#شهیدانه🥀
🍃می گـویند :
شهـدا رفتند تا ما بمانیم ...
ولـــی
من می گویـم :
" شهـدا رفتند تا ما هم
به دنبالـشان بـرویـم "
آری !
جـامانـده ایـم ...
دل را بایـد صـافــ کـرد !
#رزقک_شهـادت
#شهیدانه🥀
🔴بهاین چهرهها نگاه کنید،به لحظاتی فکرکنید که تلاش کردن تا خدا انتخابشون کنه تا خدا بسازتشون،تا خدا بزرگشون کنه،به اون دقیقهی سرخ پروازشون فکر کنید.
#خانطومان
#روزتون_شهدایی🥀🌙
#شهیدانه🥀
✳ سند ششدانگ ایران به نام سیدالشهدا(ع) است
🔻 یک وقتی در قم ۹۰ #شهید برای تشییع آورده بودند. سخنران مراسم تشییع من بودم. مادران شهید برای وداع با فرزندانشان در سر خیابان چهارمردان قم ایستاده بودند. این مادران شهید گویا فرزندانشان را به حجلهی دامادی میبردند. مادران به دنبال نعش جوانان؛ آخر مادر بر سر نعش فرزندش آن هم ارباً اربا؟! آنجا بود که با خودم گفتم #دین خدا را نه سخنرانی تو حفظ کرده و نه فتوای فلان عالم. وقتی خدا بخواهد دین را حفظ کند، اینگونه آن را حفظ میکند. این است که الان اگر کسی بخواهد بداند سند ششدانگ این کشور به نام کیست، باید گفت #سیدالشهدا. کشور #ایران را #اسلام و خون سیدالشهدا حفظ نمود.
👤#آیت_الله_جوادی_آملی
🌷#شهیدانه🥀
📝 شهید #حاج_قاسم_سلیمانی:
توصیه ام به شما این است که هر کدام ، یک شهید را برای خودتان انتخاب کنید . حتما هم نباید معروف باشد . در گمنام ها ، انسان های فوق العاده ای وجود دارد ، آنها را هم در نظر بگیرید .
🌿#مکتب_حاج_قاسم 💖
💔#سردار_دلها
🌷#شهیدانه
🌹 سردارشهید
#محمد_ابراهیم #همت:
برای اینکه خدا لطفش و رحمتش و آمرزشش شامل حال ما بشه باید #اخلاص داشته باشیم....
#قدم برمی داریم برای رضاے خدا
#قلم بر می داریم روے ڪاغذ براے رضاے خدا . . .
#حرف می زنیم براے رضاے خدا
#شعار می دیم برای رضای خدا
#میجنگیم برای رضای خدا
#همه_چیز
#همه_چیز
#همه_چیز
خاص خدا باشه،
ڪه اگر شد پیروزی نزدیڪ است . . .
#شهیدانه🥀
غرق شدم ...!
غرق شدی ...!
غرق شد ...!
من ، در روزمرّگی
تو ، در بی کرانه ی شــ🌷ـــهادت
مادرت در دریای خون دل 💔
📎برگرد !
و نجات غریقمان باش ای#شهید🌷
#روزتون_شهدایی 🥀
#شهیدانه🥀
بزرگۍمیگفٺ↓
تڪیهڪنبهشہـداء'
شہـداتڪیهشانخداسټ؛
اصلاڪنارگـݪبشینےبوۍگلمیگیرے'
پسگݪستانڪنزندگیټ رابایادشہـدآ
#روزتون_شهدایی🥀
#شهیدانه🥀
🌼 آرامش من فدای آرامش او ...
🌹 شهید #حاج_قاسم سلیمانی : دختر عزیزم ! من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی خوابد و نباید بخوابد تا دیگران در آرامش بخوابند . آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند .
🌷 #حضرت_معصومه (س)
💖 #روز_دختر
#شهیدانه🥀
🔘از شهید صیاد شیرازی سوال کردند رمز موفقیت شما در زندگی چه بود؟ گفت: من هر موفقیتی در زندگی به دست آوردم از نماز اول وقتم بود…
#شهید_علی_صیاد_شیرازی🌷
#روزتون_شهدایی🥀🌙
#شهیدانه🥀
پیراهن سیاه عزاداری حسین
احرام نوکری تمامی عالم است ...
پ.ن: خیلی دوست داشت
فرصتِ خدمت به دیگران را پیدا کند.
در حالی که بخاطر شرایط خوبِ مالی
هیچگاه اجازه و شرایطِ کار کردن نداشت
در تدارکات مشغولِ شستن ظروف میشد!
به خاطر خدمات با ارزشش در جبهه
به "خادم الحسین" مشهور شده بود.
#محرم_در_جبهه
#شهید_محمود_استادنظری
#شهیدانه
#شهید_علی_خلیلی
یه روز یه خانم مثل هر روز بعد از کلی آرایش کنار آینه,مانتو تنگه و کفش پاشنه بلنده شو پا کرد و راهی خیابونای شهر شد.🍂
همینطوری که داشت راه میرفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش رو جلب کرد :
❌خواهرم حجابت !!
خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن !!.
نگاه کرد، دید یه جوون ریشوئه از همون ها که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار و یه شلوار پارچه ای داره به خانم های بد حجاب تذکر میده.🍂
به دوستش گفت من باید حال اینو بگیرم وگرنه شب خوابم نمیبره مرتیکه سرتاپاش یه قرون نمی ارزه، اون وقت اومده میگه چکار بکنید و چکار نکنید.🍂🍁
تصمیم گرفت مسیرش رو به سمت اون آقا کج کنه و یه چیزی بگه که دلش خنک بشه وقتی مقابل پسر رسید چشماشو تا آخر باز کرد و دندوناش رو روی هم فشار داد و گفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با این ریشای مسخره ات ، بعدم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن..🍂🍁
پسر سرشو رو به آسمون بلند کرد و زیر لب گفت :
خدایا این کم رو از من قبول کن !!
شبش که رفت خونه به خودش افتخار میکرد گوشی رو برداشت و قضیه رو با آب و تاب برای دوستاش تعریف میکرد.🍂🍁
فردای اون روز دوباره آینه وآرایش و بعد که آماده شد به دوستاش زنگ زد و قرار پارک رو گذاشت.
توی پارک دوباره قضیه دیروز رو برای دوستاش تعریف می کرد و بلند بلند میخندیدند شب وقتی که داشت از پارک برمیگشت یه ماشین کنار پاش ترمز زد : خانمی برسونیمت؟🍂🍁
لبخند زد و گفت برو عمه تو برسون بعد با دوستش زدن زیر خنده ، پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زد و بعد یک باره حمله کرد به سمت دختر و اون رو به زور سمت ماشین کشید.🍂🍁
دختر که شوکه شده بود شروع کرد به داد و فریاد
اما کسی جلو نمیومد ، اینبار با صدای بلند التماس کرد
اما همه تماشاچی بودن ، هیچ کدوم از اونایی که تو خیابون بهش متلک مینداختن و زیباییشو ستایش میکردن، حاضر نبودن جونشون رو به خطر بندازن
دیگه داشت نا امید میشد که دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه :
آهای ولش کن بی غیرت !!
مگه خودت ناموس نداری ؟؟🍂🍁
وقتی بهشون رسید، سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو ، و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد !!🍂🍁
دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش میلرزید یک دفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید یه جوون ریشو از همونا که پیرهن رو روی شلوار میندازن از همونا که به نظرش افراطی بودن
افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خونه 😔😔
ناخودآگاه یاد دیروز افتاد ، اون شب برای دوستاش اس ام اس فرستاد :🍂🍁
وقتی خواستن به زور سوارش کنند ، همون کسی از جونش گذشت که توی خیابون بهش گفت : خواهرم حجابت !!
همون ریشوی افراطی و تندرو همون پسری که همش بهش میخندید..
اما الان به نظرش یه پسر ریشو و تندرو نبود ، بلکه یه مرد شجاع و با ایمان بود💪 دیگه از نظرش اون پسر افراطی نبود ، بلکه باغیرت بود✌️
🌹 این جوون ریشو کسی نیست جز شهید امر به معروف و نهی ازمنکر
علی خلیلی🌹
═✧❁🌸❁✧═
#شهیدانه🥀
میگن وسط یه عملیات،
یهو دیدن حاج قاسم دارن میرن..!
گفتن: حاجی کجا میری؟!
ماموریت داریم!
حاج قاسم فرمودن:
ماموریتی مهم تر از نماز نداریم..!
•
•
پیرو حاج قاسم بودن به این نیست که هر شب ساعت 1:20 بزنی ساعت به وقت حاج قاسم!
ببین حاج قاسم چیکار کرد که حاج قاسم شد!
بدون نماز به هیچ جا نمیرسی❗️