◀️ ادامه
۶- در بند ۶ از قسمت مبانی جامعه شناختی آمده است: «جامعه دینی مبتنی بر شکلگیری مناسبات اجتماعی بر اساس اصول و ارزشهای دینی است ...»، و در بند ۷ آمده است: «جهتگیری تاریخ به سوی آیندهای پیشرفته در تمام ابعاد مادی و معنوی با حاکمیت ایمان و تقوا و رهبری امام معصوم(ع) است»، و در بند ۸ می گوید: «پیشرفت حقیقی با هدایت دین اسلام، رهبریِ پیشوای الهی، مشارکت و اتحاد مردم و توجه به غایت پایدار تحقق کلمه الله حاصل میشود».
سلّمنا! اکنون بفرمایید براساس نکات و مواردی که در این دو بند ذکر کرده اید، «عنصر حیاتی» یک جامعه دینی چیست؟ آیا تمام این موارد هم عرض هم هستند؟ یک جامعه دینی دقیقا به چه چیز «جامعه دینی» است؟ مثلا اگر تمام مردم هیچ کدام از واجبات را ترک نکرده و هیچ حرامی را نیز مرتکب نشوند ولی در عوض در رأس آن جامعه امام مشروع نباشد، آیا آن جامعه دینی محسوب می شود یا خیر؟ یا اگر در رأس یک جامعه امام مشروع باشد ولی با این مردم خیلی به واجبات و محرمات توجه نکنند، آن جامعه دینی است یا خیر؟ غرض آنکه؛ متأسفانه ارزش گذاری متقنی صورت نگرفته است.
۷- از بند دوم قسمت مبانی ارزش شناختی و بند ۵ از قسمت مبانی دین شناختی می توان فهمید که متأسفانه تهیه کنندگان این سند نیز همانند بسیاری از علما و دانشمندان، «عقل» را مترادف با «فکر» می دانند.
۸- در اولین بند از قسمت مبانی دین شناختی، به وضوح ناقص بودن تعریف «دین» دیده می شود، آنجا که می گوید:«دین، دستگاه جامع معرفتی - معیشتی است که از سوی خداوند متعال برای تأمین کمال و سعادت دنیوی و اخروی آدمیان نازل شده است».
از این تعریف اینگونه بر می آید که دین عبارت است از «تشریع»، در حالی که طبق مبانی امیرپردازی، دین عبارت است از «تکوین و تشریع». طبق تعریفی که این سند از دین ارائه کرده است مثلا «اعتقاد به خدا» جزو دین است، «اسراف نکردن در مصرف آب» جزو دین است، «اطاعت از پدر» جزو دین است و ...، ولی خودِ «خدا»، «آب»، «پدر» و ... جزو دین نیستند که این غلط است. خدا، آب، پدر و ... نیز جزو دین هستند. خدا، آب، پدر و ... را "تکوین" و نوع ارتباط با اینها را "تشریع" می گوییم.
۹- در بند ۴ از قسمت مبانی دین شناختی، ابدا اجتهاد «عقلی» و «تعقلی» حتی به رسمیت هم شناخته است.
۱۰- در بند ۷ از قسمت مبانی جامعه شناختی آمده است: «جهتگیری تاریخ به سوی آیندهای پیشرفته در تمام ابعاد مادی و معنوی با حاکمیت ایمان و تقوا و رهبری امام معصوم(ع) است».
به این بند نقد جدی وارد است. جهت گیری صحیح تاریخ منحصر در رهبری امامان معصوم (علیهم السلام) نیست، بلکه منحصر در رهبری «حجت» های خداست اعم از معصوم و غیرمعصوم [که البته در بالاترین سطح آن به معصوم (ع) می رسد] که در غیر این صورت مستلزم نقض قاعده ی لطف است. ما معتقدیم که اگر به امام معصوم (ع) نیز دسترسی نداشته باشیم، با وجود ولیّ فقیه (#امام_خامنهای) نیز نیازهای ما برطرف می گردد.
#خمینی و #خامنهای در بین دوستان خود نیز هنوز ناشناخته اند!
@abarshagerd ✍️
🌤 صبحنوشت 🌤
از چه رو و با چه برهان و استدلالی تصور میکنیم که شرط لازم برای زیارت یک «امامزاده» آن است که حتما فوت کرده و بارگاه و ضریح داشته باشند؟!
✅ در حال حاضر بافضیلتترین امامزادهی زنده در تمام عالم جناب ایشان هستند.
⬅️ پس هرگاه خدمتشان مشرف شدیم، به نیت زیارت امام و امامزاده پای در این مسیر بنهیم، و یا هرگاه چشمانمان به تمثال مبارک افتاد، به نیت مشاهدهی امام و امامزاده به آن شمایل مطبوع نظر کنیم.
⬅️ برای برآورده شدن حوائج نیز خداوند را به حق و شأن والایی که ایشان نزد خدایمان دارند سوگند دهیم. حاجتمان روا خواهد شد.
#امامزاده_زنده
#رهبری
#امام_خامنهای
#خامنهای
@abarshagerd ✍
🌙 شبنگار 🌙
خوب نگاه کنید عزیزان!
اینجا همان مکانی است که منتسب به «قتلگاه اباعبدالله الحسین» است.
امام حسین علیهالسلام تمام آن رنجهای سترگ را با رضایت کامل به جان پذیرا شد تا به من و شمای مسلمان به روشنی نشان دهد که اگر از خط «اسلام ولائی» خارج شویم، ممکن است کارمان به جایی برسد که آب را نیز به روی نائب رسولالله ببندیم، حجت خدا را در روز روشن با فجیعترین وضع به قتل برسانیم، بچههایش را به اسارت بکشانیم و ... .
مراقب مسلمانیمان باشیم!
#امام_حسین
#امام_خامنهای
✍ ابَرشاگرد