتظری را در مجلس خبرگان مطرح کرد. آقای محمدی گیلانی اضافه کرد که پس از این ماجرا، روزی آقای هاشمی در حضور جمعی گفت: من بعد از ظهر رفتم خدمت امام. امام فرمودند: موضوع قائم مقامی آقای منتظری را فردا مطرح نکن! گفتم چرا؟ ما در اجلاسیه قبل، به آقایان گفتهایم که ایشان را به عنوان قائم مقام، مطرح کنیم. امام فرمود: نه! یکی از دوستان آمده و چنین گفته! گفتم: ما اعلام کردهایم. نمیشود!»
@abarshagerd ✍️