eitaa logo
محسن عباسی ولدی
56هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
349 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
دلیل این که خیلی از ماها در برابر فرزندآوری مقاومت می‌کنیم چیه؟ دو تا دلیل عمده داره: سختی اقتصادی،‌ سختی تربیت. می‌گن زندگی با بچه‌های زیاد، خرجش بیشتره و تو این وضعیت سختیای خاص خدا خودش رو داره. می‌گن تو این وضعیت فرهنگی، تربیت بچه‌ها سخته. فرق ما و کسایی که امام رو به خاطر فرار از سختی، تنها گذاشتن چیه؟ لطفا بدون این که بهمون بر بخوره، روی این سؤال فکر کنیم؟ @abbasivaladi
متن اربعینی امشب پیرمردی که در میان هر کدام از چین و چروک‌های صورتش هزار قصّۀ تلخ و شیرین نهفته، با دستان زبری که قاچ قاچ شده، کتری را از روی آتش برمی‌دارد. در دستش دستگیره نیست؛ ولی دستش نمی‌سوزد. چه خوب معلوم است که سال‌های سال است، دستگیر این دست حسین علیه السلام است. در استکان‌های کمرباریکش وقتی چاه سیاه عراقی می‌خوری، حتی اگر یک دانه شکر هم نداشته باشد، شیرینی‌اش به قدری هست که عسل کم می‌آورد پیش آن. هیچ کجا در این جاده چای تلخ پیدا نمی‌شود. نه،‌ فقط چای، که ابتدا تا انتهای این جاده، هر چه هست،‌ شیرینی است. @abbasivaladi
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* اعتقاد به سنت‌های معنوی کجای زندگی ماست؟ @abbasivaladi
سلام خیلیا وقتی حرف از فرزندآوری می‌شه، پای مشکلات اقتصادی رو وسط می‌کشن. بیاید چند تا سؤال جدی از خودمون بپرسیم و بدون تعصّب به جوابشون فکر کنیم: _ مگه خدا روزی رسون نیست؟ _ مگه خودش نمی‌گه روزی شما و بچه‌هاتون رو من می‌دم؟ _ مگه از خدا راستگوترم هست؟ _ چرا به وعدۀ خدا اعتماد نمی‌کنیم؟ @abbasivaladi
_ چطور می‌شه که این قدر چشممون دوخته شده به این و اون تا یه وعده‌ای بدن و دلمون رو خوش کنن؛ اما دلمون به وعدۀ خدا خوش نیست؟ _ وقتی یه پدری که از نظر مالی در حد متوسط جامعه‌است به پسرش می‌گه تو بچه‌دار شو، من خرجش رو می‌دم، دل پسر گرم می‌شه؛ اما چرا دل این پسر به وعدۀ خدا گرم نمی‌شه؟ _ فرق ما و یه آدمی که نگاه مادی به عالم داره، چیه؟ اونم تو دو دو تا چارتای زندگیش، جز عوامل مادی چیز دیگه‌ای رو به حساب نمی آره. ما هم همین طور. @abbasivaladi
یه مقدار با خودمون خلوت کنیم و بدون این که بخوایم سر خودمون رو شیره بمالیم، به کمک این سؤالا، ایمانمون رو محک بزنیم. ولی همین قدر بگم بهتون: آدمی که به خدا اعتماد می‌کنه، در اوج فقر هم احساس آرامش می‌کنه و آدمی که به خدا اعتماد نمی‌کنه، در اوج ثروتم همیشه از فقر می‌ترسه. مشکل اصلی پول داشتن و نداشتن نیست؛ مشکل ریشه‌ای اعتماد داشتن و نداشتن به خداست. @abbasivaladi
متن اربعینی امشب: آدم‌های این جاده، فرق می‌کنند. این جا کسی از این که خودش یا مالش خرج دیگران شود، نگران نیست. نگرانی‌ها همه این است: «نکند نشود خرج زائران حسین علیه السلام شوم! یعنی مالم لایق خرج شدن در راه حسین علیه السلام می‌شود؟» از این جا که بیرون می‌روی، باید نگاه التماس آلود داشته باشی و یا حتی زبان به التماس بگشایی، تا کمکت کنند؛ اما این جا التماست می‌کنند مالشان را برداری، از غذایشان بخوری، اجازه بدهی بارت را بر دوش بکشند. من این التماس‌ها را فقط در همین جا دیده‌ام. این کیست که در اربعین، دست می‌برد در دل میزبان و میهمان و دل‌ها را از رنگ دنیا خالی می‌کند؟ التماس برای این که مردم از دارایی‌ات استفاده کنند، چیزی فراتر از دل کندن است. در سرزمین اربعین، ثروت هر اندازه باشد، قشنگ است، به شرطی که خرج حسین شود. چه قدر زندگی بعد از زیارت اربعین سخت می‌شود. من هنوز هم اصرار دارم که بگویم، اربعین تجربۀ یک مرگ شیرین است. پا در مسیر زیارت اربعین که می‌گذاری، می‌میری و وارد بهشت می‌شوی. تمام که می‌شود، باز هم پرت می‌شوی روی زمین. @abbasivaladi
چهار شنبه: 31/6/1400 *┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* وقتی دوست و دشمن یه چیز می‌گن. @abbasivaladi
سلام وقتی دربارۀ یه خطر، هم دوست و هم دشمن یه چیز می‌گن، بی‌توجّهی به اون خطر، چه توجیهی می‌تونه داشته باشه؟ قبلاً حرفای مقام معظم رهبری رو براتون آوردم، حالا تحلیل یه نظریه پرداز صهیونیست رو هم بخونید. خواهش می‌کنم با حوصله بخونید: دیوید پل گلدمن (متولد 27 سپتامبر 1951) نظریه‌پرداز سیاسی‌اقتصادیِ صهیونیست، منتقد موسیقی و نویسنده‌ای است که بیشتر به‌خاطر مجموعه مقاله‌های آن‌لاین خود در "Asia Times" با نام مستعار "Spengler" شناخته می‌شود. این نام مستعار کنایه از مورخ آلمانی "اسوالد اسپنگلر" است که مشهورترین اثر او ، زوال غرب (1918) است؛ اسپنگلر در این کتاب ادعا می‌کند که تمدن غرب در حال مرگ است؛ "گلدمن" نیز از منظر یهود _ مسیحی می‌نویسد و اغلب، در تحلیل‌های خود بر عوامل جمعیت‌شناختی و اقتصادی تمرکز می‌کند. @abbasivaladi
گلدمن به‌عنوان یک اقتصاددان، صدها مقاله و تحقیق در زمینه‌های مختلف اقتصادی، در مجلات حرفه‌ای همچنین مجلات و روزنامه‌هایی مانند وال استریت ژورنال، بلومبرگ و... منتشر کرده است؛ وی بزرگترین تهدید آینده اقتصاد ایران را سالمندی جمعیت می‌داند و اظهار می‌کند: نیمه قرن جاری میلادی، یک‌سوم جمعیت ایران بیش از 60 سال خواهند داشت که این بسیار بیشتر از 10 درصد کنونی است. وی (با رضایتمندی و خوشحالی) نتیجه می‌گیرد: هزینه نگهداری از این جمعیت سالمند اقتصاد ایران را له خواهد کرد. @abbasivaladi
گلدمن در سال 2014 برای انتشار یکی از کتاب‌های خود با نام "تمدن‌ها چگونه می‌میرند" به سرزمین‌های اشغالی سفر کرد؛ وی در گفت‌وگو با روزنامه صهیونیستی می‌گوید تغییرات مثبت جمعیتی به جوامعی مربوط می‌شود که نگاهشان به آینده است و اعتماد به نفس دارند؛ نبود علاقه به بچه‌دار شدن از نشانه‌های افول تمدن‌هاست، هم‌اکنون دنیای اسلام‌ شاهد چنین پدیده‌ای است! گلدمن ادعا می‌کند که وقتی جوامع سنتی در معرض دنیای مدرن قرار می‌گیرند، اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند و برخی الگوهای سنتی از جمله مذهب، فرزندآوری و سایر الگوهای فرهنگی دچار تغییرات بسیار شدید می‌شوند، چنین پدیده‌ای در ایران در دوره حیات یک نسل محقق شده است، در حالی که ترکیه این روند را در دو نسل گذرانده است. @abbasivaladi
همچنین در این مصاحبه گفته است بنابر اطلاعات سازمان سیا، میزان برآورد تولد‌ها در سال 2013 در ایران، 1.‌86 فرزند به‌ازای هر خانم بوده ‌که کمتر از نرخ جانشیتی است، حال آنکه جمعیت‌شناسان زیادی نرخ واقعی را کمتر و در حدود 1.‌6 تا 1.‌7 می‌دانند؛ این در حالی است که رشد جمعیت نیازمند تولد 2.‌1 نوزاد به‌ازای هر زن است؛ در حالی که استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری در ایران بسیار شایع است، سایر کشورهای خاورمیانه نیز شاهد کاهش نرخ موالید هستند. لینک خبر در خبرگزاری تسنیم: https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/02/18/2498919/%D9%87%D8%B2%DB%8C%D9%86%D9%87-%D9%86%DA%AF%D9%87%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D9%84%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%DA%A9%D8%B1%D8%AF @abbasivaladi
متن اربعینی امشب: کسی که به فکر جمع کردن مال است، آدم خوبی نیست. اهل دنیاست. بوی آسمان نمی‌دهد، وجودش چسبیده به زمین است. با هر سکه‌ای که اندوخته، در قیامت تنش را داغ می‌کنند. اینها را از شما آموخته‌ایم؛ ولی سرزمین اربعین همه چیز را به هم می‌ریزد. در این سرزمین همه به فکر جمع کردن مال‌اند. حرص و ولعی دارند برای اندوختن بیشتر مالشان. ریال به ریال، درهم به درهم، دینار به دینار جمع می‌کنند. یک سکه روی سکه‌شان که می‌نشیند، روحشان شاد می‌شود و اصلاً تردید ندارم که فرشته‌ها لبخند می‌زنند به این مال‌اندوزان اربعینی. آنها جایشان وسط بهشت است. با هر سکه‌ای که جمع کردند، نه یک خشت از خانۀ بهشتی که یک بهشت می‌خرند از خدا. مردم سرزمین اربعین، یک سال مالشان را جمع می‌کنند تا در چند روز اربعین برای تو خرج کنند حسین. یکی جمع می‌کند تا خرج سفرش را فراهم کند و یکی جمع می‌کند تا خرج خدمت به زائرانت را جور کند. چه کار می‌کنی حسین! آخرش می‌میرم از شوق این قاعده‌ به هم زدن‌هایت. @abbasivaladi
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* علی لندی، از یه زاویۀ تربیتی @abbasivaladi
سلام تو این چند روز خبر فداکاری یه نوجوون دهه هشتادیا، نقل مجلسامون بود و پر کشیدن این نوجوون، خیلی از ما رو تو فکر برد. تو یادداشت امشب می‌خوام به خودمون یه تلنگر بزنم. این که یه نوجوون تو سن 15 سالگی کاری رو انجام می‌ده که خیلی از جوونا و حتّی بزرگ‌تراش فکرشم نمی‌کنن، یه پیام بزرگ برای ما داره: اون ظرفیتی که توی علی لندی بود و تو یه قصۀ آتیش سوزی، آزاد شد، تو همۀ نوجوونای ما هست؛ اما متأسفانه خیلی از ما پدر و مادرا باور نداریم که همچین ظرفیتی تو بچه‌هامون هست. @abbasivaladi
بعضیا به این ظرفیت باور ندارن؛ اما کاری هم بهش ندارن؛ یعنی کاری نمی‌کنن که این ظرفیت کور بشه؛ اما بعضیا که شاید تعدادشونم کم نباشه،‌نه تنها این ظرفیت رو قبول ندارن؛ بلکه شیوۀ تربیتی‌شون طوریه که دم به دقیقه می‌زنن تو سر این ظرفیت و اون رو کور می‌کنن. یکی از بزرگ‌ترین مشکلای ما توی تربیت، بی‌توجهی و بی‌اعتقادی به استعدادای معنوی بچه‌هامونه. ای کاش استعدادهای بچه‌هامون رو توی ورزش و زبان و حفظ قرآن و حفظ شعر و ... خلاصه‌ نمی‌کردیم. ای کاش این قدر که تلاش می‌کنیم تا این نوع استعدادای بچه‌هامون رو کشف کنیم و اونا رو تو مسیر رشدشون قرار بدیم، غیرت،‌ شجاعت، سخاوت، گذشت، تواضع و این جور ویژگی‌ها رو هم دنبال می‌کردیم تا بچه‌هامون تو مسیر رشد این استعدادا عقب نمونن. @abbasivaladi
علی لندی از یه خانوادۀ معمولی از یه شهرستان خیلی معمولی‌تر به همۀ ما یه پیام بزرگ داد: بچه‌ها رو کوچیک نبینید. اونا می‌تونن به اندازه‌ای بزرگ بشن که شما بزرگ‌ترا انگشت به دندون بمونید. احساس کوچیکی در برابر این قهرمان نوجوون، این روزا ما رو اسیر خودش کرده. این اسارت رو قدر بدونیم. شاید آغاز یه تحول توی تربیت خودمون و بچه‌هامون باشه. @abbasivaladi
راستی توی جلد هشتم من دیگر ما که رابطۀ شجاعت و کرامت رو می‌گفتم، مثالایی از دوران دفاع مقدس زدم. این کتاب هنوز به چاپخونه نرفته. تصمیم گرفتم علی لندی رو به عنوان یه مصداق نوجوون شجاع تو کتاب هشتم بیارم. @abbasivaladi
متن اربعینی امشب: شنیده بودم که تن، اسیر روح قوی می‌شود و روح ضعیف هم اسیر تن. شنیده بودم که روح وقتی قوت می‌یابد، تن از او فرمان می‌برد و بارهایی را به دوش می‌کشد که در خیال نمی‌گنجد. شنیده‌هایم وقتی به دیده تبدیل شدند که به سرزمین اربعین راه یافتم. چه غوغایی است در این سرزمین راه صد ساله قوت را مردمش در یک شب طی می‌کنند. آن مرد عرب دشداشه‌پوش صبح تا شب در موکب کار می‌کند. ذرّه‌ای ابروانش به هم گره نمی‌خورد، نه از خستگی و نه از خشم. قبل از این که اذان صبح بگویند، تا حالا که شب از نیمه گذشته، ایستاده کار کرده. در همۀ این مدّت هزاران زائر از برابرش رد شدند و او از آنها پذیرایی کرده. هر زائری که به او می‌رسد، خیال می‌کند همین حالا از خوابی طولانی و سنگین به پا خاسته و در موکب ایستاده. اوّل صبحش با آخر شبش فرقی نمی‌کند. چند روز دیگر تا اربعین مانده؛ این مرد روز اوّلی که آمد تا روز آخری که در موکب است، همین طور سرزنده و بانشاط می‌ایستد و خدمت می‌کند و آخرش هم خودش را بدو می‌رساند به کربلا. چه کار کرده‌ای حسین با روح این مرد که این قدر به تنش قوت داده؟! زنی که پشت دیوار موکب دارد کار می‌کند، دیشب تا صبح، علی الدوام کار کرده. غذا پخته، پذیرایی کرده، لباس مهمان‌ها را شسته و نماز صبحش را هم خوانده و حالا دارد برای صبحانۀ زائرین شیر می‌دوشد تا بجوشاند. او بیمار است. مهره‌های کمرش جا به جا شده. اطبا به او گفته‌اند زیاد کار نکند. مدّت‌ها در بستر خوابیده بود. اربعین که نزدیک شد، نه به نیت شفا، فقط به نیت خدمت از بستر به پا خاست. حیرتِ قوّت پیدا کردن روح در سرزمین اربعین هیچ گاه از من جدا نمی شود. @abbasivaladi
یکشنبه: 4/7/1400 یکی دیگر از خوبان پر کشید. @abbasivaladi
سلام امروز ما بیدار شدیم از خواب در حالی که دیگه علامه حسن زادۀ آملی بینمون نبود. خدا کنه بَه بَه چَه چَه کردن در برابر مقامات اولیای الهی و آه حسرت کشیدن وقتی که ازدستشون می‌دیم، همۀ کاری نباشه که برای اولیای الهی انجام می‌دیم. بین اولیای الهی یکی از کسایی که با جمله‌های کوتاه یکی از اسرار سلوک رو خیلی خوب جا انداخت، علامه حسن زادۀ آملی بود. @abbasivaladi
سحر، سرّ رسیدن به خداست، میان‌بره، شاه کلیده، آسون‌کنندۀ کماله، راه قرار گرفتن در بین بنده‌هاییه که محرم اسرارن و علامه حسن زادۀ آملی خیلی به سحر تأکید داشتن. یادداشت شبانۀ امشب بهونه‌ای باشه برای توجّه بیشتر به سحر، اونم با این دو تا جمله ناب از علامه حسن زادۀ آملی: الهی! آن که سحر ندارد، از خود خبر ندارد. تو دل این جمله یه پیام بزرگ وجود داره. اگه معرفت نفس لازمۀ سیر و سلوکه، برای به دست آوردنش باید اهل سحر بود. اوج اهمّیت سحر رو می‌شه تو این جملۀ علامه دید: از انسان سر برود و سحر نرود. خدا بهمون رحم کنه تو این وانفسای دنیای مدرن! سحرها که هیچ، نمازشب‌ها که سر جای خود؛ قضا شدن نماز صبح‌ها داره برامون عادی می‌شه. @abbasivaladi
متن اربعینی امشب برکت وقتی که به سرزمین اربعین می‌رسد، معنای خودش را پیدا می‌کند. میلیون‌ها زائر آن هم در چند روز رو به یک مقصد راهی هستند و هیچ کدام حتّی برای یک وعده، بی آب و غذا نمی‌ماند. اگر برکت، حقیقت نداشت، هیچ گاه نمی‌شد معادلۀ این همه زائر و نسبتشان با آب و غذا را حل کرد. این، برکتی در حد اعجاز است. سرزمین اربعین پر است از این اعجازها. خدا قرآنش را که نازل کرد، هماورد طلبید و گفت اگر در آنچه بر بندۀ خویش نازل کرده‌ایم شک دارید، سوره‌ای چونان سوره‌های قرآن بیاورید. در بارۀ اربعین هم چه راحت می‌شود گفت اگر کسی شک دارد آنچه بر سرزمین اربعین نازل می‌شود، برکتی از جانب خداست، یکی مثل سرزمین اربعین را نشانمان بدهند. @abbasivaladi
سلام امشب آخرین متن اربعینی رو به عنوان یادداشت شبانه بپذیرید: عمودهای شماره‌داری که در جادۀ نجف تا کربلاست، چه زیبا هستند! زیبایی را از زر و زیور ندارند، از همراهی هر ساله‌شان با چشم‌هایی زائران سرزمین اربعین یادگاری گرفته‌اند. می‌دانی چه قدر نگاه به این عمودها دوخته می‌شود هر سال؟ و هر کدام از این نگاه‌ها چه قدر زیبا می‌کند این عمودها را؟ تردید نکن که سال اولی که این عمودها در زمین کاشته شدند، به زیبایی حالا نبودند. اگر چه این عمودها برای نشانی دادن و قرار گذاشتن هم هستند؛ اما همۀ فلسفه‌شان این نیست. هر عمودی که پشت سر می‌گذاری، یک عدد اضافه‌ می‌شود و یکی نزدیک‌تر می‌شوی به عمود آخر. آخرینشان عمود 1452 است. عمودها کارشان امید دادن است، بشارت نزدیک شدن، مژدۀ وصال دادن است. عمودها شاهدان خدایند. دلم می‌گوید از صحنۀ محشر تا بهشت هم خدا این عمودها را می‌چیند. 1452 عمود که آخرینش رو به روی خانۀ عباس در بهشت ایستاده. عمودها چه خوشبخت‌اند که نشانۀ راه حسین شده‌اند و کاش من هم نشانۀ راه حسین می‌شدم! @abbasivaladi