🌙 شبنگار 🌙
☺️ بندهای از بندگان خدا هر چند وقت یکبار حقیر را با عنوان «استاد»!!! خطاب میکرد.
تصمیم گرفتم که پاسخ کوبندهای به ایشان بدهم!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به ایشان پاسخ دادم:
واژهی «استاد» از ترکیب «اُست» و پسوند «اد» تشکیل شده است.
اُست از «اُس» میآید که اُس به معنای «پایه و بنیاد» است.
اُست از «اُستی» میآید؛ اُستی یعنی «بنیادی».
پس هر کسی را که علمش زیاد باشد لزوما نمیتوان «استاد» دانست.
استاد یعنی کسی که اهل «دانستن» است.
هر شناختی را نیز نمیتوان «دانستن» گفت. دانستن یعنی «شناختی که اُستی بیاورد»؛ یعنی شناختی که «بنیادین» باشد.
دانستن یعنی شناختی که در مسیر «عبودیت» باشد [یعنی علمِ «نافع» باشد].
پسوند «اد» نیز چند معنی دارد که یکی از معانی آن «جا» است [مانند واژههای «نهاد و بنیاد». واژهی بنیاد که از ترکیب «بُن» و «اد» ساخته شده است به معنای محلی است که بن و پایهی چیزی در آنجا قرار دارد].
🌻 پس «استاد» یعنی «کسی که ذهنش جای علومی است که در چرخهی 👈عبودیت👉 تولید شدهاند و فکرش در پی به دست آوردن علومی است که در چرخهی 👈عبودیت👉 باید تولید شوند».
پس خواهش میکنم به بنده نگویید «استاد»!
✍ ابَرشاگرد
⛅️ پگاهنگار ⛅️
ایستادگی امام خامنهای در برابر درخواست غیر قانونی هاشمی رفسنجانی در قضیهی «کرباسچی»
🔴 تلاش «اکبر هاشمی» برای در امان ماندن یک متهم فساد اقتصادی از دادگاه
هاشمی رفسنجانی در خاطرهی روز ۷ تیر ۱۳۷۶ مینویسد:
⚠️ «شب میهمان رهبری بودم. امروز از مشهد آمدهاند و فردا برمیگردند. درباره اوضاع ترکیه و اهمیت گروه دی- ۸ صحبتکردیم و از ایشان خواستم که دادگاهی شدن [آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار تهران، پیگیری نشود؛ گفتند دخالت نمیکنند. ...»
🎯 در سال ۱۳۷۷ اتهام فساد اقتصادی «غلامحسین کرباسچی» (شهردار وقت تهران و از اعضای برجستهی حزب کارگزاران) در دادگاه به اثبات رسید و نامبرده محکوم گردید.
✍️ ابَرشاگرد
🌙 شبنگار 🌙
مورچه چگونه محاسبه میکند؟
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🔘 از مورچه سؤال کنید که چرا خانهات را با اینهمه دقت و ظرافت و استحکام میسازی؟ چرا اینقدر ریزهکاری و وسواس به خرج میدهی؟ مگر چه اشکالی دارد که خانهات آسیب ببیند یا خراب شود؛ باز هم دوباره یا چندباره خانهات را تعمیر میکنی یا خانهای مثل خانهی سابقت میسازی. پس چرا اینقدر خودت را به زحمت میاندازی؟
❇️ مورچه با بانگی محکم و رسا پاسخ خواهد داد:
خدایم به میزان ظرفیتم به من عقل و فکر بخشیده است. فطرتم به من میگوید هزینه و توانی که برای «تعمیر و بازسازی» باید صرف کنم بسیار بیشتر از هزینه و توانی است که برای «تخریب» خانهام به کار میگیرند و اصلا با هم قابل مقایسه نیست. لذا امروز زحمت فراوانی را برای استحکام خانهام صرف میکنم تا فردا و فرداها ناچار نشوم که دائما توان محدودم را صرف تعمیر و بازسازی نمایم. پس چه وقت باید زندگی کنم و اندکی آسایش را تجربه کنم؟ در این صورت هیچ توانی برایم باقی نمیماند که سایر نیازهایم را با آن تأمین کنم.
✅ دیدیم که مورچه هم میتواند بفهمد که همواره زحمت «ساخت و تعمیر» بیشتر از زحمت «تخریب» است.
🔘 حقیقت آن است که در برابر حجم عظیم هجمهی بیحد و مرز، بیامان و بیسابقهی پیچیدهترین عملیاتهای «تخریب» علیه فرهنگ و سبک زندگی اسلامی ملت ایران در اینستاگرام و تلگرام و واتساپ و ...، نمیتوان با خوشخیالی و با کنار نهادن واقعیات مسلّم، ثمربخشی عملیاتهای «تعمیر» یا «بازسازی» را انتظار داشت؛ چه بسا در برابر هر عملیات کوچک(نه بزرگ) و ساده(نه پیچیده)ی تخریب، بایستی ده یا صد برابر توان را برای تعمیر یا بازسازی صرف کرد.
⬅️ مضاف ۱: وقتی عملیاتهای تخریب در سطح «کلان» اِعمال شده و عملیاتهای طاقتفرسای تعمیر یا بازسازی در سطح «خُرد» پیگیری شود، عاقبت کار بسیار آشکارتر پیداست!
⬅️ مضاف ۲: از آنجایی که امر «تخریب» در سطح کلان مدیریت و پیگیری میشود، هرگاه مدیران آن احساس کنند که عملیاتهای «تعمیر یا بازسازی» ذرهای در حال اثرگذاری است و ممکن است که عملیاتهای تخریب آینده را با دشواری قابل توجهی مواجه سازد، پیش از آنکه سنگ دوم برای بازسازی جایگذاری شود، وجود همان سنگ اول را نیز نمیتوانند تحمل کنند و خانهی ساختهنشده را در همان ابتدای امر خراب میسازند!
✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسیننگار ⛅️
⭕️ ادعا میشود که حجاب اساسا یک امر «شخصی» است، نه «اجتماعی».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاسخ این است که اگر یک امری «شخصی» باشد، اثرات آن نیز باید محدود به خودِ آن «شخص» باشد.
خب این چه امر «شخصی»ای است که اثرات و تبعات آن «اجتماعی» است؟!
اگر حجاب یک امر شخصی است، پس چرا میان «عدم رعایت حجاب و برهنگی» با «میزان ولنگاری اخلاقی و جنسی» در جوامع نسبت مستقیمی وجود دارد؟
مگر فلان اداره یا فلان بانک یا فلان شرکت را ندیدهاید؟
اگر «لباس کارمندان» یک امر شخصی است، پس چرا مدیران بر روی نوع کتوشلوار و مانتوی کارمندان و حتی نوع دوختودوز آن اینهمه دقت به خرج میدهند و حتی رعایت آن را قانونی و لازم اعلام میکنند؟
چون برای مدیر فلان بانک یا شرکت هم تأثیر نوع لباس کارکنان بر «میزان کارایی» و «نگاه افراد بیرون به آن بانک یا شرکت» کاملا واضح و مبرهن است.
✍ ابَرشاگرد
🌤 چاشتنگار 🌤
🌹 یکی از ثمرات و برکاتِ مغفولِ «داشتنِ فرزندانِ زیاد» برای والدین این است که اگر یکی از بچّههایشان بر اثر بیماری زمینگیر شد و یا بر اثر حادثهای فوت کرد، داغِ آن با بودنِ فرزندانِ دیگر تا حدّ زیادی التیام خواهد یافت.
😔 اما اگر والدین صاحبِ «تکفرزند» باشند، با بروزِ هر بیماری یا حادثهای برای بچّه، قلبشان از جا کنده میشود و هیچ جایگزینی هم برای جگرگوشهشان ندارند.
♻️ «داشتنِ فرزندانِ زیاد» یکی از نمونههای مهمّ دوراندیشی است.
✍ ابَرشاگرد
ابَرشاگرد
📷 ابَرشاگرد
🌥 پگاهنگار 🌥
امروز ۱۸ آذرماه است؛ سالروز پخش اعترافات «سید مهدی هاشمیِ» معدوم از سیمای جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۸ آذر ۶۵.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 بسیار غمانگیز و در عین حال بسیار مضحک است که برخی از آنانی که در آن زمان شدیدا و مدیدا تلاش میکردند که سید مهدی هاشمیِ قاتل را پیش از دستگیری از افتادن در کمند قانون حفظ کرده و پس از دستگیری نامبرده نیز کوشش خود را برای رهایی این جنایتکار خطرناک مبذول داشته! و حتی پیش از آن در مقطعی به دنبال فراری دادن وی به خارج از کشور تحت عنوان «سفیر» بودند، اکنون در روزگار ما به عنوان مظهر «اعتدال»!!! به خورد اذهان مردم و جوانان داده شوند.
🔘 توجه مخاطبان گرامی را به گزارههای تاریخی مهم زیر جلب مینمایم:
⏪ آقای هاشمی رفسنجانی چند ماه پیش از دستگیری سید مهدی هاشمی در خاطرهی روز ۱۱ اردیبهشت ۶۵ اینچنین مینگارد:
«... سیدمهدی هاشمی آمد. از خودش دفاع کرد و داشتن گروه مخفی و اسلحه و تندروی و پخش اعلامیه علیه بعضی از مسئولان را تکذیب کرد. گفتم به خاطر حفظ اعتبار آیتالله منتظری باید جنبة اثباتی قضیه درست شود. من پیشنهاد کردهام که به عنوان سفیر به خارج برود ...» (کتاب اوج دفاع – خاطرات سال ۶۵ – ص ۸۶)
🔺 براستی ارائهی پیشنهاد سفارت به سید مهدی هاشمی، در حکم اعطای هدیه به یک جنایتکار نیست؟
⏪ آقای هاشمی رفسنجانی مدتی پیش از دستگیری سید مهدی هاشمی بیان میکند:
«حاج احمدآقا آمد و گفت امام نظر قاطع دارند که گروه سیدمهدی هاشمی باید طرد و تعقیب شوند. نگرانیمان این است که آیتالله منتظری سخت برنجند و ضرر کنیم. پیشنهاد کردم که برای تعدیل نظراتشان خدمت امام برسم.» (کتاب اوج دفاع – خاطرات سال ۶۵ – ص ۲۷۰)
⏪ آقای هاشمی رفسنجانی چند روز بعد نیز در خاطراتش اظهار میکند:
«نظر امام این است که تعقیب شوند و به آقای منتظری هم گفته شود که دخالت نکنند و نهضتها هم از آنها گرفته شود. ما گفتیم ممکن است تعقیب قضیه، به افراد نزدیک بیت آیتالله منتظری منجر شود. پیشنهاد کردیم که کوتاه بیائیم.» (کتاب اوج دفاع – خاطرات سال ۶۵ – ص ۲۸۹)
⏪ آقای هاشمی رفسنجانی پس از بازداشت سید مهدی هاشمی نیز به تلاش خود برای آزادی(بخوانید: فرار) او ادامه میدهد و طی گزارشی از جلسهی سران قوا که در تاریخ ۲۳ مهر ۶۵ برگزار شده بود، مینویسد:
«شب مهمان آقای موسوی اردبیلی بودیم. بیشتر بحث درباره مسأله آقای منتظری بود... نظری این بود که مانعی ندارد، سیدمهدی و افرادش را بعد از تکمیل بازجوئیها آزاد کنند.» (کتاب اوج دفاع – خاطرات سال ۶۵ – ص ۳۰۷)
🔺 این در حالی است که سید مهدی هاشمی تبهکار و باند منحوسش، به ۲۷ فقره قتل و تخلفات عدیده متهم بودند.
💥 براستی این میزان حمایت از فردی جنایتکار و کثیف به نام «مهدی هاشمی»، مصداق بارز چیست؟ لابد مصداق «اعتدال» است دیگر!!
✍ ابَرشاگرد
🌤 چاشتنگار 🌤
🔘 «عفاف و حجاب» نشانهی کنشگری زن در محیط است.
⚠️ زن اگر منفعل باشد و بدون سِپَر خود را رها کند، با توجه به ویژگیهای طبیعیاش، قدرت انتخاب خود را از دست خواهد داد و در جامعه نمیتواند در امنیت روحی، عاطفی و جسمی به سر ببرد؛ چراکه هر راهزنی به راحتی میتواند عواطف لطیف و جاذبههای جسمی او را به بازی بگیرد.
✍ ابَرشاگرد
🌙 شبنگار 🌙
🔻 سقوط از قلّهی اِوِرِست چند ثانیه بیشتر طول نمیکشد، اما صعود به آن، روزها و هفتههای زیادی زمان میطلبد.
🔺 برای سقوط از قلّهی اِوِرِست، تقریبا نیاز به صرف هیچ نیرو و توانی نیست، اما برای صعود به آن، علاوه بر اینکه توان فوقالعاده و بسیار زیادی را باید صرف نمود، چندین سال نیز میبایست تمرین و تمحّض پیشه کرد تا به ورزیدگی لازم و کافی برای فتح اوج قلّه رسید.
✅ نسبت فعّالیّتهای «تخریبی» و «اصلاحی» نیز همینگونه است.
«تخریب» کار آسانی است، اما «اصلاح»، توان و طاقت را میفرساید و موی انسان را سپید میکند؛ همچنانکه نبیّ اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در عظمت سورهی مبارکهی هود فرمود: «شَیَّبَتنی سورةُ هود»: سورهی هود مرا پیر کرد. ⬅️ «فاستقم کما أمرت و من تاب معک و لاتطغو» سورهی هود، آیهی ۱۱۲.
⬅️ اکنون به سادگی میتوان فهمید که چرا حضرت رسول به جای اتخاذ تدابیر اصلاحگرایانه در مسجد «ضرار»، دستور میدهد که آن مسجدِ مفسد و مخرّب را از اساس ویران سازند.
⬅️ اکنون به سادگی میتوان فهمید که چرا حضرت امام خمینی(رحمة الله علیه) به جای اتخاذ تدابیر اصلاحگرایانه در حکومت «پهلوی»، دستور میدهد که آن نظامِ مفسد و مخرّب را از اساس براندازند.
⛔️ اما سادهاندیشان و سطحینگران بر این باورند که در محیطهایی مانند «اینستاگرام» و «واتساپ» امثال آنها که تحت مدیریّت و مدبّریّت دشمنِ محارب و جولانگاه اوست، شرایط و وضعیّت «تخریبگران» و «اصلاحگران» یکسان است!(یا اگر هم یکسان نباشد، این تفاوت در شرایط به گونهای نیست که نتوان به ثمربخش بودن مبارزه امیدوار بود!)، و بر اساس همین تصوّر باطل، بر اقدامات اصلاحگرایانهی خود دل خوش کرده و روی آن حساب باز مینمایند! در حالی که این دست اقدامات، «حداقلی»اند.
⚠️ غافل از آنکه در ازای هر واحد «تخریب»، چه بسا به ناچار باید ۱۰۰ برابر بیش از تخریبگران توان و زمان صرف کرد تا آن تخریب، «اصلاح» و تعمیر گردد!
✍ ابَرشاگرد
🌥 پگاهنگار 🌥
نقل قول عجیب «هاشمی» از «موسوی»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 براستی بخش بزرگی از «مدعیان اصلاحطلبی» که در طول سالیان متمادی همزبان با دشمنان این ملت، همواره سیاستهای «جهانی» و «منطقهای» جمهوری اسلامی ایران را با عنوان غیر منصفانهی «تنشزایی» تخطئه کرده و میکنند، نظرشان در خصوص این نقل «هاشمی رفسنجانی» از قول «میرحسین موسوی» (همان کسی که در انتخابات ۸۸ بخش اعظم اصلاحطلبان تماما به حمایت از وی برخاسته بودند) چیست؟ 👇
اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرهی ۱۲ تیر ۱۳۷۴ مینویسد:
⬅️ «مهندس [میرحسین] موسوی، [مشاور سیاسی رئیسجمهور] آمد. تشکر داشت از سیاست جدید ارزی و تأکید بر مداومت داشت. 👈پیشنهاد کرد که در مقابل شیطنت بعضی در ارتباط با [جمهوری] آذربایجان، گروهی هم باشند که برعکس، خواستار انضمام آن به ایران باشند👉...»
📚 منبع:
کتاب «مرد بحرانها» (کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی ۱۳۷۴)
⚫️ آیا موسوی و مدعیان اصلاحات، نقل قول هاشمی را تکذیب میکنند؟ یا اگر تأیید میکنند، چه توصیفی برای این پیشنهاد عجیب به کار میبرند؟! همان «تنشزایی» چطور است؟! ☺️
✍️ ابَرشاگرد
🌤 چاشتنگار 🌤
نام خود را در «ایتا» و ... با چه خطی بنویسیم؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نگرانی شدید امام خامنهای (۱۹ آذر ۹۲):
⚠️ «اسم فارسی را با خط لاتین می نویسند! خب چرا؟ چه کسی میخواهد از این استفاده کند؟ آن کسی که زبانش فارسی است یا آن کسی که زبانش خارجی است؟ اسم فارسی با حروف لاتین! ... 👈من نگران زبان فارسیام؛ خیلی نگرانم👉 ... میبینم که کار درستی در این زمینه انجام نمیگیرد و تهاجم به زبان فارسی زیاد است!»
🌻 از عزیزانی که نام خود را در ایتا یا ... با حروف لاتین مینویسند، درخواست اصلاح دارم.
⬅️ ولیّفقیه در سخنرانی ۱۹ آذر ۹۲ از ما خواستند که اسم فارسی را با خط لاتین ننویسیم؛ بلکه با خط «فارسی» بنویسیم.
🌹 با سپاس و درود
#فارسی_زبان_انقلاب
ابَرشاگرد