eitaa logo
محسن عباسی ولدی
73.1هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2هزار ویدیو
356 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* چه قدر به استقلال دادن به بچه‌هامون فکر می‌کنیم و چه قدر در عمل، به اونا استقلال می‌دیم؟ @abbasivaladi
سلام وقتتون بخیر امشب به یادداشت کوتاه راضی باشید. امّا قبلش اجازه بدید از کسایی که یادداشتا رو از ابتدا پی نگرفتن درخواست کنم که به این لینک برن و یادداشتا رو از اول بخونن: https://eitaa.com/abbasivaladi/6712 @abbasivaladi
بین کرامت و استقلال یه رابطۀ تنگاتنگ وجود داره؛ اما متاسّفانه خیلی از پدر و مادرا حواسشون به این رابطه نیست. بچه‌ها برای رسیدن به کرامت نیازمند به استقلال هستن. یه نگاه به مسیر تربیت بچه‌هاتون بندازید و با خودتون محاسبه کنید: چه قدر به بچه‌هاتون استقلال دادید؟ از کی استقلال دادید؟ چه جوری استقلال دادید؟ @abbasivaladi
بچه‌ها از همون موقعی که قاشق رو از دست شما می‌گیرن که خودشون غذا بخورن، دارن با زبون بی‌زبونی می‌گن ما دوست داریم مستقل باشیم؛ اما خیلی از پدر و مادرا به دلایل مختلف از همون بچگی و حتی تا وقتی که بچه‌هاشون ازدواج می‌کنن و وارد زندگی مشترک می‌شن، بنا دارن که به‌ جای بچه‌ها فکر کنن و به جای اونا تصمیم بگیرن. بچه‌ها تو نگاه این پدر و مادرا در صورتی بچه‌های خوبی هستن که مجری تصمیم‌های پدر و مادر باشن. @abbasivaladi
کتاب دهم اسمش هست: «تربیت بچّه‌های زلال و آزادیِ استقلال» تو این کتاب دربارۀ این موضوعات حرف زدیم: بخش یکم: چرا استقلال را باید آزاد کنیم؟ (ضرورت اعطای استقلال به فرزندان) بخش دوم: با چه استقلال را خُرّم و دلشاد کنیم؟ (محدودۀ استقلال) بخش سوم: کویِ استقلال را چگونه آباد کنیم؟ (بایدها تفکّری و مهارتی در مسیر استقلال) @abbasivaladi
با این که می‌خواستم یادداشت امشب کوتاه باشه؛ اما اشکالی نداره که یه قسمت از کتاب رو بیارم تا همین حالا از یه زاویۀ خاص به بحث استقلال نگاه کنید: ج) استقلال و تقویت احساس نیاز به خدا دوست دارم باز هم از توحید بگویم. برخی از والدین با دخالت بیش از اندازه در زندگی بچّه ها احساس نیاز بچّه ها به خدا را کم میکنند. گاهی باید بچّه ها را میان زمین و آسمان رها کرد تا نیازشان به خدا را با همۀ وجود احساس کنند. بچّه های وابسته، والدین را به جای خدا مینشانند. توکّل در نگاه آنها یعنی اعتماد به پدر و مادر. استیصال و درماندگی در نگاه این فرزندان، معنای روشنی ندارد؛ زیرا در زندگی آنها هیچ گاه باری نبوده که پدر و مادر، آن را بر نداشته باشند. یادمان نرود که رها کردن بچّه ها در برخی از سختیها خدمت بزرگِ توحیدی به آنهاست. اگر خوب به این نکته توجّه کنیم، شاید به این نتیجه برسیم که وقتی فرزندانمان خودشان از ما درخواست راهنمایی میکنند، بد نیست که گاهی درخواستشان را بیپاسخ بگذاریم و آنها را به سوی خدا بخوانیم. ••• معلّممان سخت میگرفت، خیلی سخت. تکلیفم را ننوشته بودم. میترسیدم به مدرسه بروم. به مادرم گفتم همراهم بیاید. قبول نکرد. در راه خانه تا مدرسه چه قدر با خدا حرف زدم و از او خواستم که کمکم کند. شاید آن وقت از مادرم دلگیر شدم؛ ولی حالا ممنونم که اجازه داد دل به کمک خدا ببندم، نه کمک او. داشتیم توپ بازی میکردیم. حواسم نبود و توپ را به سوی خانۀ مرد بداخلاق محلّه شوت زدم. شیشۀ خانه شان شکست. مرد، عصبانی از خانه بیرون آمد. من خیلی زود به خانه پناه بردم. صدای بلند مرد دلم را لرزاند. از پدرم خواستم که برود از مرد صاحبِخانه بخواهد مرا ببخشد. پدرم خندید و گفت: «خودت برو از او عذرخواهی کن». بعد به مادرم گفت قُلّکم را بیاورد. قُلّک را به دستم داد و گفت: «بشکن». قُلّکم را شکستم و پول هایش را شمردم. پدرم گفت: «به گمانم به اندازۀ شیشه ای که شکستی، هست. اگر کم بود، بقیّه اش را خودم میدهم». میخواستم درِ خانه را باز کنم، مادر گفت: «بسم الله بگو». بسم الله گفتم و در را باز کردم. مرد به خانه شان رفته بود. پدرم گفت: «برو درِ خانهشان را بزن». از خانه تا آن جا چند قدم بیشتر نبود؛ امّا به اندازۀ یک زمین تا آسمان، خدا را خواندم. چه قدر از پدرم ناراحت شدم ؛ ولی حالا چه قدر از او ممنونم. دلم را طوری به خدا گِرِه زد که صد کلاس توحید نمیتوانست به این زیبایی گِرِه بزند. ••• @abbasivaladi
همین قدر بس باشه و بریم سراغ متن اربعینی امشب: رسیده‌ام به مرز. می‌گویند باید پشت مرز بخوابید تا فردا صبح. ازدحام به قدری زیاد است که مأموران مرز، از عهدۀ جمعیت بر نمی‌آیند. اصلاً منتظر شدن در این سوی مرز، شکنجه‌ای است برای خودش. نکند بَرِمان گردانند! از شب تا صبح چند ساعت، نه چند سال طول می‌کشد. چه خوب است که در پیشگاه تو، جمعیت معنا ندارد و ازدحام باشد یا نه، تو همان حسین خدایی که صدای تک تک ما را می‌شنوی. قربان تو آقا که نیازی به مأمور نداری. خودت، آری خودت به کار تک تک ما می‌رسی. حال دل ما را چه خوب می‌دانی و حرف دلمان را چه خوب می‌خوانی! می‌دانی انتظار برای ما سوهان روح است. صدایمان را می‌شنوی، جوابمان را می‌دهی، بی آن که ما را تا صبح معطل کنی. @abbasivaladi
🍃تنها سرمایه زمین مصیبت‌زده گاهی همۀ‌ هستی خودش را بر باد رفته می‌بیند. تماشای نگاه چنین آدمی، دل شیر می‌خواهد. شنیدن صدای ضجّه‌اش، قلب سنگ را آب می‌کند. تا چنین مصیبت‌زده‌ای را نبینیم، معنای مصیبت را درک نمی‌کنیم. چنین آدمی دلش چنان از دنیا کنده می‌شود که با هیچ رشته‌ای نمی‌شود دلش را به دنیا بست. من وصف این مصیبت‌زده‌ها را شنیده‌ام؛ ولی تا به حال ندیده‌ام. آقا! تو همۀ سرمایۀ زمینی و ما جز تو هیچ سرمایه‌ای نداریم. هر چه نامش دارایی و سرمایه باشد، بدون تو جز وزر و وبال چیز دیگری نیست. سرمایه، فقط تویی و من تو را ندارم. تو بر باد نرفته‌ای؛ ولی من عمری را که می‌شد با آن تو را به دست بیاورم، به دست باد داده‌ام. تا امروز تو را نداشته‌ام. یقین دارم. بعد از این تو را خواهم داشت؟ نمی‌دانم. مصیبت‌زده‌تر از من کیست؟ هیچ کس؛ ولی چرا تماشای نگاه من، دل شیر نمی‌خواهد و کسی از من صدای ضجّه‌ای را نمی‌شنود؟ تو می‌دانی؟ شبت بخیر تنها سرمایۀ زمین! @abbasivaladi
11.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃باور کنیم با کربلا می شود زندگی کرد 🎥 خانواده کربلایی و کربلای خانوادگی ✅عبدالله بن حسن یازده سالشه... ⭕️ عمو افتاده و دشمن قصد جان عمو رو کرده چقدر شجاعت میخاد که یه بچه یازده ساله خودش رو سپر جان عمو کنه... ⁉️بچه های یازده ساله در دنیای امروز چقدر شبیه عبدالله بن حسن هستند؟! 🎙 استاد 💎کسانی که تصمیم گرفتن با کربلا زندگی کنن با شنیدن هربرنامه حداقل یه درس برا زندگی پیدا می کنن. گرچه کربلا پر از درسه...... @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محسن عباسی ولدی
آرمان‌گرایی بدون توجّه به واقعیت‌ها، مساوی است با توهّم ‼️مقام معظّم رهبری فرمودند: «آرمان‌گرایی بدون در نظر گرفتن واقعیت‌ها، کار انسان را به توهّم می‌کشانَد». این حرفایی که شما در بارۀ افزایش جمعیت می‌زنید، تناسبی با واقعیتای امروز نداره. مثلاً فقر تو جامعۀ ما یک واقعیته که ندیدن اون، انسان رو به توهّم می‌کشونه.😏 ✅ ما این حرف‌ رو صد در صد قبول داریم. باید با در نظر گرفتن واقعیتا برای رسیدن به نقطۀ آرمانی خودمون، برنامه‌ریزی کنیم؛ ولی نباید در روبرو شدن با واقعیتا، دو تا نکتۀ مهم رو فراموش کنیم👇 1⃣ دیدن همۀ واقعیت‌ها ❓مگه تنها واقعیت موجود تو جامعۀ ما اینه که از نظر اقتصادی بعضی از مردم در مضیقه‌ان؟ ❓مگه این واقعیت نداره که جامعۀ ایرانی، داره رو به پیری می‌ره؟ ❓مگه این واقعیت نداره که کمتر از سی سال دیگه، حدود بیست میلیون از جمعیت ما پیر می‌شن؟ ❓مگه این توهّمه که کشور سالمند، توان تولیدش پایینه و میزان مصرفش بالاست؟ ❓مگه این واقعیت نیست که ما برا حلّ مسئلۀ پیری جمعیت، وقت چندانی نداریم؟ یعنی نباید نسل زنانی رو که امروز در سنّ باروری هستن، از دست بدیم و گر نه دیگه نمی‌تونیم به راحتی جبران کنیم. ❓مگه این واقعیت نیست که بین کشورای منطقۀ چشم‌انداز ـــ که ۲۶ کشورند _ ایران از نظر نرخ باروی، بیست و پنجمه و اسرائیل بین همین کشورها، رتبۀ هفتم رو داره؟ ✅ یک نکتۀ دیگه دربارۀ واقعیتا، توجه به سنّتای الهیه. اینا هم واقعیتن. برکت، یک واقعیته. امداد الهی، یک واقعیته. رزّاقیت خدا، یک واقعیته. ⁉️ ما چرا برنامۀ دولت رو واقعیت می‌دونیم؛ امّا وعدۀ الهی رو واقعیت نمی‌دونیم؟ خیلی از وعده‌های دولتا محقّق نشده و یا ناقص محقّق شده؛ امّا وعدۀ الهی تخلّف‌ناپذیره. ⬅️ادامه دارد... @abbasivaladi