eitaa logo
محسن عباسی ولدی
57.3هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
350 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنرانی: زندگی و بندگی (۱۰) | حجت‌ الاسلام‌ عباسی‌ ولدی.mp3
23.61M
🌙 شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ 🔰 شب بیست و سوم 🎙حجت الاسلام 🎧 موضوع: 🔶 قسمت دهم ⏱ ۳۲:۴۱ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
10.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 💥با یه برنامه جدید و جذّاب به خونه های شما اومدیم. 🌸 تو این برنامه بناست بین ما و امام زمان علیه السلام، امام مهربونیا یه قرار گذاشته بشه؛ اون قرار تو اسم برنامه خودش رو نشون میده....... 🍃«می‌خوام شبیه تو بشم»🍃 🔻شکر ۳ ✅ یک شنبه، سه شنبه، پنج شنبه ۱۲ @lalaiekhoda 🎥 کلیپ با کیفیت اصلی 👇👇👇👇👇👇👇 https://b2n.ir/f10027
🍃خدایا! صبر، جان ایمان است و من از آن، بی‌بهره. نه برای طاعت، نه در مقابل معصیت و نه بر مصیبت، صبور نیستم. 🍃گاهی هم که صبر می‌کنم، یک دنیا گله و شکایت به آسمان میفرستم که رخسار صبرم را زشت می‌کند. خدایا! صبری زیبا به من عطا کن که زیبایی‌اش چشم‌گیر باشد. 🍃بارالها! گناه، بُن‌بست‌هایی در زندگی‌ام زده که برون رفتن از آن، جز به توفیق تو میسور نیست. زمان را از دست داده‌ام گشایش کارم را به تأخیر مینداز و راهی برای بیرون آمدن از این بُن‌بست‌ها پیش پایم باز کن. 🍃الهی! از تو می‌خواهم صداقت را روح گفتارم کنی، تا هر چه می‌گویم، همان باشد که میباید. 📚قصّۀ من و خدا "قصّۀ واژه‌هایی که بوی ابوحمزه گرفتند" ۲۹ @abbasivaladi
اولوا الالباب_029.mp3
1.48M
🎧 ✅ اگه با یه نماز خواندن احساس کنیم که حقی از بندگی مون رو ادا کردیم، معلوم میشه خدایی که میپرستیم، خدای خیلی کوچکیه. 🔴 اولوا الالباب هر چقدر بیشتر به عظمت خدا پی میبرن؛ خودشون رو بدهکارتر می بینن، از بندگی خودشون خجل تر میشن. ‼️ نشونه ی رشد ایمان آدم اینه که، هر چقدر ایمانش بیشتر میشه، حسّش نسبت به حقارت و هیچ بودن در برابر خدا بیشتر میشه. @abbasivaladi
🍃بهشت آسمان اگر در آغوشم بیاید بی تو هیچ حسّی نمی‌دهد به من. آسمان، بی‌تو صفحه‌ای پُر از خار است هر چه قدر بیشتر در آغوشم جا بگیرد زخم‌های بیشتری بر می‌دارد تنم. جنگل اگر در آغوشم بیاید بی تو هیچ حسّی نمی‌دهد به من. جنگل، بی‌تو کویری تفتیده است. هر چه قدر بیشتر در آغوشم جا بگیرد بیشتر می‌سوزاند تنم را. کوه اگر در آغوشم بیاید بی تو هیچ حسّی نمی‌دهد به من. کوه، بی تو قلّه ندارد، درّه‌ای عمیق است. هر چه قدر بیشتر در آغوشم جا بگیرد بیشتر به ساقط می‌کنم تنم را. دریا اگر در آغوشم بیاید بی تو هیچ حسّی نمی‌دهد به من. دریا، بی تو دیگ آبی جوشان است. هر چه قدر بیشتر در آغوشم جا بگیرد بیشتر تاول تاول می‌کند تنم را. بهشت اگر در آغوشم بیاید بی تو هیچ حسّی نمی‌دهد به من. بهشت، بی تو جهنّمی سوزان است. هر چه قدر بیشتر در آغوشم جا بگیرد بیشتر عذاب می‌دهد تنم را. اینها نجوای دوستم با تو بود که امشب شنیدم. از دلش بر آمده بود که این طور بر دلم نشسته و آتشم زده. دورۀ شنیدنم کی تمام می‌شود آقا! زمان چشیدن آیا فرا خواهد رسید؟ شبت بخیر بهشت! @abbasivaladi
🔸فرصت کتاب خوندن📚 نداری؟! 🔸موقع آشپزی🍳 و خیاطی✂️ نمیشه کتاب خوند؟! 🔸دوست داری پشت فرمون🚘 کتاب گوش 🎧بدی؟! 💥یه فرصت عالی برای کسایی که دوست دارن🤩 بهترین زندگی مشترک دنیا💞 رو داشته باشن! 🔻30 درصد تخفیف برای هر کتاب صوتی 🔻50 درصد تخفیف برای مجموعۀ کتاب صوتی 🔻50 درصد تخفیف برای کتاب صوتی اگه همراه کتابش خرید بشه 🔻50% تخفیف مجموعه صوتی و ارسال رایگان مجموعه کتابها ⏳زمان تخفیف: عید فطر تا آخر اردیبهشت 🔴 تا دیر نشده روی لینک زیر👇 کلیک کنید: https://ketabefetrat.com/audiobook
🍃مهربان امروز از تو غافل شدم. دوستم نگاهم کرد. تا چشمم به نگاهش خیره شد دست خودم نبود، یاد تو افتادم. تا آخر شب دوستم کمی سنگین بود با من. دلیلش را نپرسیدم چون می‌دانم برای غفلتی بود که از تو به من دست داد. سخت است برایم برخورد سنگینش ولی خوشحالم که مثل او را دارم. از همان ابتدای دوستی به من گفت تو را به اندازۀ یادی که از مولا می‌کنی دوست دارم. قاعدۀ دوستی ما همیشه زنده است. این قاعده مردنی نیست. وقتی که هست، به دوستی‌مان اعتماد دارم. این دوستی تا قیامت هم می‌تواند امتداد داشته باشد. وقتی که زیاد یاد تو می‌کنم حس می‌کنم می‌خواهد برایم بمیرد. درست مثل حسی که من به او دارم. وقتی که از تو حرف می‌زنم یا حرفی که تو دوست داری را می‌زنم قشنگ از وجناتش پیداست که سراپا گوش است. با شوقی که نشان می‌دهد چنان سر ذوق می‌آیم که دوست دارم تا توان دارم از تو بگویم. هر چه قدر بیشتر از دوستی‌مان می‌گذرد بیشتر می‌فهمم که داشتن چنین دوستی بعد از خود تو، بزرگ‌ترین نعمت خدا به یک انسان است. یک روز این دوست از خیالم بیرون می‌آید و در واقعیت، دست به دست او به تو خواهیم رسید. من به لطف تو امیدوارم. شبت بخیر مهربان! @abbasivaladi
🍃روح زندگی امروز دل‌نگران بودم. دل نگران قطعه‌های زندگی‌ام که کنار هم جور نمی‌شدند. هر کدام را که به دست می‌گرفتم دیگری از دستم در می‌رفت. قطعه‌های سر بازی داشتند با من. قشنگ معلوم بود که می‌خواهند آزارم دهند ولی من دست بردار نبودم و می‌خواستم آنها را کنار هم جور کنم. به قدری مشغول قطعه‌های زندگی‌ام شدم که تو را پاک فراموش کردم. اصلاً حواسم به نگاه دوستم هم نبود. یک لحظه به خود آمدم و دیدم دوستم لب‌گزیده دارد نگاهم می‌کند. اشک در چشمانش حلقه زده و به من خیره شده. تازه فهمیدم چه خاکی به سر شده. باز هم از تو غافل شدم. تو روح همۀ قطعه‌های زندگی من هستی چطور می‌شود که من از روح زندگی غافل می‌شوم و این گونه خودم را مشغول قطعه‌های آن می‌کنم؟ پا گذاشتن روی عقلی که خدا داده تا کی؟ لب‌گزیدن‌های دوستم به اندازۀ صد منبر موعظه دارد برایم گاهی که لب به سخن می‌گشاید با واژه‌هایش همۀ وجودم را آتش می‌زند. دوستم با همان نگاه معنادارش به من گفت: قطعه‌های زندگی قسم خورده‌اند برای کسی که از مولا غافل می‌شود جور درنیایند. زحمت بیهوده تا کی؟! کاش یک روز به آخر می‌رسید دفتر غفلت من! شبت بخیر روح زندگی! @abbasivaladi