175 درس صد و هفتاد و پنج تا حالا با داستان خضر و موسی زندگی کردید؟.pdf
حجم:
226.4K
#درس صد و هفتاد و پنجم:
تا حالا با داستان خضر و موسی زندگی کردید؟
✅ توی این فایل پی دی اف👆، جواب این سؤالات👇رو پیدا میکنید:
⁉️تا حالا به این دقت کردید که «به چه چیزایی باید فکر کرد»؟
⁉️اصلیترین درس داستان حضرت خضر و موسی چیه؟
⁉️چرا خدا حضرت خضر رو معلم یه پیامبر اولوالعزم میکنه؟
@abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
🍃طبیب نازنینم
شبهای ناز کردن
روشنترین شبهای زندگی من است.
این شبها حتّی از روز هم روشنترند.
وقتی که بزرگیات را فراموش نمیکنم
و هیچ بودنم را از یاد نمیبرم
ناز کردن، اگر چه راهی است برای زنده ماندنم
امّا پنجرهای زیباست برای دیدن بیشتر و دقیقتر هیچ بودنم.
چه خوب است که ناز کردن این چنینی
زندگی را زیباتر از همیشه میکند
ولی از آن، بوی تعفّن کبر به مشام نمیرسد.
با این نگاه است که هر چه تو را بزرگتر میبینم و خودم را هیچتر
حس ناز کردنم بیشتر میشود.
چه خوب کردی که به من فهماندی
ناز کردن، کار آدمهایی است که به هیچ بودن خویش پی بردهاند
و حالا میفهمم که چرا تو در برابر خدا که میایستی
در هوای ناز نفس میکشی.
تو هم خودت را در برابر خدا هیچ میبینی.
هر چه قدر طعم ناز کردن را بیشتر میچشم
به هیچ انگاری خویش میل بیشتری پیدا میکنم.
آقا!
ما وقتی بیمار میشویم، نازمان بیشتر میشود.
راستش را بگویم؟
این چند شب که از نازهایم برایت گفتهام
و این قدر از شراب آسمانیاش مست شدهام
بدجور دلم هوای مریض شدن کرده.
دوست دارم یک بار بیمار شوم و تو بیایی به سر بالینم
تا من لذت این بیماری را به دو عالم نفروشم.
دوست دارم از دست تو دارو بخورم.
من بد دارو هستم.
دارو که میخواهم بخورم، ادا و اطوارم زیاد است.
تو که میخواهی دارو بدهی به من
ناز میکنم و نمیخورم.
میگویی بخور تا زودتر خوب شوی.
میگویم بدم میآید.
تو به عزیزم و جانم میخوانی مرا.
من مست میشوم.
تو مرا میبوسی.
من خوب میشوم.
امّا از کیف خوردن دارو از دست تو نمیگذرم.
با این که خوب شدهام، دارو را از دست تو چنان میخورم
که گویی دارم شراب طهور بهشتی را سر میکشم
و میمانم که چه کار کنم
با این تضاد جدیدی که برایم پیش آمد.
من دوست دارم باز هم بیمار شوم تا تو بیایی بر سر بالینم
ولی با دارویی که از دست تو خوردم
دیگر بیماری به سراغم نخواهد آمد.
شبت بخیر طبیب نازم!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
بچهها اهل سرزمین فطرتند، تو حاکمِ این سرزمینی
🍂آقا!
بچههایمان را مثل پیرها
بیحوصله کردهایم
حال جست و خیز را
از آنها گرفتهایم.
حوصلۀ تکان خوردن ندارند
مثل پیرها
نشستن و برخاستن
و دویدن و راه رفتن
برایشان سخت شده.
🍂لبخندهایشان مثل ما بزرگترها نمایشی است
خندههای از ته دلشان را
فقط میشود پای طنّازیهایی دید
که در قاب جادویی، تماشا میکنند.
🍂اگر با طنّازهای قاب جادویی
و آدمکهای بازیهای خیالی
روز و شب را سپری کنند
حوصلهشان سر نمیرود
اما این کودکهایی که ما پیرشان کرده ایم
حتی حوصلۀ همسالانشان را هم ندارند.
🍂آن کودکهایی که جسمشان پیر میشد را یادت هست؟
که گفتم تماشایشان
دلمان را به درد میآورد؟
اما این کودکهای پیر شده
نمیدانم چرا
دلمان را به درد نمیآورند.
ما دوست داریم پیری این کودکان را.
راحت نفس میکشیم
در کنار این پیرها
و خدا را شکر میکنیم
برای این پیری.
🍂تو از تماشای کودکهای پیر شده
دلت به درد میآید.
از این پیری متنفری
نفست در سینه حبس میشود
تو به درگاه خدا
دعا میکنی برای شفای این روحهای مچاله شده.
حالا چطور میشود
تو امام باشی و ما مأموم؟
🍂نشانۀ شفای این کودکهای پیر شده
بالا و پایین پریدن است.
بالا و پریدنهای این کودک
پیشانی تو را به نشانۀ شکر
روی خاک مینشاند.
چرا ما
با جست و خیزهای کودکان
فریاد گلایهمان به آسمان میرود؟
🍂آقا!
ما خودمان هم پیر شدهایم
زودتر از آن که گمانش را میکردیم.
ما پیرهایی هستیم که همه را پیر دوست دارند
حتی کودکهای معصوم را.
ما ماهر شدهایم در پیر کردن کودکان
آمدهایم پیش تو
اعتراف کنیم به جرممان.
ما را در کدام محکمه محاکمه خواهی کرد؟
🍂ما اگر بدیم
دلمان خوش است
که کودکانمان تو را دارند.
کاش میشد در همین کودکی
پیرِ عشقشان میکردی
و ما را فدایی این پیران عاشق!
#بازی_چه_محراب_خوبی_است_برای_عبادت
#بازی_بازوی_تربیت
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
استاد محسن عباسی ولدی0090 baghareh 217-218.mp3
زمان:
حجم:
5.96M
#لالایی_خدا ۹۰
#سوره_بقره آیات ۲۱۸ - ۲۱۷
#محسن_عباسی_ولدی
#نمایشنامه
✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب
با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن.
@lalaiekhoda
🍃یار خوب خوب من
این شبها شبهای التماس من است به تو.
چه قدر با این التماسها
زحمت تراشیدهام برایت.
چند نفر مثل من دور و برت باشند
ابتدا تا انتهای شبانهروزت میشود زحمت پشت زحمت.
ولی چه کار کنم
ماندهام برای این حال بدم چه تدبیری بیندیشم.
اگر به تو التماس نکنم
کسی هست که به التماسهای من گوش کند؟
و اگر گوش کرد
میتواند کاری برایم انجام دهد؟
بیان این التماسها در جایی به جز درگاه تو
فقط بردن آبروست، همین.
حالم بد است آقا!
بگو کی خوب میشوم
اگر بدانم کی خوب میشوم
زیر بار این انتظار، بهتر دوام میآورم.
کی خوب میشوم آقا؟!
من هر شب به امید این که فردا خوب میشوم میخوابم
و به دل خوشی این که روز خوب شدنم فرا رسیده
چشم باز میکنم و از خواب بیدار میشوم.
آن امید و این دلخوشی اگر نبود
هر شب با آرزوی مرگ میخوابیدم
و اگر صبح بیدار میشدم
خودم را نفرین شدۀ خدا میپنداشتم.
کسی که امیدی به خوب شدنش نیست
زنده بودن برایش
بزرگترین عذاب خداست.
آقا!
میشود بگویی کی خوب میشوم؟
بگذار امیدم به زندگی
بیشتر از اینی باشد که هست.
حتّی اگر بناست یک روز مانده به مرگم خوب شوم
باز هم بگو.
خوب شدنم به قدری طرب انگیز است
که به امید همان یک روز
عمری را غرق شادی زندگی خواهم کرد.
من اگر خوب شوم، به دردت میخورم
یک لحظه اگر کسی به درد تو بخورد
میتواند یک عمر مستی کند
چه رسد به یک روز که هزاران لحظه است.
اگر خوب شدنم دردی از تو دوا نمیکرد
این قدر التماس نمیکردم.
بد بودن و بد ماندنم عقدهای شده برای تو
من اگر خوب شوم، لا اقل بار یک عقده از روی دلت برداشته میشود.
یک روز خوب میشوم و به دردت میخورم
و از خدا میخواهم که به آن یک روز برکتی به اندازۀ یک روزگار بدهد.
آقا!
دلم خوب شدن را میخواهد
به درد تو خوردن را
عقدۀ دل تو نبودن را
زودتر بگو کی خوب میشوم.
شبت بخیر یار خوب خوب من!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
📌پاک کردن صورت مسئله یا بالا بردن فرهنگ جامعه
❓آیا درست است که دائم بگوییم نباید ماهواره در خانه باشد و از این راه، صورت مسئله را پاک کنیم؟ ما باید فرهنگ جامعه را ارتقا دهیم.
کسانی که اصرار به جمع کردن ماهواره دارند، به عقل ما اهانت میکنند. پیام کار آنان، این است که شما شعور ندارید و ما باید به جای شما فکر کنیم.
✅قبل از هر چیز، باید این نکته را تذکّر دهیم که مخاطب ما در این کتاب، خانوادهها هستند. پس ما بحثی در بارۀ جمعآوری ماهوارهها به وسیلۀ نیروی انتظامی نداریم. آنچه نیروی انتظامی انجام میدهد، اجرای قانونی است که در مجلس شورای اسلامی مبنی بر ممنوعیت ماهواره، تصویب شده است.
🔰امّا در پاسخ به این پرسش، توجّه به چند نکته ضروری است:
1⃣ ارتقای فرهنگ، ایجاد مصونیت از درون
بدون بالا بردن فرهنگ خانواده، نمیتوانیم به هدف اصلی ــ که همان ایجاد مصونیت از درون است ــ ، برسیم. چه اشتباه بزرگی است اگر خیال کنیم تنها با جمعآوری بساط ماهواره، میتوان خانواده را بیمه کرد. مگر تنها ماهواره است که عامل انحراف خانوادههاست؟ اگر فرهنگ خانواده را ارتقا ندهیم، با اینترنت، تلفن همراه، سیدیهای فیلم و عکس و ... چه خواهیم کرد؟
✳️بهتر است به جای کلمۀ فرهنگ ــ که شاید کمی در این جا مبهم باشد ــ از دو کلمۀ رسای دیگر استفاده کنیم. ما باید «معرفت» و «معنویت» خانواده را به قدری بالا ببریم که حتّی فکر نشستن پای برنامههای مبتذل به ذهنشان خطور نکند.
✔️ما باید بیشترین همّت خود را خرج کارهای فرهنگی کنیم، مردم کشورمان را آگاه کنیم، راه مقابله با جنگ نرم را بیاموزیم و عملی کنیم.
🔆امروزه، کوتاهی در عرصۀ مبارزۀ نرم، هیچ توجیهی ندارد. نباید از این میدان، غافل شد. باید مبتنی بر فرهنگ دینی و منابع اصیل و مبانی محکم مکتب ناب قرآن و اهل بیت علیهم السلام به مبارزۀ فرهنگی با شبکههای ماهوارهای بپردازیم.
⬅️ادامه دارد .....
📚بشقابهای سفره پشت باممان ۲۱۴_۲۱۳
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃نگاهت شفای دردم
آقا! آقا! آقا!
باید نشست و فکری کرد به حالِ حال خراب من.
حالم خرابتر از این حرفهاست
اگر تو را نمیشناختم و خدای تو را
امیدم تا به امروز هفتاد کفن پوسانده بود.
حال خراب من
فقط کسی را مأیوس نمیکند
که یا عقل ندارد
و یا ایمان به خدای رحمان و رحیم تو دارد.
گرهی که به حال من افتاده
فقط با سر انگشت دست تو باز میشود
که دست خدا روی زمینی.
همۀ آدمها اگر دست به دست هم بدهند
توان باز کردن این گره را ندارند.
امتحان کردهام که میگویم
پیش هر کسی جز تو رفتم
کلاف حالم سر در گمتر شد.
این گرههای تو در تو را که میبینی
هر کدامشان را
آدمهایی به حالم انداختهاند
که فکر میکردم کارشان گرهگشایی است.
کار، کار خود توست.
تا هر وقت که جان داشته باشم و توان
التماست میکنم
من یقین دارم التماس کردن به تو
خودش داروی حال بدی است
که نایی برایم نگذاشته.
نشانهاش هم این است:
در این چند روزی که دارم به تو التماس میکنم
احساس میکنم کمی و حتّی بیشتر
حالم رو به بهبودی است.
این فرق التماس کردن به تو و التماس کردن به دیگران است.
به دیگران التماس کردم
قدمی برداشتند که کاری برایم کنند
انگشت تدبیر پیش آوردند
که گرهی از حالم باز کنند
گرهها کورتر شد، کار دلم پیچیدهتر.
به تو التماس کردم، فقط التماس.
تو ایستادهای هنوز به تماشا، فقط تماشا
ولی حالم بهتر از پیش است.
گرهها شل شده
کار دلم رو به گشایش است.
کی میخواهم باور کنم که نگاه تو
کار هزار هزار هزار سرپنجۀ تدبیر آدمهای دیگر را میکند؟
اصلاً اگر همۀ آدمها تدبیرشان را روی هم بریزند
کار یک نیم نگاه تو را از پیش نمیبرند.
من التماس میکنم، تو تماشا کن
همین طور که پیش برویم
خوب میشوم و به دردت میخورم.
التماس میکنم نگاهت را از من نگیر.
شبت بخیر نگاهت شفای دردم!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🌧باران
باران که میآید
قطره قطرهاش یاد تو را زنده میکند.
قطرهها از آسمان تا زمین که میآیند
نام تو را زیر لب زمزمه میکنند و میبارند.
من نام تو را
از صدای زمین خوردن قطرهها میشنوم
اما این بار، مانند بارهای دیگر سنگین نیست
ما اگر زیر بارِ دِین تو نباشیم، میمیریم.
این بارِ دین توست
که بهانۀ بودن ما میشود.
امید ما به زندگی
از آن روست، که همیشه
زیر بارِ دِین توایم آقا!
#جمعه
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi