♨️#پیشنهاد_ویژه♨️
🍃قسمت دوم
🍃رسیدیم درِ خونه. در زدیم. زن میانسالی در رو باز کرد. بعد از سلام و علیک وارد شدیم.سمت چپ، یه اتاق کوچیک بود. گوشۀ اتاق، یه تخت بود که یه جوون روش دراز کشیده بود. اون جوون از گردن به پایین قطع نخاع بود. جز سرش، هیچ جای بدنش حس نداشت.
🍃گفتگو شروع شد: کلاس دوم راهنمایی، خرّمشهر ... . معلّم در حال درس دادنه که بمبارون هوایی میشه. یکی از بمبا روی سقف کلاس میافته و سقف، رو سر دانشآموزا خراب میشه. دوستاش جلوی چشماش پر پر میشن. خودشم تیرآهن سقف میافته روی گردنش و قطع نخاع میشه.
🍃حالا بیشتر از بیست ساله که از اون روز گذشته. اون جوون تو همۀ این مدّت، جز سالی دو سه بار که با آمبولانس یه چرخی تو شهر میزنه، کنج خونه افتاده و داره روزگار میگذرونه.
🍃ازش پرسیدم: تو که از گردن به پایین حس نداری، وقتی مریض میشی، از کجا میفهمی؟
گفت: نمیفهمم.
گفتم: پس چه طور مداوات میکنن؟
گفت: به قدری بیماریم پیشرفت میکنه که به عفونت تبدیل میشه و از بدنم بیرون میزنه. اون وقته که دکترا میفهمن و درمونم رو شروع میکنن.
🍃خدایا! من تا حالا این طوری به «درد» نگاه نکرده بودم. درد چه نعمت بزرگیه و من چه بندۀ غافلی هستم! من رو ببخش که تا حالا هر وقت درد به سراغم میاومد، ازت آروم شدنش رو طلب میکردم، بدون این که اون رو نعمت بدونم و شکرش رو به جا بیارم.
🍃بهش گفتم: به چی علاقه داری؟
گفت: به کتاب خوندن.
گفتم: میخونی؟
گفت: نه.
گفتم: چرا؟
گفت: برا خوندنِ کتاب باید اون رو دستم بگیرم و ورق بزنم؛ ولی من که نمیتونم این کار رو انجام بدم. اگه بخوام کتاب بخونم، باید مادرم کتاب رو جلو چشمم بگیره و ورق بزنه؛ امّا اون، همۀ وقتش رو برا من گذاشته. مگه میتونم ازش توقّع این کار رو هم داشته باشم؟!
🍃خدایا! تا حالا به هر نعمتی فکر کرده بودم؛ ولی دیگه به این فکر نکرده بودم که حتّی دست گرفتن کتاب و ورق زدن اون، خودش یه نعمته. از طرف تو چه قدر نعمت و از طرف من چه قدر غفلت!
🍃وقتی جایی از صورتش میخارید، به مادرش میگفت: «صورتم میخاره» و بعدشم نشونی میداد که کجای صورتشه: سمت چپ، پایین چشمم، نه کمی بالاتر ...
دیگه داشتم گیج میشدم از این همه نعمتایی که توشون غرق بودم و حتّی لحظهای بهشون فکر نکرده بودم. هر چی فکر میکنم، یادم نمیآد تا اون وقت برا خاروندن صورتم خدا رو شکر کرده باشم.
🍃بهش گفتم: یک سؤال.
گفت: بپرس.
گفتم: ناراحت نمیشی؟
گفت: نه.
گفتم: بیشتر از بیست ساله، از وقتی نوجوون بودی تا حالا که سی و خوردهای سال از عمرت گذشته، کنج خونهای. با این همه مشکل، از خدا گلایه نداری؟ ازش ناراحت نیستی؟
🍃تا این رو شنید، حالش تغییر کرد و گفت: نه! نه! خدا خیلی خوبه، خیلی خوب. شکر خدا، شکر خدا!
این حرف رو که زد، دیگه با همۀ وجودم پیشش احساس کوچیکی کردم.
مادرشم میگفت: «مناجاتای سحر پسرم با خدا دیدن داره». چه قدر دوست داشتم یه بار وقت سحر پیشش بودم و مناجاتای اون رو با خدا میدیدم!
📚 #طعم_شیرین_خدا، کتاب پنجم، صفحۀ 187
🍃یار مهربان
فاصلۀ میان ما و تو از زمین تا آسمان نیست. از زمین تا آسمان، یک بندِ انگشت از فاصلۀ میان ما و تو هم نمیشود؛ ولی تو ما را طوری تحمّل میکنی که گویی همردیف مایی و یا زبانم لال، حتّی پایینتر.
ما همه مثل همیم، خوب و بدمان فاصلۀ چندانی با هم ندارند؛ امّا تاب تحمّل همدیگر را نداریم. شدهایم بار دوش یکدیگر، آن هم بارهای سنگینی که برای زمین گذاشتنشان لحظهها را میشماریم.
حال بدی است! زندگی را بر ما سخت و تنگ کرده. چه قدر محتاج فهمیدن حال توایم. ما اگر مثل تو باشیم، دنیا برایمان گلستان میشود. چه قدر بار از دوشمان برداشته میشود. زندگی در این اندازه از سبکباری، در خیالمان نمیگنجد.
آقا! بیا و امشب به ما یاد بده راز تحمّل کردنهایت را. ما خودمان هم خودمان را تاب نمیآوریم. بگو چگونه تاب میآوری ما را.
چه بگویی چه نگویی تا عمر داریم، مدیون تحمّلهای توایم. یقین دارم تو اگر ما را تحمّل نکنی، زمین و آسمان ما را تاب نمیآوردند.
شبت بخیر یار مهربان!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴
دلت هوای کربلا کرده😭
دلت میخواد قدم به قدم همراه زائرا باشی😔
امسال #اربعین دلای جامونده رو با خوندن مجموعه #حسینیه_واژه_ها راهی کربلا میکنیم😭
💥0⃣2️⃣ درصد تخفیف اختصاصی اعضای کانال برای این مجموعه به همراه ارسال رایگان
🎁کد تخفیف: اربعین
⏳مهلت استفاده از کد تخفیف: تا پایان ماه صفر
💎 برای آشنایی بیشتر با مجموعه "حسینیه واژه ها" یه سر به این جا👇 بزنید.
https://ketabefetrat.com/moharram/
🛍 برای خرید این مجموعه ارزنده این جا 👇 کلیک کنید.
https://ketabefetrat.com/product/حسینیه-واژه-ها
@abbasivaladi
🕰 صرفهجویی در وقت با فرزندان بیشتر
✅ درسته که از یه جهت، تعداد بیشتر بچّهها، از مادر وقت بیشتری میگیره؛ امّا وقتای زیادی رو هم برا مادر به ارمغان مییاره.✌️
🔵 تو شیوۀ زندگیِ پدرا و مادرای ما، فرزندای بزرگتر، کمککارِ والدین در ادارۀ امور زندگی بودن. اونها هم در نگهداری بچّهها و هم در کارهای خونه، عصای دستِ والدین بودن. به همین دلیل هم خیلی زودتر از بچّههای امروزی برا ادارۀ یه زندگی، آماده میشدن.💪
🔴 امّا در شیوۀ زندگی امروز، بچّهها، دیگه کمککارِ پدر و مادر نیستن. برا همین هم دو دهه از عمرشون هم که میگذره، نمیتونن خودشون رو اداره کنن، تا چه برسه به یه خونواده!🤭
#ایران_جوان_بمان
#جمعیت
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃امام زمان من
گاهی پیش از آن که شرفیابِ محضرت شوم برای شب بخیر، از کسانی که به تو فکر میکنند میپرسم که دربارۀ چه بنویسم. امشب از کسی پرسیدم و گفت برای امام زمان. نمیدانم قصد شوخی داشت یا حرف دلش بود. اولش شوخی گرفتم؛ ولی بعد ...
چه واژۀ کوتاه و پر معنایی: امام زمان. تو امام زمان من هستی. تو اگر نباشی زمان یک لحظه به پیش نخواهد رفت و در همان دم نبودن تو میایستد.
تو امام امروز من هستی. اگر من امروزم را با تو آباد نکنم، در امروز خواهم ماند و به پیش نخواهم رفت. امروزهایی که غافل از تو میگذرند، دیروزهای روی هم انباشتهای میشوند که حسرت دیدار فردا را به دلم خواهند گذاشت.
تو امام زمانی. هر کسی میخواهد باور کند و اگر نمیخواهند یک گوش را در و آن یکی را دروازه کند. چه کسی گفته زمان همیشه در حال سیر است. زمان میایستد، به عقب برمیگردد، زودتر پیش میرود و کندتر جلو میرود. اینها وقتی اتفاق میافتد که تو فرمان دهی.
تو امام زمان من هستی. این واژۀ کوتاه هر چه قدر هم که تکرار شود، باز هم پر از آرامش است.
شبت بخیر امام زمان من!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_تصویری
🍃دلنوشته های #اربعین
🎙#محسن_عباسی_ولدی
💎 برای آشنایی بیشتر با مجموعه #حسینیه_واژه_ها👇
https://ketabefetrat.com/moharram/
🛍 برای خرید این مجموعه 👇
https://ketabefetrat.com/product/حسینیه-واژه-ها
@abbasivaladi
🍃بارالها! به ایمانهایی که از کنار دل میگذرند ولی در عمق جان، نفوذ نمیکنند، اعتمادی نیست. من از تو ایمانی میخواهم که در جانم نفوذ کند و خانۀ دلم را به تسخیر خویش درآورد.
🍃خدایا! هنوز هم از این که مخلوقاتی چون خودم، سود و زیانی به من برسانند، خوشحال و ناراحتم. تو به من یقینی عطا کن تا بدانم جز آنچه تو برایم نوشتهای، نصیبم نخواهد شد و همۀ سود و زیان من در دست توست.
🍃بارالها! تا وقتی که آرزوهایم فکرهایم را بسازند، نمیتوانم به آنچه دارم، دل خوش کنم و راضی باشم. من باید بدانم سهمم از زندگی همان است که تو برایم کنار گذاشتهای. بیا و بزرگی کن و طعم رضایت را به کامم بچشان.
📚قصّۀ من و خدا
"قصّۀ واژههایی که بوی ابوحمزه گرفتند"
#قصّۀ_من_و_خدا
#عاشقانه_های_بارانی
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
صاحب روز جمعه
جمعه برای عاشق، روز تراکم غم است، انباشت غصه و شلوغبازار دغدغۀ آمدن یا نیامدن تو. عاشق روزهای جمعه آرام و قرار ندارد. غروب جمعه که میشود، هوا وقتی رو به تاریکی میرود، حال و هوای دل عاشق هم تاریک میشود. بعد از غروب جمعه، عاشق حسابی خسته است، خسته از باری که از صبح تا غروب از دلهرۀ آمدن و نیامدنت بر دوش کشید.
«کاش اگر نمیآیی، جمعه هم نیاید» حرف دل همۀ عاشقهاست. بیدار بودن در روز جمعه، ریاضت سختی است برای عاشق. کاش میشد در جمعههایی که بنا نداری بیایی، خواب را بر عاشق مسلط میکردی تا زیر پتک سنگین این ریاضت، خرد نشود.
تو اگر ولی خدای حکیم نبودی و اگر به عصمتت قائل نبودم، اگر معشوق بودی، ولی مثل معشوقهای دیگر، در صحت محاسباتت تردید میکردم. مگر یک عاشق چه قدر توان دارد برای تحمّل این همه اضطراب و دلهره! حتما دارد که تو او را در حال دست و پا زدن او را در میان دلشورۀ آمدن و نیامدنت میپسندی؛ ولی دلم آرام است که میدانی چه قدر این دست و پا زدن سخت است!
شبت بخیر صاحب روز جمعه!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
📛 اگه بدونیم خشم:
🔹ویرانگر خونه هاست؛
🔹ایمان رو از بین میبره؛
🔹عمر انسان رو کوتاه میکنه،
🔹انسان رو از آدمیت بیرون میکنه و در شمار چارپایان قرار میده،
⁉️ آیا باز هم به خشم خودمون میدون میدیم؟🤔
🔴 خشم، دامه شیطونه برا انحراف انسان از مسیر آفرینش. اگه به خشم میدون بدیم، حدّ ایستایی نداره و ما رو تا سر حدّ هلاکت هم میبره.🤭
📛 چه موجود وحشتناکی! ولی چرا از اون نمی ترسیم؟ حالا که همۀ این بلاها رو یک جا بر سرمون مییاره، چرا به راحتی با اون کنار اومدیم؟ شاید علتش همینه که میگن: آدم، عصبانی که میشه، عقلش رو از دست میده.🤯
✅ بسیاری از آدما فکر میکنن که قدرتمند بودن، در غلبۀ بر دیگران یا بلند کردن وزنه های سنگینه، ولی پهلوان واقعی کسیه که در مقابل غضب خودش پیروز بشه.💪
🍃رسول خدا صلوات الله علیه و آله خطاب به اصحاب خود فرمود:
«در میان شما پهلوان کیست؟»
✨گفتند: شخص نیرومندی که پهلویش به خاک نرسیده باشد.
✨فرمود: «امّا پهلوان واقعی آن مردی است که شیطان به دلش مُشت بکوبد و خشمش بالا بگیرد و خونش به جوش آید؛ امّا خدا را یاد کند و با بردباری، خشم خود را مغلوب کند».
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_دوم
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0237ale_emran 196-197.mp3
7.59M
#لالایی_خدا ۲۳۷
#سوره_آل_عمران آیات ۱۹۷ - ۱۹۶
#محسن_عباسی_ولدی
#نمایشنامه
(فقر مسلمانان)
📣 بچه های لالایی خدا!
👈اونایی که ساکن شهر اراک هستید؛
👈اونایی که ساکن شهر و روستاهای نزدیک اراک هستید؛
‼️یادتون نره! حتما، همین امروز و فردا، شماره تلفن، اسم و فامیل و آدرستون رو برا ادمین کانال بفرستید..🌸
#به_مدد_الهی_کرونا_را_شکست_میدهیم
@lalaiekhoda
🍃 بنده دردانه خدا
خیلی دوست دارم بدانم که در جمع تو و ملازمانت چه میگذرد. دور هم که مینشینید، خیلی خوش میگذرد. درست میگویم؟ حرفهایتان همه بوی آسمان دارد، چه آنهایی که تو میگویی و چه حرفهایی که آنها میزنند. حضور خدا در هیچ جمعی، بیشتر از جمع تو و ملازمانت احساس نمیشود. من میدانم گاهی همه ساکت میشوید و خدا با شما حرف میزندو تردید ندارم که همه صدای خدا را میشنوید.
چه حال و هوای دلانگیزی دارد جمع شما. لبخندهایتان حتی اگر چشم بر هم زدنی طول بکشد، به اندازۀ همۀ قهقهههای طولانی ما نشاطانگیز است.
نوش جانتان! گوارای وجودتان! شما در حلقۀ آسمانی خویش خوش باشید و ما هم در جمعهای زمینی خودمان دست و پنجه نرم میکنیم با رشتهای که از مرگ تدریجی به دور گردنمان پیچیده.
فقط یک سؤال. ما وقتی در جمعی قرار میگیریم که خیلی از آن خوشمان میآید، همه چیز و همه کس، خارج از آن جمع را فراموش میکنیم. آقا! تو هم وقتی در جمع ملازمانت هستی، ما را فراموش میکنی؟ گمان نمیکنم. اگر باور کنم که ما را فراموش میکنی، میمیرم. خدا را شکر که تو مثل ما نیستی.
شبت بخیر بندۀ دردانۀ خدا!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
🔴‼️🔴 خبر خبر 🔴‼️🔴
سلام🌹
بچه های لالایی خدا📣📣📣📣
🍃عمو عباسی ازبچه هایی که در شهر اراک و روستاهای اطراف اراک زندگی می کنن خواستن:
🔹اسم
🔹آدرس
🔹شماره تلفنشون رو
خیلی زود، امروز و فردا😉
به این آدرس 👇👇👇👇ارسال کنن؛
🌸 @modir_lalaiekhoda🌸
💡آخه میخوان تعدادی از اونا رو برای یه برنامه به قید قرعه انتخاب کنن. پس زود باشید.
🔻آزادی بچه ها و حرف مردم🔻
‼️بعضیا نگران طرد شدن خودشون از محیطهای فامیلی هستن و میگن: ما وقتی بچّههامون رو آزاد میذاریم، بقیه میلی به رفت و آمد با ما ندارن. چون میترسن که بچههاشون مثل بچّههای ما لوس بشن! اونا با دیدن بچّههامون که آزادی دارن، به ما اتّهام سهلانگاری یا ندونمکاری در تربیت میزنن.😳
✅ ما بنا نداریم چشممون رو به واقعیتهای جامعه ببندیم. بی شک، بعضی از خونوادهها نگاه بدی به آزادی دارن و آزادی رو سوء تربیت به حساب مییارن؛ امّا حواستون باشه که بچهها، تو دست ما امانت هستن و ما حق نداریم به دلیل فرار از طرد شدن، به نیازهای بچههامون، بیاعتنایی کنیم.❌❌
⁉️ آیا درسته که آدم، شیوۀ تربیتی خودش رو به خاطر حرف مردمی که از اصول تربیتی آگاهی ندارن تغییر بده، در حالی که میدونه کاری که انجام میده، درسته؟🤔
❌❌ کار کسی که مدیریت تربیت فرزندش رو به دست حرفِ مردمی میسپاره که از اصول تربیت بیخبرن، از کار این مردم بیخبر، بدتره.☝️
✅چه خوبه به جای خیلی از حرفهای غیرضروری که تو خیلی از مهمونیا ردّ و بَدَل میشه، باب گفتگو دربارۀ تربیت رو باز کنیم و دربارۀ ضرورتِ دادن آزادی به بچهها و آثار منفی ممانعت از آزادی، صحبت کنیم. شاید اونا به این حرفها عمل نکنن امّا حدّاقل میفهمن که کار شما حقّه و آزاد نذاشتن بچّهها، کار غیرتربیتی و نادرستیه.😉
#من_دیگر_ما
#کتاب_سوم
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃راز زندگی
ما از هم میترسیم؛ چون زنده نیستیم. مردهها ترسناکاند. ما از کودکی تا بزرگی، از مردهها میترسیم.
ما از هم میترسیم؛ چون عاشق نیستیم. آدمهایی که عاشق نیستند، هر جرم و جنایتی از آنها بر میآید. ما از کودکی تا بزرگی، از مجرمها میترسیم.
زندگی به عشق بند است. وقتی که عاشق نباشیم، مردههای جنایتکاریم. میبینی چه قدر ترسناکیم!
ما حتّی از خودمان هم میترسیم. برای همین هم از خلوتکردن با خویش فرار میکنیم. تا کمی به خودمان میآییم، وحشت همۀ وجودمان را میگیرد. خدا نکند کسی بخواهد خودمان را نشانمان بدهد. دماری از روزگارش در میآوریم که راه خانهاش را گم کند.
ما هزار نقاب میزنیم بر صورتمان تا هر کدام که افتاد، باز هم نقابی باشد که نگذارد خودمان را ببینیم.
چه قدر بی تو نفس کشیدن، ترسناک است. برای فرار از این ترس در چه دامهایی که گرفتار نشدیم!
آقا! باقی این ترس را بر ما ببخش و با عشقت ما را زنده کن.
شبت بخیر راز زندگی!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🔴 اگه کسی مطابق معیارامون پیدا نشد، چه کار کنیم؟🤔
✅ ازدواج نکردن بهتر از ازدواج کردن و شکست خوردنه.
🔹 کم نیستن کسایی که همون اوّل زندگی مبتلا به طلاق شدن و روحیهشون به شدّت خراب شده.🤯
❗️چه کسی حاضره با یه نفر ازدواج کنه، فقط برا این که ازدواج کرده باشه، حتّی اگه بدونه که نمیتونه در کنار اون زندگی آرومی رو تجربه کنه؟!😳
✔️ یه بار دیگه توی واقعی بودن معیارهاتون تجدید نظر کنید. اگر معیارها معقول و واقعبینانه باشه، نه قحطی دختر اومده و نه قحطی پسر. مشکل عمدۀ دخترها و پسرهای امروز اینه که خیلی سخت گیر شدن.☝️
🔹 قصّۀ معیارای بعضی از جوونا، قصّۀ اون کسیه که مادرش رو به بازار می بُرد تا بفروشه. بهش گفتن: «چرا می خوای این کار رو بکنی؟» گفت: «قیمتی براش میذارم که کسی نخره!»😳
❌ بعضیا، معیارایی برا ازدواج دارن که روی زمین مصداق خارجی نداره و خیلی خودمونی باید گفت: چنین فردی رو هنوز مادر نزاییده.😶
📛 گاهی دختر با ایرادایی کاملاً بیهوده و غیرعاقلانه، خواستگارای مختلف رو رد می کنه، ولی وقتی سنّش بالا رفت، بهش میگیم: «چه معیاری برا همسر آیندت داری؟» میگه: «هیچ، فقط زن نباشد!»
پسرا هم گاهی اون قدر سختگیری میکنن که سرانجام حاضرن به ازدواج با هر دختری تن بدن.😔
#نیمه_دیگرم
#انتخاب_همسر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃سر و سامان ما
میگویند دل باید از عقل اطاعت کند و گرنه زندگی به بیراهه میرود. این حرف درست است، اگر دل، کارونسرای هر محبّتی شده باشد و عقل همان باشد که خدای سبحان با آن عبادت میشود.
امروز که عقل حسابگر، همۀ معنای عقل شده، از اطاعت عقل، جز لجنزار شدن، چیزی عاید دل نمیشود.
دل اگر خانۀ محبت تو شود، معنای همان عقلی میشود خدا با آن عبادت میشود و بهشت با آن به دست میآید. آن وقت باید فرمان داد تا همه از دل فرمان ببرند. عقلهایی را هم که از دل اطاعت نمیکنند، باید زائل کرد.
دلی که عاشق توست، همیشه باید فرمانده بماند تا زندگیها سامان بگیرد. همۀ بیسر و سامانی ما دلیلی جز این ندارد که از چنین فرماندهی محرومیم. عقل حسابگر وقتی به چنین دلی میرسد، با همۀ وجودش احساس ذلّت میکند. وقتی سرباز دل میشود، حسابگریهایش زمین تا آسمان تغییر میکند. چه قدر بد! دلها خانۀ محبّت تو نیست. برای همین هم مجبوریم مردم را از اطاعت کردن از دل باز داریم.
بیسر و سامانی بس است. دلمان را خانۀ محبّت خویش کن!
شبت بخیر سر و سامان ما!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi