⚓️🚢🇮🇷 دریانوردی، تمدن و ایران
1️⃣ از 2️⃣
📣دریانوردی و حضور فعال در عرصه تجارت و تعاملات دریایی و حتی فعالیتهای نظامی دریانوردانه، در تمدن نوین غربی هم یک ضلع پررنگ است؛ آنچنان که سهمی عمیق و فراوان در تاریخ استعمار این تمدن دارد. اکنون نیز عرصه دریایی جهانی همچنان متأثر از تلاش امریکای روبهافول برای حفظ اقتدار خویش در عرصه دریاهاست و قدرتهای رقیب نیز گردنفرازی دریایی و اقیانوسی را جدی گرفتهاند. اما اینها همگی در عرصهای است که حملونقل ۹۰ درصد کل تجارت جهانی در آن رخ میدهد.
🟩ایران اسلامی چندی است آهسته و پیوسته با درک راهبردی از اهمیت تجارت دریایی و سهم برجسته آن در اقتدار اقتصادی و امنیتی کشورها، حضور خویش را در آبهای بینالمللی افزایش داده است.
حضور ایرانیان در آنسوی آبهای فراسرزمینی و بردن آثار فرهنگی و تمدنی ایران و اسلام به کشورهای شرق آسیا با مباشرت ملوانان و تجار اهل جنوب ایران ازجمله اهالی شیراز، جزیی از تاریخ قطعی پیشرفت تمدن اسلامی است که آثار آن در کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا اکنون هم قابل اشاره است. بدینترتیب درعمل شاهد بازگشت ایران به عرصه ویژهای از حضور تمدنی هستیم که هم در پیشینه تاریخ تمدن ایرانی-اسلامی دارای عقبه است و هم در دنیای مدرن و پسامدرن امری جدی و شناختهشده است.
✅سفر دوردنیای ناوگروه ۸۶ ارتش جمهوری اسلامی ایران را باید با چنین زمینهای فهم نمود.
🟦نکته ویژه و برجستهای که در گزارشهای فرمانده نیروی دریایی ارتش -که خودِ فرماندهی او، جلوهای از همگرایی امت اسلامی در ایران ماست- از سفر دوردنیای ناوگروه ۸۶ ارتش در این ایام شنیده شد، تعاملات فعال فرهنگی در این سفر بود؛
🟧این ناوگروه درواقع سفیر فرهنگی ما بود؛ سفارتی که نه در کنشهای تصنعی، بلکه در خود رفتارهای عادی سربازان و افسران وطنمان جلوهگری نموده بود؛
🔸راهنماهای شیلیایی ویژه هدایت کشتی در سواحل این کشور که ۲۴ ساعت با ناوگروه همراه میشوند، از نوع رفتار مؤدبانه و متدینانه و تؤام با احترام سربازان و افسران و مواجهه کریمانه ایشان در پذیرش شیوهنامههای جاری این کشور در مواجهه با عبور کشتیها، تعجب میکنند و بهخلاف انتظارات برساختی رسانهای بوقهای استکبار، ایرانیان را نه قومی متخاصم و با رفتاری مهاجم، که قومی اهل تعامل و رفق و لینت و از همه مهمتر سرشار از ادب مییابند. برای فهم این امر باید به خاطر آورد که دریانوردی طولانیمدت و بریدن از آشنایان و اقوام و تحمل سختیهای یک سفر چندین ماهه و گاه بیش از یکسال، نوع دریانوردان در جهان را به رفتارهای لاابالیگرایانه میکشاند که در اوقات استراحت در کشتیها و در حین بارگیری در بنادر و سواحل مختلف، خود را در قامت حضورشان در فراموشخانههایی چون میخانه و مراکز لهو و لعب و فساد آشکار میسازد. به لحاظ رویهها نیز رفتارهای خشن و بدون ظرافت و تحمل، کمترین سطح بازتاب این فشارهاست اما دریانوردی ایرانی آنچنان که در آینه چشمان شیلیاییها در سفر این ناوگروه منعکس میشود بهکلی به خلاف این فضاهاست. با اینکه گزارش فرمانده ارتش جزییات زیادی از این انعکاس را حکایت نمیکرد اما روح کلی آن تعجب نسبت به ادب و متانت و آرامش و ظرافت و دینداری تمامی نیروهای حاضر در این ناوگروه بود.
🔹در برزیل برنامهریزی دقیق ناوگروه برای پهلوگیری در بنادر این کشور دقیقاً در سالروز امضای معاهده آغاز تعاملات سیاسی و تجاری ایران-برزیل تعجبها را برمیانگیزد،و اقامه نماز جماعت در عرصه کشتی جلوهای ویژه از دینداری پیش چشم برزیلیها میآفریند.
@abbas_heidaripour
2️⃣ از 2️⃣
🔸در کیپتاون افریقای جنوبی که همین جلوه دیانت و تقید به اقامه نماز به صورت جماعت در عرشه کشتی قبل از هر کار دیگر، اقلیت شیعیان این شهر را به خود جذب میکند و ارتباط فعال بین ایرانیان مسافر و شیعیان مستقر را برقرار میکند و ایرانیان را به مسجد شیعیان میکشاند، اما این همه ماجرا نیست بلکه؛
🔹در روی دیگر سکه، مهارت ایرانیان در عبور از موجهای کوهوار(Mountain Waves) طوفانهای مهیب حین عبور ناوگروه از اقیانوس برای متخصصان افریقای جنوبی به خاطر دشواری فراوانش تا سرحد باورناپذیری جلو میرود، اما شواهد انکارناپذیر، چارهای جز سرفرودآوردن و احترام به این مهارت برایشان باقی نمیگذارد؛ - اذعان و بلکه تعجب و تحسین متخصصان افریقای جنوبی و حتی برزیلیها نسبت به برنامهریزی دقیق و مهارت فوقالعاده ایرانیان برای دریانوردی در شرائط و مسیرهای دشوار، بیش از اینکه یک امر فنی باشد، یک پدیده فرهنگی است؛ درک این معنا که ایرانیان در دریانوردی نوین بسیار ماهر و دقیقاند و مطاوعه احساسمند نسبت بدان یک معنای فرهنگی است و نتایجی جدی در حوزه ارتباط بینافرهنگی و نفوذ فرهنگی دارد.
🔸اینکه فلان کشور منطقه خواهان پهلوگیری ناوگروه در مسیر بازگشت یا بهمان کشور منطقه خواهان حضور در مراسم استقبال بازگشت یا کشور ثالث بهوضوح و درصمیمت تمام خطاب به فرماندهان نیروی دریایی ما بدون ایفای نقش برجسته یا فراوان در این مأموریت بهصرف قدری همدلی خود را شریک در این مأموریت میداند؛
همگی و همگی نشان از نفوذیافتن بُعد فرهنگی رویکردهای تمدنی ایران در عرصه دریانوردی نوین دارد؛ و اینجا همانجایی است که مزیت نسبی ایران در کنشهای تمدنیاش در آن نهفته است؛ روح فرهنگ ایرانی کنش تمدنی ایرانی را متمایز و در جهان مادی و دنیازده به اصطلاح متمدن، درخششی آشکار خواهد بخشید.
این مزیت نسبی را مغتنم بدانیم و شاکرش باشیم.
@abbas_heidaripour
🔰یک تقریظ؛ یک تنبیه
در تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب خواندنی خاتون و قوماندان که روایت زندگی مشترک فرمانده شهید فاطمیون است، میخوانیم:
📌«حوادث مربوط به مهاجران افغان را که در این کتاب آمده است از هیچ منبع دیگری که به این اندازه بتوان به آن اطمینان داشت دریافت نکردهام. برخی از آنها جداً تاثرانگیز است»،
❓پرسشی که در ذهن شکل میگیرد این است که رهبر انقلاب به کدام حوادث جداً تأثرانگیز اشاره نمودهاند؟ قطعاً رد این حوادث را باید در همان منبع مطمئن جستوجو کرد، به نظرم برجستهترین این حوادث این است: «سال ۷۱ تا ۷۶ در افغانستان جنگ بود...این سالها، سختترین سالهای عمر ما مهاجرین بود. دولت ایران تصمیم به بازگرداندن مهاجرین گرفته بود. اصطلاحِ افغانیبگیر مال همین سالهاست. سالهایی که افغانها را به وطن جنگزده و پر از بلا و مصیبت میفرستادند.
کامیونهایی میآمدند و همۀ دار و ندار خانواده را با هر که در خانه بود بار میکردند و مستقیم به مرز میبردند. کاری نداشتند که پدر این خانواده سر کار است یا مادر این خانواده رفته نانوایی یا بچهشان مدرسه است. هر کس بود و نبود را میفرستادند مرز. بارها پیش میآمد که بچه از مدرسه برمیگشت و میدید خانهشان خالی است و کسی نیست؛ یا مردی از کارگری برمیگشت و با خانۀ خالی و بههمریخته مواجه میشد و همان دم سکته میکرد؛ یا مادری خسته و خاکی از سرِ زمینهای سبزی میرسید و میدید اثری از زندگی و بچگکهایش نیست!
شرایط برای افرادی که مدارک داشتند کمی بهتر بود؛ اما همانها هم در تشویش، شب را صبح میکردند. مردها از ترس اینکه دستگیر نشوند سر کار نمیرفتند....ولی بعضی مدارک نداشتند؛ حالا یا بیتفاوت بودند یا پول نداشتند که برای تمدید بدهند.
آن سالها طوری بود که مردها جرأت نداشتند بیرون باشند. زنها میرفتند بیرون و نانی میخریدند و برمیگشتند که مبادا به تور افغانیبگیرها بیفتند. هرآن، امکان داشت گزارش بدهند و بیایند درِ خانه و بدون بُروبَرگرد اثاث رنگورورفتهات را بار ماشین کنند و بفرستند مرز.»
این توصیفات واقعاً جانسوز و تأثرانگیز و منزجرکننده است و بدترینش جایی است که میخوانیم:«بارها پیش میآمد که بچه از مدرسه برمیگشت و میدید خانهشان خالی است و کسی نیست؛ یا مردی از کارگری برمیگشت و با خانۀ خالی و بههمریخته مواجه میشد و همان دم سکته میکرد؛ یا مادری خسته و خاکی از سرِ زمینهای سبزی میرسید و میدید اثری از زندگی و بچگکهایش نیست!»
😔حال باید پرسید این کنشهای نفرتانگیز که ناشی از سیاستهای نفرتانگیزتر است(سیاستهایی که یا خودشان مشکل داشتهاند یا ندیدن پیوستهای فرهنگی ضروریشان چنین چهره کریهی از آنها ساخته است) از چه آبشخور و فهمی منشعب شده است؟ چه کسانی سیاستگذار و دستاندرکار پدیدآمدن این صحنهها و حوادث بودهاند؟ اکنون آیا شهامت لازم را برای واکاوی آن زمان و تصمیمات مرتبط با این حوادث داریم؟
__
۱) این سیاستهای غلط سیاستهایی بود که نه عمق راهبردی میفهمید نه پیوستگی تمدنی نه حوزه مشترک فرهنگی؛ فهمهایی که در سالهای بعد به تدریج به حوزه تعاملات و سیاستهای کشور وارد شد و عملاً تصویر دیگری از تعاملات میان ایرانیان و مهاجران سایر کشورها خلق کرد.
۲) بگذریم از اینکه فاصله دهشتناک این حوادث تأثرانگیز با معیارهای اخلاق سیاسی بلکه اخلاق انسانی نیز هشدار و تلنگری جدی است که بپرسیم مگر میشود از ایرانیان مسلمان چنین اموری سر بزند؟
۳) این حوادث را باید با اخلاق و کنشهای حاج قاسم عزیز مقایسه کرد و متوجه شد که چگونه اشراب روح معنویت و عرفان، میتواند حتی در تیزترین نقاط درگیری و مبارزه، ظریفترین و انسانیترین کنشهای اخلاقی و بلکه معنوی را رقم بزند.
۴) اگر کسانی خواهان سنجش پیشرفت یا پسرفت اخلاقی و انسانی جمهوری اسلامی هستند باید حوادث آن سالها را با آنچه مدافعان حرم در ایران و فراتر از ایران خلق کردند، مقایسه کند.
۵) اگر ایرانیانی از برخی رفتارها و ساختارهای ناپخته و ناصواب ضربه دیدهاند و به همین خاطر با همه چیز این نظام و ساختارش مشکل حس میکنند، جا دارد سؤالی را از خود بپرسند، تفاوت ایشان با مهاجران افغانی در چیست؛ مهاجرانی که حوادثی اینچنین تأثیرانگیز را از سر گذراندهاند، اما قهرمانانی چون «ابوحامد» را در تعامل با ایرانیان به جهان بشریت عرضه کردهاند؟ ابوحامد و همسرش با چه نگاهی میتوانند بین اصل و فرع این نظام، بین این حوادث تأثرانگیز و سوگیری کلی این نظام تفکیک کنند و ایثارگر و جانفشان دست در دست آن و دل در گرو آن، به پیش روند؟
۶) یک پرسش پایانی: آیا سیاستهای کنونی تعامل با مهاجران(افغان یا غیرافغان) با همه بلوغی که یافته است، به سرحد مطلوبیت رسیده است یا همچنان دچار برخی افتوخیزهای ناصواب در این زمینه هستیم؟
@abbas_heidaripour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️
📽روایتی ناب و زیبا از مهمانهایی که بر حضرت #امام_صادق علیهالسلام وارد شدند و پذیرایی خاص #حضرت_صادق علیهالسلام
#سخنرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بررسی استدلال دکتر غنی نژاد در مورد رابطه حق حیات، تکلیف زیستن و مالکیت!
شرح استدلال:
خدا به انسان حیات داده است
حق حیات حق بنیادین بشر است و کسی حق ندارد آن را سلب کند (به جز جایی که حق حیات دیگری را بخواهد سلب کند)
انسان مکلف است این حیات را حفظ کند
برای حفظ حیات باید تامین معاش کند
لازمه تامین معاش حق مالکیت است
دکتر غنی نژاد ادعا می کنند که این گزاره ها مبنای دینی دارد و با اسلام سازگار است!
اما اسلام در این رابطه چه می گوید؟
در مقابلِ لاک نظر شهید مطهری بر این است که اگر چه حق حیات یک حق طبیعی اساسی است اما حق بنیادین بشر حق تکامل است. مطلبی که هیچ کدام از فلاسفه غرب به آن اشاره نکرده اند و انسان را در سطح یک حیوانِ دارای حیات معرفی کرده اند. همان تفاوتی که علامه جوادی آملی به آن اشاره کرده و میگوید انسان حیوان ناطق نیست بلکه حیّ متاله است! یعنی ذی حیاتی است که برای خدایی شدن آفریده شده است. خلقت او جهت دار است و این جهت همان است که فرمود: یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه! (انشقاق-6)
فلذا اینگونه نیست که تنها تکلیف انسان حفظ حیات مادی اش باشد!
بلکه اتفاقا تکلیف انسان حفظ و رشد حیات معنوی است تا آنجا که در اعلی درجه این رشد معنوی، فدا کردن جان (شهادت) اوج کمال است.
وجه ممیزه حقوق در اسلام و غرب همین نکته است که حق بنیادین (و طبیعتا تکلیف بنیادین) انسان کدام است؟
هر کدام از این دو مبنا را بپذیریم امتداد آثارش تا جزئی ترین رفتارها و پدیده های فردی و اجتماعی خود را نشان می دهد.
حقوق طبیعی از دیدگاه جان لاک و مرتضی مطهری
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
⚜ دختر و خدا!
• مشرکان "فرشتگانِ آسمان" را "دخترانِ خدا" می خواندند! اما "دخترانِ زمین" را "بنده خدا" هم نمی دیدند!
دخترکان یا در دخترکُشی می مردند یا در ضعف و زبونی نگه داشته می شدند که حتی از گرفتن حقوق اولیه شان عاجز بودند (وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ)!
• در فرهنگ مردسالار و پسرپرور، در واقع این خدا بود که زمین خورده بود؛ که "مدبّرات امر"ش، دختر خوانده می شدند!
مظلومیت "دختر" و "خدا" با هم پیوند داشت!
"دختر" برای "خدای دختران"؛ خدای "مردسالاران" هم "هوی" بود: "مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ "!
اشتباه نکن این خدای زمینی، مونث را دختر خود نمی خواست، #برده_جنسی خود می خواست!
خدا هم این تقسیم ناعادلانه شان را به رخ شان کشید: تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَىٰ!
اگر خدا محترم می شد، دختر هم؛ دختر عزیز می شد خدا هم!
• خدا باید کاری می کرد!
با جاهلیت چه بحث فلسفی کند؟!
چگونه بفهماند خودش "لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ" است و فرشتگان هم "مجرد از ماده" اند و دختر و پسر ندارند؟!
برای "متعمّقون"، چیزهایی گفت؛ حالا باید ذهن ها درباره دختر هم عوض می شد!
خدا، "دختر پروری" کرد!
قبل تر شروع کرده بود و حالا گزارش کار به جاهلیت می داد!
• وقتی همه منتظر "پسرِ مسیحایی" بودند، نذر مادری (لَكَ مَا فِي بَطْنِي) را "برای خود"، "قبولِ حَسَن" کرد!
اما او را "دختر" خواست!
در سورپرایز تولد، وقتی مادر از دختر بودن کودکش تعجب کرد، گفت: "لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَىٰ"! پسر مثل دختر نیست! (نفرمود: دختر مثل پسر نیست!)
• خداوند "دخترِ برای خود" را #آزاد (مُحرّر) می خواست نه "زاد و کالا"!
پس بجای "يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ" او را "أَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا" داد!
فرقها دارند "نشو" با "نبات"... فاصله ها دارند "حلیه"(زیورهای عارضی) با "حُسن"(زیبایی ذاتی)...!
"دخترِ برای خدا"، هم سنخ و هم سخن فرشتگان شد؛ فرشتگان، دختر نشدند اما دختران، فرشته شدند!
از میوه های بهشت خورد!
تو بگو اینبار "آدم"، بهشت بر زمین آورد!
• "دخترِ برای خدا" حالا دیگر در "نزاع لفظی"(خصام) ، "بی زبان و عاجز" (غیر مبین) نبود!
نباتش به آنجا رسید که "بیانی" رساتر از "زبان" هم میوه داد!
در مخاصمه یهود لجوج علیه او و زیر سیل تهمت ها، "صبیّ در مهدش" بر پاکی او شهادت داد!
مخاصمه اینقدر "بیّن" و معجزه بود که گروهی از آنسو افتاده، مولودش را "پسر خدا" خواندند! و اینبار خدا پسردار شد!!!
• و خداوند این "دخترپروری" را بارها در تاریخ تکرار کرد! مریم(س)، فاطمه(س)، زینب(س)، معصومه(س) و...!
...هرجا که مظلوم می شد یا به دختران ظلم می شد!
اصلا هروقت احتجاجِ مهم و خصامِ سرنوشت سازی داشت، از قبل "برای خود"، "دختری" را "أَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا" می داد! بجای نشو در جلوه و زینت، رشد در حُسن و زیبایی کند!
برای موقف سقیفه، موقف عاشورا، موقف عفریت مستکبر، موقف آخر الزمان...
خدا با دختر از مظلومیت ها درآمد و درآورد!
#روز_دختر
📝 محسن قنبریان ۱۴۰۲/۲/۳۰
☑️ @m_ghanbarian
درنگ
⚜ دختر و خدا! • مشرکان "فرشتگانِ آسمان" را "دخترانِ خدا" می خواندند! اما "دخترانِ زمین" را "بنده خد
با اینکه از روز دختر چندی است که گذشته است ولی حیفم آمد این متن زیبا و سحرانگیز، حکیمانه و البته قرآن بنیاد استاد ارجمند محسن قنبریان را به اشتراک نگذارم.
گوارایتان...
🔸 نشست نقد کتاب چیستی نحوه وجود فرهنگ
🔰 گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار میکند:
🎙 با حضور:
#سید_حسین_فخر_زارع
#مسعود_اسماعیلی
#مهدی_جمشیدی
#علی_ذوعلم
⏰ یکشنبه 7 خردادماه 1402، ساعت 13:30
📡 ارتباط از طریق:
🌐 skyroom.online/ch/iict/farhang
🔍 مشروح خبر👇
🌐 iict.ac.ir/vfarhang
#نشست
🆔 @iictchannel
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 استشهاد شهید مطهری به شعر:
لَوْ جِئْتَهُ لَرَایْتَ النّاسَ فى رَجُلٍ/ وَ الدَّهْرَ فى ساعَهٍ وَ الْارْضَ فى دارٍ
در توصیف امام خمینی ره.
🔷امام ره، تجسم خواست روح عالی همه انسانها است.
🔷او عصاره زمانه ای است که نمی خواهد در منجلاب تمدن مادی غرق شود.
🌾🌿سرباز جوان مصر و غرش مجدد آتشفشان فروخفته مصریان
1️⃣چندی پیش توفیق زیارت عتبات را به همراه مجموعهای از دوستان و خانوادهها داشتیم(رزقنا الله و ایاکم کراراً و مراراً)، در لابی هتل محل استقرار در کربلای معلی به هنگام توقف و انتظار، گذری، صحنههایی از سریالی مصری به چشم میآمد که تلویزیون عراق پخش میکرد، حضور بازیگر معروف مصری عادل امام که اکنون چهرهای بسیار پیرتر از زمان خاطرات کودکی من در مرز ایران و عراق -که آن زمان نیز عراق عنایتی به پخش سریالهای مصری داشت- یافته بود، برایم جالب بود ولی جالبتر از آن، موضوع سریال بود، موضوع سریال حمله مخفیانه یک گروه نیروی مسلح مصری به اسرائیل و ضربهزدن به اسرائیل به فرماندهی عادل امام بود؛ این نکته که هنوز مصریها عقدۀ فروخفته مقابله با اسرائیل را اینچنین بعد از سالها حتی در آثار تلویزیونی خویش زنده نگه داشتهاند. البته تصویر سریال از مبارزه هم قدری غلوشده و اغراقآمیز و غیرواقعی مینمود اما همین میزان که خود این نبرد و ضربهزدن به موضوع بدل شده بود نشان میداد، در رؤیا و تصویر مصریان، مقابله با اسرائیل زنده و برجسته است؛ گرچه بهشکلی فروخفته و آرزومندانه.
2️⃣این روزها که یک سرباز جوان و کمسن و سال مصری با رشادت تمام سه سرباز رژیم صهیونیستی را در یکی از مناطقی که اسرائیل خاطرش از آن آسوده است، به درک واصل میکند، و سپس خود در محاصره افتاده و به فیض شهادت نائل میشود و بعد شعر خواندن او در تجلیل از مقاومت که با صدایی خوش یاد شهداء و آزادگی را گرامی میدارد دستبهدست میشود، باید باور کنیم روزگار ورق خورده است؛ مصر فقط همغصه آن عقده فروخفته نیست؛ این عقده فروخفته اکنون لبریزشده و برونداد یافته است و این وضعیتی دیگر است....
3️⃣ آرامش آن شهید جوان مصری در ایام و شاید لحظات قبل از شهادت که در فیلمش هویداست، طلیعه امری دیگر است، دلبستگی به آزادگی و مبارزه اکنون دیگر در قفس سینه مصریان نمیتواند حبس شود؛ او پیش از اینکه شهید شود روحش به امری بالاتر از حیات روزمره تعلق گرفته و شیدای آن شده بود.
شاهد بسیار مهم دیگر تشییع جنازه همین شهید جوان مصری است که در نهایت اکرام و اعزاز با حضور بسیاری از نیروهای ارتش مصر، مذهبیون و مردم عادی، گردنفرازی کرده و سینه ستبر کردهاند.
4️⃣گاه حوادث ظاهری در یک جامعه محاکات امری عمیق در روح فرهنگ آن جامعهاند؛ این شهادتجویی و آن اکرام و حضور حکایت بازگشت جدی مصریان به عرصه مبارزه با رژیم اشغالگر قدس است. پس از این بازهم خبرهایی بسیار جدی از تحرکات فعال مصریها خواهیم دید و شنید. دیگر مصر تحمل و پذیرش ماندن و انتظار را ندارد گرچه رژیم حاکم بر مصر بخواهد از ترس تبعات، این تحرکات را کنترل کند. البته خود رژیم مصر هم میداند که معادلات جهانی تغییر یافته است و رژیم اشغالگر در سراشیبی انحطاط قرار گرفته است، بنابراین مهار و کنترل هم چندان سفتوسخت نخواهد بود کمااینکه حضور نظامیان با لباس نظامی در مراسم تشییع این شهید همین را گواهی میدهد.
5️⃣ای کاش کسانی که به بهانه موازنۀ واقعبینانه! بین مقدورات و آرمانها، خواسته یا ناخواسته درعمل از پس زدن آرمانها و کوتاهآمدن و تنازل سخن میگویند، به تجربه مصر بنگرند که اگر دست و پای ملتی آزادمنش را به بهانه واقعگرایی بستیم،
نه چیزی دستشان را خواهد گرفت؛ آنچنان که میبینیم حاکمیتهای سازشکار مصری چیزی برای ملت مصر به ارمغان نیاوردند و ملت مصر بیشازپیش فقیر شد و
نه میتوان آزادمنشی و آرمانخواهی ایشان را خفه کرد؛ روزی خواهد رسید که آرمان فروخفته و آزادگی منکوبشده، چون آتشفشانی سربرآورد و تمام موازانههای حقیر دنیاگرایانه را زیرپا له کند چنانکه اکنون صدای آتشفشان در حال بیدارشدن مصر، گوشهای غافلان و متغافلان را آزار میدهد.
ای کاش درس بگیریم که اگر برای مصر کمترآشنای با مکتب شهادت حسینی نمیتوان چنین کرد، برای ایرانی که هم خود را با حریت کربلاییان معنا میکند و هم دل در گرو مهدویت و آرمانی متعالی دارد نمیتوان چنین موازانه مجعول و سخیفی را توصیه نمود.
____________________
📍ای کاش از ایران هم کسی در مراسم تشییع این جوان شهید شرکت میکرد و پیامبر درود ملت شهیدپرور ایران بر ملت شهادتطلب و آزادمنش مصر میشد...دیپلماسی بین ملتهای مسلمان را باید بیش از اینها فعال کرد...
@abbas_heidaripour
درنگ
🌾🌿سرباز جوان مصر و غرش مجدد آتشفشان فروخفته مصریان 1️⃣چندی پیش توفیق زیارت عتبات را به همراه مجموعه
«دورهی انفعال و بیتحرّکی در دنیای اسلام، با حرکت امام ره، به سمت ضعف و نابودی حرکت کرد. امروز امّت اسلامی نسبت به دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و دوران قبل از امام، پُرتحرّکتر، فعّالتر، آمادهتر، سرزندهتر است، اگرچه همچنان نیاز به بیشتر کار کردن در این زمینه محسوس است. مسئلهی فلسطین پس از آنکه به خیال صهیونیستها و پشتیبانانشان یک مسئلهی تمامشده به حساب میآمد و دیگر بنا نبود فلسطینی مطرح بشود، با حرکت امام و تحوّل امام در سطح امّت اسلامی، به مسئلهی اوّل جهان اسلام تبدیل شد. امروز مسئلهی فلسطین، مسئلهی اوّل جهان اسلام محسوب میشود. امروز فلسطین در کانون توجّه ملّتهای مسلمان است.»
بیانات ۱۴ خرداد ۱۴۰۲ رهبر انقلاب.
🔰یادداشت فاضل ارجمند حجتالاسلام حمیدرضا باقری نویسنده سه جلد نخست 📚مجموعه کتابهای حیات روح خدا(دو جلد نخست به بازار عرضه شده و جلد سوم که در چاپخانه است بهزودی راهی بازار خواهد شد، انشاءالله)
✍ دیپلماسی ظریف (دیپلماسی مُعَوِّقين) ...
🔻دیپلماسی ظریف یعنی هیچ گزینهای جز مذاکره وجود ندارد، چون شما باید قد دهان خودت و امکانات خودت حرف بزنی. دیپلماسی ظریف میگوید اگر به قدر کافی زور نداری، رجز نخوان چراکه کار بدتر میشود، با لبخند و صلوات هرچه میتوانی زودتر کمتر امتیاز بده و دعوا را تمام کن. در مذاکره مساحت به قدر چندکشور را بده، تا شاید مجبور نباشی تمام کشور را بدهی.
🔻دیپلماسی ظریف همان دیپلماسی بازرگان است که روز ۲۲ بهمن وقتی حکومت نظامی شکسته شده، رژیم سقوط کرده و ارتش به ملت پیوسته و سران رژیم یا فرار میکنند یا دستگیر میشوند، هنوز مشغول مذاکره پنهانی با بختیار و سران ارتش است تا آنها راضی شوند با مسالمت و آرامش و قانونی حکومت را به او تحویل دهند!
🔻 با دیپلماسی ظریف هیچ وقت هیچ جنگ و قیامی رخ نخواهد داد و دنیا همیشه به کام حاکمان و ظالمان است، اساسا هر کس قیام کند، عاقل نیست، چون همیشه مظلومها قدر دهانشان باید حرف بزنند و دهانشان بیشتر از التماس و خواهش برای کمتر تجاوز شدن باز نمیشود. چون آنکه قیام میکند همیشه دست مغلوب را دارد و امکاناتش از آنکه دست غالب را دارد کمتر است، پس نباید قیام کند، باید مذاکره کند!
🔻 دیپلماسی ظریف، دیپلماسی همانهایی است که وقتی پیامبر(ص) در جرقههای کندن خندق، خبر از فتح ایران و روم داد به او خندیند و گفتند: دیوانه شده است، قدر امکاناتش حرف نمیزند!
🔻دیپلماسی ظریف، دیپلماسی همانهایی است که وقتی امام خمینی میگفت: شاه باید برود؛ به او میخندیدند و میگفتند: دیوانه شده است، قدر امکاناتش حرف نمیزند، شاه با این ارتش سرتاپا مسلح و با پشتوانه آمریکا مگر رفتنی است!
📌پیامبر اکرم (ص) اگر میخواست قدر امکانات ظاهریاش حرف بزند، هیچ وقت قیام نمیکرد. امام خمینی هم هیچ وقت نمیگفت: شاه باید برود.
⁉️ مگر ابراهیم وقتی یک تنه بت بزرگ را شکست، قدر امکاناتش عمل کرد؟! مگر موسی وقتی سراغ فرعون رفت، قدر امکاناتش عمل کرد؟!
📌 ابراهیم و موسی و محمد (صلوات الله علیهم اجمعین)، اگر قدر امکانات ظاهری خود حرف نمیزدند، چون خدای بزرگ عالم و قادر مطلق را حاضر و ناصر خود میدانستند و دیده بودند که:
👈«كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَة بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرين»
📌مؤمن قدر امکاناتش ظاهریاش حرف نمیزند چون امکانات او همان امکانات خداست.
👈«وَ لِلَّهِ خَزَآئِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ»
البته کسی اگر عاقل بیایمان هم باشد، قدر امکانات ظاهریاش، حرف نمیزند. مگر میشود قدر امکانات حرف زد و در رقابت با زورمندان پیش رفت!
👈«قُلْ مَنْ ذَا الَّذي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرادَ بِكُمْ سُوءاً أَوْ أَرادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَ لا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصيراً»
بگو: «چه كسى مىتواند در برابر خدا از شما حمايت كند، اگر او بخواهد براى شما بد بياورد يا بخواهد شما را رحمت كند؟ و غير از خدا براى خود يار و ياورى نخواهند يافت.»
👈«قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقينَ مِنْكُمْ وَ الْقائِلينَ لِإِخْوانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنا وَ لا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلاَّ قَليلاً» (۱۸- الاحزاب)
خداوند كارشكنان [و مانع شوندگان] شما و آن كسانى را كه به برادرانشان مىگفتند: «نزد ما بياييد» و جز اندكى روى به جنگ نمىآورند [خوب] مىشناسد.
👈 به شرح حال بپیوندید.
@sharhe_hal