0025 تحلیل توحیدی وقایع عالم.mp3
6.57M
#چشیدنیهای_قرآن ۲۵:
«تحلیل توحیدی وقایع عالم»
🔻قسمت بیست و پنجم، جزء بیست و پنجم:
🍃وَ هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ الغَیثَ مِن بَعدِ ما قَنَطُوا وَ یَنشُرُ رَحمَتَهُ وَ هُوَ الوَلِیُ الحَمِیدُ * وَ مِن آیاتِهِ خَلقُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ ما بَثَّ فِیهِما مِن دابَّةٍ وَ هُوَ عَلی جَمعِهِم إذا یَشاءُ قَدِیرٌ
(سوره شوری، آیات ۲۸-۲۹، ص ۴۸۶)
🎙استاد #محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
نمیشد تو و خواستههای دلم
همیشه در یک خط باشید؟
چرا تو و دلخواه من
دائم قطع میکنید یکدیگر را؟
من از این تقاطعهای پی در پی
خوشم نمیآید.
یا تو باید بیایی در خط دوست داشتنیهای من
یا من باید بیایم در مسیر خواستههای تو.
من که نمیآیم
تو هم که آمدنی نیستی
حالا بگو چه کار باید کرد؟
یا تو بی خیال من شو
یا من از خیر تو بگذرم.
تو که دلش را نداری بیخیال من بشوی
من هم که نمیتوانم از خیر تو بگذرم
حالا بگو چه کار باید کرد؟
آقای عزیزم!
از هر کجا که برویم
سر از عاشق شدن درمیآوریم
زودتر عاشقم کن
و تمام کن
قصّۀ تکراری این تقاطعهای پی در پی را.
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃معنای لطف و مهربانی
امروز داشتم قرآن میخواندم
رسیدم به آیهای که گویی نازل شده
برای در هم کوبیدن آرامشهای خیالیام.
این آیهها چه ناگهان از آدم میگیرند آرامش و قرارش را.
آیه داشت از دلهایی سخن میگفت
که چونان سنگاند و از سنگ هم سنگتر.
همیشه سنگ را نماد سختدلی و قساوت میدانستم
این آیه به من گفت: دلهایی هستند
که سنگها در سختی، از آنان کم میآورند.
سنگی که نماد قساوت است
گاهی از سینهاش چشمهای میجوشد
و زمینهای تشنه را سیراب میکند.
من دیدهام کوههایی را که از سنگِ سختاند
ولی از دلشان رود جاری میشود.
همین سنگ، گاهی خودش را بر دو نیم میکند
تا آبی جاری شود و جگر تشنه و تفتیدهای را خنک کند.
چه قدر سنگ برایم مهربان میشود
وقتی به آبی که از دلش میجوشد فکر میکنم.
آیه میگفت: بعضی از سنگها از خشیت و ترس خدا
از بالا به پایین میآیند
و حالا من ماندهام و این آیه و آرامشی که بر باد رفته.
یک نظر به دلم نگاه میکنم
و گوشه چشمی به سنگهایی که میبینم.
دل من سختتر است یا این سنگها؟!
تا امروز حتّی به این سؤال فکر نکرده بودم
تا چه رسد به این که بخواهم در پاسخش بیندیشم.
دل من سختتر است یا این سنگها؟!
آقا!
اجازه بده به جای فکر کردن به پاسخ این سؤال
مثل همیشه به شبیه شدن خودم به تو فکر کنم.
کسی اگر شبیه تو شد، دلش از برگ گل نازکتر میشود.
اگر دلهایی هست که سنگ
نمیتواند نماد قساوتشان باشد
دلهایی هم هست که برگ گل
نمیتواند نماد لطافتشان باشد.
دلهایی که شبیه دل توست
خودشان نماد لطافت شدهاند.
گلبرگها در برابر این دلها
احساس سختی و زبری دارند.
دل تو لطیف است؛ نه آه یتیمی را تاب تحمّل داری
و نه گناه بندهای دور افتاده از مولا را.
آه و گناه هر دو تو را آتش میزنند.
اشکهای همیشه جاری تو
حاصل دل لطیفی است
که بیخیال زندگی کردن را
گناه نابخشودنی خویش میداند.
محتاجم، سخت محتاجم به دلی که مثل دل تو لطیف باشد.
بیخیال زندگی کردن تنها از دلهایی بر میآید
که از سنگ هم سختتر شده باشند.
من از سنگ بودن دلم میترسم
چه رسد به سختتر شدن از سنگ.
با دل لطیفت دعایم کن
التماس دعا آقا!
شبت بخیر معنای لطافت و مهربانی!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
0026 کراهت داشتن از خرسندی خدا.mp3
8.31M
#چشیدنیهای_قرآن ۲۶:
«کراهت داشتن از خرسندی خدا»
🔻قسمت بیست و ششم، جزء بیست و ششم:
🍃ذلِکَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسخَطَ اللَّهَ وَ کَرِهُوا رِضوانَهُ فَأَحبَطَ أَعمالَهُم
(سوره محمد، آیه ۲۸، ص ۵۰۹)
🎙استاد #محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
📌سؤال: انتخاب نادرستی کردهام و حالا دو دختر دارم. زندگی یا طلاق؟
دوازده سال است که ازدواج کردهام. انتخاب نادرستی کردهام. همسرم، بدبین و بددهان است و روابط اجتماعی مناسبی ندارد. فضای زندگیمان، پُر از تنش و دعواست. حاصل این زندگی، دو دختر در آستانۀ بلوغ است. از آن جا که طلاق را در خانوادۀ ما خیلی بد میدانستند، من به این امید که مشکلات حل شود، جدا نشدم؛ امّا الآن خسته شدهام.
طلاق، واقعاً بد است؛ امّا ...
بد بودن طلاق، ربطی به فضای خانوادگی شما ندارد. طلاق، حلالِ نکوهیدهای است. پیشوای صدق و راستی، امام صادق علیه السلام فرمود:
از آنچه خداوند عزّوجلّ حلال نموده، در نزد خداوند، چیزی مبغوضتر از طلاق نیست.
امّا تمام حرفهایی که بعد از این میزنیم، به این معنا نیست که طلاق، حرام است. ما میگوییم طلاق، حلالی است که باید برای آخرین راه حل از آن استفاده کرد.
🔹ادامه مبحث در جلسه های آینده سه مرحله پاسخ داده خواهد شد.
📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص۹۱
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃🌼🌼🌼
✅ خلاصهی #درس صد و پنجاه و ششم :
بین ابدیت و نظم چه رابطهای وجود داره؟
🍃🌼🌼🌼
🔷🔹از آثار ایمان به ابدیت و تفکّر در بارۀ اون حرف میزدیم.
گفتیم که فکر کردن به ابدیت، به شدّت برداشت آدم رو نسبت به زمان تغییر میده:
☘ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودن:
دنیا، لحظهای بیش نیست. این یک لحظه را به طاعت خدا بگذران.
📚(بحار الأنوار، ج۶٧، ص۶٨).
🔹آدمی که به ابدیت فکر میکنه و به کوتاهی دنیا پی میبره، نسبت به استفاده از عمرش به شدّت حسّاس میشه.
❗️یکی از دلیلای با حوصله بودن ما تو این دنیا اینه که فکر میکنیم زیاد وقت داریم. حوصله خوبه؛ امّا نه این حوصلهای که ما داریم. آدم تو استفاده از عمر باید حریص باشه. حوصلهای که باعث میشه عمر تلف شه، خیلی بده.
🔰شاید بشه همۀ استدلال دین در بارۀ استفادۀ از عمر و بخل ورزیدن نسبت به اون رو تو چند تا جمله خلاصه کرد:
▫️ابدیتی در پیشه.
▫️نوع زندگی شما تو دنیا، عاقبت شما رو تو ابدیت تعیین میکنه.
▫️دنیا کوتاهه، ابدیت بیانتها.
▫️پس از این کوتاه، برای اون بیانتها نهایت استفاده رو بکنید.
🔹آدمی که نسبت به عمرش بخیله، تو زندگیش نظم پیدا میکنه. به نظم، توی تعریف دنیای مدرن خیلی ظلم شده. یکی از توخالیترین مفاهیم دنیای مدرن همین نظمه.
🔻نظم توحیدی دو مرحلۀ اصلی داره:
1⃣ تو مرحلۀ اوّل، زندگی منظم، زندگیایه که تمام کارهاش تو یه نسبت تعریف شده با هدفش قرار داره.
▫️من وقتی توی هر کاری نسبتِ اون کار رو با هدفم سنجیدم و اگه در راستای هدفم بود انجامش دادم و اگه در جهت عکس هدفم بود، ترکش کردم، آدم منظمی هستم.
✔️ لازمۀ این نظم خیلی وقتا، پا گذاشتن روی تعریف مدرن نظمه که تعریف به شدّت خشک و بیروحیه. توی این تعریف، نظم یعنی مشخص بودن زمان هر کاری و معین بودی جای هر چیزی. در حالی که این نظم یکی از مصادیق کوچیک نظمه که گاهی برای رعایت نظم واقعی باید اون رو زیر پا گذاشت.
🔻وقتی به ابدیت با نگاهی که دین گفته ایمان آوردیم، تعریف نظم این جوری میشه:
تنظیم کارای دنیا و برنامهریزی برای استفاده از عمر در جهت رستگاری ابدی.
این مرحلۀ ساده و ابتدایی نظمه.
2⃣ اما مرحلۀ دوم نظم، انتخاب بین دو تا کاریه که هر دو شما رو به هدف نزدیک میکنه؛ امّا یکی زودتر و یکی دیرتر؛ یعنی این جا انتخاب شما بین کار خوب و خوبتره.
▫️انسانی که توحیدش به مرحلۀ کمال میرسه، بد از زندگیش حذف میشه و همیشه فکرش مشغول خوب و خوبتره. این جا بخل ورزیدن نسبت به عمر، خیلی روشن خودش رو نشون میده.
☑️ این نکته رو هم فراموش نکنید که نظم بیشتر از اون که مربوط به کارا بشه، به مفاهیم کلیدی مربوط میشه. یکی از بزرگترین مشکلات سبک زندگی تو دنیای مدرن، منظم نبودن مفاهیمه.
⁉️ واقعاً خوشبختی و بدبختی، موفقیت و شکست، عزت و حقارت و خیلی از مفاهیم کلیدی دیگه تو دنیای مدرن چه تعریفی داره؟
✔️ منظم بودن مفاهیم یعنی هماهنگ بودن این مفاهیم با همۀ ابعاد زندگی. اگه ما تولد داریم و مرگ، اگه دنیا داریم و آخرت، اگه دنیا گذراست و آخرت ابدی و ... ، هر مفهوم کلیدی و اساسی باید رابطۀ تعریف شدهای با اینا که حقیقت زندگی هستن، داشته باشه.
❗️بینظمی تو حوزۀ مفاهیم، یعنی رابطه نداشتن مفاهیم کلیدی با کل زندگی. توی دنیای مادیگراها وقتی ابدیت معنایی نداره، پس توی تعریف خوشبختی و بدبختی هم هیچ دخالتی نداره.
❌ بدون اعتقاد به ابدیت، نظم و نظام توی حوزۀ مفاهیم کلیدی محاله. اگه اعتقاد به ابدیت نباشه، هیچ کسی نمیتونه منظم فکر کنه و وقتی که فکر، منظم نبود، نمیشه منظم کار کرد، مگه این که به همون نظم خشک و حداقلی و شکنندۀ مدرن بسنده کنیم.
#خلاصه_درس صد و پنجاه و ششم
@abbasivaladi
➖➖➖🍃🌼🌼🌼🍃➖➖➖
🌼 اینم پیدیاف درس صد و پنجاه و ششم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن:
👇👇👇👇👇
156 درس صد و پنجاه و ششم بین ابدیت و نظم چه رابطهای وجود داره؟.pdf
229.1K
#درس
درس صد و پنجاه و ششم:
بین ابدیت و نظم چه رابطهای وجود داره؟
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0058 baghareh 154-157.mp3
9.91M
#لالایی_خدا ۵۸
#سوره_بقره آیات ۱۵۴ - ۱۵۷
#محسن_عباسی_ولدی
#قصه
روزهای زوج، ساعت ۹شب
با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن.
🌹بچههای لالایی خدا!
کمک به سیلزدههای عزیز یادتون نره
@lalaiekhoda
🍃آسمان خدا
بازهم دلم هوای آسمان دارد.
دیگر از زمین خستهام.
تاب دیدن پرندهها را ندارم.
حسرت پرواز بغض گلوگیری شده برایم.
من اهل زمین نبودم و نیستم
برای زمین آفریده نشدم
سرزمین من در آسمان است.
کاش میشد به جای سرزمین، واژهای دیگری آفرید و گفت سرآسمان!
من سرم هوای زمین ندارد، پس سرزمین ندارم.
سرم در هوای آسمان است، پس سرآسمان دارم.
زمین اگر آسمان نشود، جای نفس کشیدن نیست.
آسمان هم اگر رنگ زمین بگیرد، جای پرواز نیست.
حالا من گرفتار زمینی هستم که هیچ رنگی از آسمان ندارد
اگر بنا نیست به آسمان بروم
روی زمین نفس کشیدن هم روا نیست
باید در این زمین فرو رفت.
برای رفتن به آسمان نقشههای زیادی کشیدم
امّا یکی پس از دیگری بر آب شد.
به ریسمانهای زیادی چنگ زدم
هیچ کدام مرا به سقف خانهام نرساند، چه برسد به سقف آسمان.
دست در دست کسانی گذاشتم که مدعی فتح آسمان بودند
ولی آسمانی که آنها نشانم دادند زمینِ رنگ شده بود.
چه قدر دل بستم به زمینهای رنگ شدهای که به اسم آسمان
عمری به پایشان سختی کشیدم.
من به آسمانهایی که این و آن نشانم میدهند مشکوکم!
دیگر به هیچ زمین رنگ شدهای دل نمیبندم.
آسمانهایی که جز نام بهره دیگری از آسمان ندارند، دلم را نمیبرند.
آسمانی که من به دنبالش هستم، خودِ تویی!
و حالا فهمیدهام هر کسی هوای آسمان دارد
نباید به فکر پریدن به آسمان باشد، باید شبیه به آسمان شود.
آرام آرام دارم میفهمم آسمانی شدن یعنی چه؟
من دیگر میل پرواز در آسمان ندارم، میخواهم آسمانی شوم.
آسمانی شدن هم، یک راه بیشتر ندارد
آن هم شبیه شدن به توست!
چه قدر امروز زمین محتاج آسمان است.
زمین اگر پر از آسمان شود، نقطه پریدن میشود به سوی خدا
و وقتی آسمانهای تقلّبی زیاد میشوند
آدمها یکی یکی پرت میشوند در دامن شیطان.
پرواز، آرزوی کمی است
آسمان شدن آرزوی بندگان بزرگ خداست.
من از آرزوی کمم دست برداشتم و میخواهم آسمان شوم.
آسمان شدن برای من که در زمین فرو رفته ام، کار سختی است
دستم را بگیر و آسمانم کن.
شبت بخیر آسمان خدا!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi