eitaa logo
واقعیت چیست
125 دنبال‌کننده
7هزار عکس
6.3هزار ویدیو
14 فایل
این کانال صرفا جهت نشر آخرین رخدادهای ایران و جهان بر پایه ی منابع معتبر جهت ارتقا بینش سیاسی می باشد،لطفا با ما باشید.
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 🌺ایه الله طباطبایی کسی که نیت کند آبروی مومنی را ببرد در اصل خود را آماده می کند برای جنگ با خدا ریختن آبروی مومن از گناهانی است که در دنیا و آخرت آبروی انسان را می برد 🌺 نشر پیام صدقه جاریه است 🌺 http://eitaa.com/abas_aghaz
﷽ نقل شده است که روزی «سید هاشم» امام جماعت مسجد «سردوزک» بعد از نماز به منبر رفت. در ضمن توصیه به لزوم حضور قلب در نماز، فرمود: روزی پدرم می خواست نماز جماعت بخواند و من هم جزء جماعت بودم. ناگاه مردی با هیأت روستایی وارد شد، از صفوف جماعت عبور کرد تا به صف اول و پشت سر پدرم قرار گرفت. مؤمنین از اینکه یک نفر روستایی رفت و در صف اوّل ایستاد، ناراحت شدند، اما او اعتنایی نکرد. در رکعت دوم در حال قنوت، قصد فرادا کرد و نمازش را به تنهایی به اتمام رساند و همانجا نشست و مشغول خوردن نان شد. چون نماز تمام شد، مردم از هر طرف به رفتار ناپسند او حمله و اعتراض کردند ولی او به کسی پاسخ نمی داد. پدرم فرمود: چه خبر است؟ به او گفتند: مردی روستایی و جاهل به مسأله، به صف اوّل جماعت آمد و پشت سر شما اقتدا کرد و آنگاه وسط نماز، قصد فرادا کرد و هم اکنون نشسته و نان می خورد. پدرم به آن شخص گفت: چرا چنین کردی؟ او در پاسخ گفت: سبب آن را آهسته به خودت بگویم یا در این جمع بگویم؟ پدرم گفت: در حضور همه بگو. گفت: من وارد این مسجد شدم به امید اینکه از فیض نماز جماعت با شما بهره مند شوم، اما وقتی اقتدا کردم، دیدم شما در وسط حمد، از نماز بیرون رفتید و در این خیال واقع شدید که من پیر شده و از آمدن به مسجد عاجز شده ام لذا به الاغی نیاز دارم، پس به میدان الاغ فروشها رفتید و خری را انتخاب کردید و در رکعت دوم در خیال تدارک خوراک و تعیین جای او بودید. بدین سبب من عاجز شدم و دیدم بیش از این سزاوار نیست با شما باشم، لذا نماز خود را فرادا تمام کردم. این را بگفت و برفت. پدرم بر سر خود زد و ناله کرد و گفت: این مرد بزرگی است، او را نزد من بیاورید، با او کار دارم، مردم رفتند که او را بیاورند اما او ناپدید گردید و دیگر دیده نشد. 📚داستانهای شگفت، ص 88 🌺 نشر پیام صدقه جاریه است 🌺 http://eitaa.com/abas_aghaz