eitaa logo
محسن عباسی ولدی
56.1هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
348 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنرانی: زندگی و بندگی (۹) | حجت‌ الاسلام‌ عباسی‌ ولدی.mp3
21.84M
🌙 شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ 🔰 شب بیست و یکم 🎙حجت الاسلام 🎧 موضوع: 🔶 قسمت نهم ⏱ ۳۰:۱۰ @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ۴ ✅ هم بخون📖 ✅ هم با صدای نویسنده گوش کن🎧 🍃بچشان به کاممان طعم شیرین بی مثالت🍃 📚 ص۶۱ @abbasivaladi 🎥 کلیپ با کیفیت اصلی 👇👇👇👇👇👇👇 https://b2n.ir/f47299
🍃آقای من! این که در پیشگاه تو ایستاده، بنده‌ای است که دست نیازش را لحظه‌ای از آسمان لطف تو پایین نیاورده. بنده‌ای که با تمام وجود، یقین دارد خلقت کائنات، از آنِ توست و کار عالمیان به دست تو. تو برتری و والا، ای پرودگار عالمیان! 🍃آقای من! می‌بینی بنده‌ات را که چگونه رقّت بار، پشت در خانه‌ات ایستاده؟ سر به دیوار خانه گذاشته، ایستاده و نمیرود؛ چون جای دیگری ندارد که ندارد که ندارد، او نادار و محتاج توست. دعا می‌کند و با دعا درِ خانه را می‌کوبد. 📚قصّۀ من و خدا "قصّۀ واژه‌هایی که بوی ابوحمزه گرفتند" ۲۸ @abbasivaladi
اولوا الالباب_028(1).mp3
1.89M
🎧 ✳️ راه اصلی رشد عقلی اینه که انسان عقلش رو درگیر مفاهیم آسمونی کنه، چون جنس عقل آسمونیه نه زمینی. ✨ رسول خدا صلی الله علیه و آله تجسّم عقله؛ عقل کلّه و اگه کسی از پیامبر خدا فاصله بگیره از عقل فاصله گرفته. 🔴 انسان اگه بخواد عقلش رو فعّال کنه، باید ببینه پیامبر و اهل بیت علیهم السّلام چی گفتن، درباره ی اونا فکر کنه و تدبّر کنه تا عقلش فعّال بشه. @abbasivaladi
سخنرانی: زندگی و بندگی (۱۰) | حجت‌ الاسلام‌ عباسی‌ ولدی.mp3
23.61M
🌙 شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ 🔰 شب بیست و سوم 🎙حجت الاسلام 🎧 موضوع: 🔶 قسمت دهم ⏱ ۳۲:۴۱ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💥با یه برنامه جدید و جذّاب به خونه های شما اومدیم. 🌸 تو این برنامه بناست بین ما و امام زمان علیه السلام، امام مهربونیا یه قرار گذاشته بشه؛ اون قرار تو اسم برنامه خودش رو نشون میده....... 🍃«می‌خوام شبیه تو بشم»🍃 🔻شکر ۳ ✅ یک شنبه، سه شنبه، پنج شنبه ۱۲ @lalaiekhoda 🎥 کلیپ با کیفیت اصلی 👇👇👇👇👇👇👇 https://b2n.ir/f10027
🍃خدایا! صبر، جان ایمان است و من از آن، بی‌بهره. نه برای طاعت، نه در مقابل معصیت و نه بر مصیبت، صبور نیستم. 🍃گاهی هم که صبر می‌کنم، یک دنیا گله و شکایت به آسمان میفرستم که رخسار صبرم را زشت می‌کند. خدایا! صبری زیبا به من عطا کن که زیبایی‌اش چشم‌گیر باشد. 🍃بارالها! گناه، بُن‌بست‌هایی در زندگی‌ام زده که برون رفتن از آن، جز به توفیق تو میسور نیست. زمان را از دست داده‌ام گشایش کارم را به تأخیر مینداز و راهی برای بیرون آمدن از این بُن‌بست‌ها پیش پایم باز کن. 🍃الهی! از تو می‌خواهم صداقت را روح گفتارم کنی، تا هر چه می‌گویم، همان باشد که میباید. 📚قصّۀ من و خدا "قصّۀ واژه‌هایی که بوی ابوحمزه گرفتند" ۲۹ @abbasivaladi
اولوا الالباب_029.mp3
1.48M
🎧 ✅ اگه با یه نماز خواندن احساس کنیم که حقی از بندگی مون رو ادا کردیم، معلوم میشه خدایی که میپرستیم، خدای خیلی کوچکیه. 🔴 اولوا الالباب هر چقدر بیشتر به عظمت خدا پی میبرن؛ خودشون رو بدهکارتر می بینن، از بندگی خودشون خجل تر میشن. ‼️ نشونه ی رشد ایمان آدم اینه که، هر چقدر ایمانش بیشتر میشه، حسّش نسبت به حقارت و هیچ بودن در برابر خدا بیشتر میشه. @abbasivaladi
🍃بهشت آسمان اگر در آغوشم بیاید بی تو هیچ حسّی نمی‌دهد به من. آسمان، بی‌تو صفحه‌ای پُر از خار است هر چه قدر بیشتر در آغوشم جا بگیرد زخم‌های بیشتری بر می‌دارد تنم. جنگل اگر در آغوشم بیاید بی تو هیچ حسّی نمی‌دهد به من. جنگل، بی‌تو کویری تفتیده است. هر چه قدر بیشتر در آغوشم جا بگیرد بیشتر می‌سوزاند تنم را. کوه اگر در آغوشم بیاید بی تو هیچ حسّی نمی‌دهد به من. کوه، بی تو قلّه ندارد، درّه‌ای عمیق است. هر چه قدر بیشتر در آغوشم جا بگیرد بیشتر به ساقط می‌کنم تنم را. دریا اگر در آغوشم بیاید بی تو هیچ حسّی نمی‌دهد به من. دریا، بی تو دیگ آبی جوشان است. هر چه قدر بیشتر در آغوشم جا بگیرد بیشتر تاول تاول می‌کند تنم را. بهشت اگر در آغوشم بیاید بی تو هیچ حسّی نمی‌دهد به من. بهشت، بی تو جهنّمی سوزان است. هر چه قدر بیشتر در آغوشم جا بگیرد بیشتر عذاب می‌دهد تنم را. اینها نجوای دوستم با تو بود که امشب شنیدم. از دلش بر آمده بود که این طور بر دلم نشسته و آتشم زده. دورۀ شنیدنم کی تمام می‌شود آقا! زمان چشیدن آیا فرا خواهد رسید؟ شبت بخیر بهشت! @abbasivaladi
🔸فرصت کتاب خوندن📚 نداری؟! 🔸موقع آشپزی🍳 و خیاطی✂️ نمیشه کتاب خوند؟! 🔸دوست داری پشت فرمون🚘 کتاب گوش 🎧بدی؟! 💥یه فرصت عالی برای کسایی که دوست دارن🤩 بهترین زندگی مشترک دنیا💞 رو داشته باشن! 🔻30 درصد تخفیف برای هر کتاب صوتی 🔻50 درصد تخفیف برای مجموعۀ کتاب صوتی 🔻50 درصد تخفیف برای کتاب صوتی اگه همراه کتابش خرید بشه 🔻50% تخفیف مجموعه صوتی و ارسال رایگان مجموعه کتابها ⏳زمان تخفیف: عید فطر تا آخر اردیبهشت 🔴 تا دیر نشده روی لینک زیر👇 کلیک کنید: https://ketabefetrat.com/audiobook
🍃مهربان امروز از تو غافل شدم. دوستم نگاهم کرد. تا چشمم به نگاهش خیره شد دست خودم نبود، یاد تو افتادم. تا آخر شب دوستم کمی سنگین بود با من. دلیلش را نپرسیدم چون می‌دانم برای غفلتی بود که از تو به من دست داد. سخت است برایم برخورد سنگینش ولی خوشحالم که مثل او را دارم. از همان ابتدای دوستی به من گفت تو را به اندازۀ یادی که از مولا می‌کنی دوست دارم. قاعدۀ دوستی ما همیشه زنده است. این قاعده مردنی نیست. وقتی که هست، به دوستی‌مان اعتماد دارم. این دوستی تا قیامت هم می‌تواند امتداد داشته باشد. وقتی که زیاد یاد تو می‌کنم حس می‌کنم می‌خواهد برایم بمیرد. درست مثل حسی که من به او دارم. وقتی که از تو حرف می‌زنم یا حرفی که تو دوست داری را می‌زنم قشنگ از وجناتش پیداست که سراپا گوش است. با شوقی که نشان می‌دهد چنان سر ذوق می‌آیم که دوست دارم تا توان دارم از تو بگویم. هر چه قدر بیشتر از دوستی‌مان می‌گذرد بیشتر می‌فهمم که داشتن چنین دوستی بعد از خود تو، بزرگ‌ترین نعمت خدا به یک انسان است. یک روز این دوست از خیالم بیرون می‌آید و در واقعیت، دست به دست او به تو خواهیم رسید. من به لطف تو امیدوارم. شبت بخیر مهربان! @abbasivaladi
🍃روح زندگی امروز دل‌نگران بودم. دل نگران قطعه‌های زندگی‌ام که کنار هم جور نمی‌شدند. هر کدام را که به دست می‌گرفتم دیگری از دستم در می‌رفت. قطعه‌های سر بازی داشتند با من. قشنگ معلوم بود که می‌خواهند آزارم دهند ولی من دست بردار نبودم و می‌خواستم آنها را کنار هم جور کنم. به قدری مشغول قطعه‌های زندگی‌ام شدم که تو را پاک فراموش کردم. اصلاً حواسم به نگاه دوستم هم نبود. یک لحظه به خود آمدم و دیدم دوستم لب‌گزیده دارد نگاهم می‌کند. اشک در چشمانش حلقه زده و به من خیره شده. تازه فهمیدم چه خاکی به سر شده. باز هم از تو غافل شدم. تو روح همۀ قطعه‌های زندگی من هستی چطور می‌شود که من از روح زندگی غافل می‌شوم و این گونه خودم را مشغول قطعه‌های آن می‌کنم؟ پا گذاشتن روی عقلی که خدا داده تا کی؟ لب‌گزیدن‌های دوستم به اندازۀ صد منبر موعظه دارد برایم گاهی که لب به سخن می‌گشاید با واژه‌هایش همۀ وجودم را آتش می‌زند. دوستم با همان نگاه معنادارش به من گفت: قطعه‌های زندگی قسم خورده‌اند برای کسی که از مولا غافل می‌شود جور درنیایند. زحمت بیهوده تا کی؟! کاش یک روز به آخر می‌رسید دفتر غفلت من! شبت بخیر روح زندگی! @abbasivaladi
🍃 حضرت کریم از غم، تصویری در ذهنم بود که اگر بخواهم رنگش را بگویم، سیاه طعمش، تلخ و قیافه‌اش: زشت. برای همین هم بود که همیشه از غم فرار می‌کردم. هیچ گاه به خاطرم نمی‌آید که غم را رفیق نشاط دانسته باشم. در زندگی‌ام این روزها اتّفاق جدیدی افتاده. دوستم تصویری جدیدی از غم ساخته برایم. غمی که سفید است مثل برف شیرین است، حتّی بیشتر از عسل زیباست به قدری که دوست ندارم لحظه‌ای چشم از آن بگیرم. هر چه قدر می‌خواهم این غم را از نشاط جدا ببینم، نمی‌شود. غمگین بانشاط ندیده بودم ولی با دوستی که تو نشانم دادی غم و نشاط را دست در گردن یکدیگر دیدم و با همۀ وجودم لذّت بردم. تازه می‌فهمم که راز بی‌حوصله بودن‌ها، افسردگی‌ها، تکراری شدن زندگی همه در یک چیز است: بی‌بهره بودن از غم عشق تو. من اگر با این دوستم همنشین نمی‌شدم هیچ گاه به این راز پی نمی‌بردم. امروز بزرگ‌ترین غم من در زندگی این است: چرا از غم عشق تو محرومم. من از بی‌نشاط بودنم خسته‌ام تکرارهای زندگی افسرده‌ام کرده. غم عشق تو برایم از نان شب هم واجب‌تر شده. آقا! من فقیرم و محتاجِ غم عشقت. تو کریمی و اهل صدقه دادن. کریم بهترین‌ها را به فقیر می‌دهد. بهتر از غم عشقت دیگر چیست؟ مرا ناامید نکن، دست خالی برنگردان در کاسۀ نیازم جرعه‌ای از غم عشقت را بریز! شبت بخیر حضرت کریم! @abbasivaladi
💥💥 مسااااااااااابقه مسااااااااااابقه 💥💥 ⁉️تا حالا با خدات قهر کردی⁉️ مسابقه کتاب خوانی از کتاب اول مجموعه 📚طعم شیرین خدا، با عنوان "من با خدای کوچکم قهرم! " 🔴امروز آخرین مهلت برای خرید کتاب🔴 📆 مهلت شرکت در مسابقه: تا آخر اردیبهشت ⬅️ تا دیر نشده همین جا 👇کلیک کنید: https://ketabefetrat.com @abbasivaladi
🍃کریم آشنا خسته‌ام از عوض شدن حالم! چه قدر زود از این حال به آن حال می‌شوم! با خبری که ردّی از رنگ آرزوهایم روی آن است، خوش‌حال می‌شوم و با خبر دیگری که بوی کابوس‌هایم را می‌دهد، حالم بد می‌شود. کاش آرزوهایم به رنگ دنیا نبودند و ای کاش کابوس‌هایم ترس‌های ستوده بودند! کی بناست از آرزوهای دنیایی خسته شوم؟ و آیا می‌رسد روزی که کابوس‌هایم را تو ستایش کنی؟ یا باید نشست و برخاست با دوستم را رها کنم یا این که باید مردن با تماشای او را انتخاب کنم یا این که باید یک روز همرنگ او شوم. او هم حالی به حالی می‌شود امّا میان حال به حال شدن من تا او فاصله از زمین تا آسمان است. وقتی خبری به او می‌رسد که ردّی از وصال تو در آن است همۀ وجودش می‌شود خوشحالی. او کابوسی جز نرسیدن به تو ندارد برای همین هم با خبری که بوی فراق می‌دهد، می‌شود کوه درد. می‌بینی این همه فاصله را؟ حالا حق می‌دهی که با تماشای او بمیرم؟ دوست دارم همۀ کابوس‌هایم بشوند قصه‌های خنده‌دار و همۀ آرزوهایم بشوند سنگ‌های بی‌ارزشِ شکسته. می‌شود روزی کابوسی جز نرسیدن به تو و آرزویی جز رسیدن به تو نداشته باشم؟ تو اگر همان کریمی هستی که من می‌شناسم، حتماً می‌شود. شبت بخیر کریم آشنا! @abbasivaladi
⁉️حجاب و ازدواج؛ دوست یا دشمن هم؟ (رابطۀ حجاب و تأخیر در ازدواج) 📌به نظر می‌رسد با توجّه به این‌که هم‌اکنون جذّابیت ظاهری، نقش ویژه‌ای در انتخاب پسران دارد، حفظ نگاه و حجاب مانع ازدواج موفّق است. کسانی که نگاه و عفاف خود را حفظ نمی‌کنند، ازدواج موفّقی دارند. 🔸اصل بندگی است ✳️ دنیا مسیری است که انسان با طی کردن صحیح آن، به هدف آفرینش خویش می‌رسد. طی کردن صحیح این مسیر هم در گرو بندگی است. ✅ وظیفۀ جوانی که امکانات و مورد مناسبی برای ازدواج دارد، آن است که بدون سخت‌گیری‌های بی‌جا ازدواج کند و اگر نمی‌تواند ازدواج کند، عفّت پیشه کند که دستور صریح قرآن است: ✨وَ أنْکِحُوا الأیامی مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ* وَ لْیسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لایجِدُونَ نِکاحاً حتّی یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ. 🍃مردان و زنان بى‏ همسرِ خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درست‌کارتان را. اگر فقیر و تنگ‌دست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بى‏نیاز مى‏سازد. خداوند گشایش‏دهنده و آگاه است. و کسانى که امکانى براى ازدواج نمی یابند، باید پاک‌دامنى پیشه کنند تا خداوند از فضل خود، آنان را بی نیاز گرداند. ⬅️ ادامه دارد..... 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص ۲۱۳ @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ۵ ✅ هم بخون📖 ✅ هم با صدای نویسنده گوش کن🎧 🍃بچشان به کاممان طعم شیرین بی مثالت🍃 📚 ص۷۶ @abbasivaladi 🎥 کلیپ با کیفیت اصلی 👇👇👇👇👇👇👇 https://b2n.ir/f47299
🍃راه کوتاه خدا من از خندیدن‌های تکراری خسته‌ام. موضوع خنده‌هایم فقط به درد فاصله انداختن میان لب‌هایم می‌خورد. مدّت‌هاست که از ته دل نخندیده‌ام. چیزی برای خنده‌های معنادار پیدا نمی‌کنم. خندیدن‌های بی معنا هم تنها چیزی که با خود نمی‌آورند نشاط است و شادابی. باید همین روزها منتظر طوفان افسردگی باشم. من از خندیدن‌های تکراری خسته‌ام. خنده‌هایی که تنها شکل صورت را عوض می‌کنند توان عوض کردن حال و هوای روحم را ندارند چه قدر منتفّرم از این خنده‌ها که زورشان به هوای گرفتۀ دلم نمی‌رسد. من از خندیدن‌های تکراری خسته‌ام. وقتی که اجبار به کمک تکرار می‌آید در پنجۀ خنده‌ها مثل اسیری می‌شوم که جز باز کردن لب‌هایش چارۀ دیگری ندارد. چه قدر خنده‌های اجباری زجرآور است. باید چگونه‌ تاب آورد اجبارهای تکراری را؟! دوست دارم به اندازۀ دوستم بزرگ شوم. تو خوب می‌دانی وقتی خنده‌های دوستم را می‌بینم چه قدر آه می‌کشم و حسرت می‌خورم. موضوع خنده‌های او خیلی فرق می‌کند با خنده‌های من. آیا روزی می‌رسد که من هم مثل اوبه دردهایم بخندم؟! دردهایی که آسمان را روی سر من خراب می‌کند برای دوستم موضوع خنده‌های از ته دل می‌شود. با این همه فاصله بگو چه کار کنم؟ شبت بخیر راه کوتاه خدا! @abbasivaladi