eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1.1هزار دنبال‌کننده
34.5هزار عکس
27.3هزار ویدیو
131 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر روزمان را متبرک کنیم با سلام دادن به آقا ابا عبدالله الحسين...... ✋ طبق هرروز بردن نام حسین بن علی میچسبد: 👏السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 @abbass_kardani 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
تفحص شهدایی😊 دستخط پسرمه پیکر یکی از شهدا به نام «احمدزاده» را که براساس شواهد دوستانش پیدا کرده بودیم، هیچ پلاک و مدرکی نداشت،😔 تحویل خانواده اش دادیم. مادر او با دیدن چند تکه استخوان، مات و مبهوت، فقط می گفت: «این بچه من نیست!»😭😭 حق هم داشت. او در همان لحظات، تکه پاره های لباس شهید را می جست که ناگهان چیزی توجه اش را جلب کرد. دستانش را میان استخوان ها برد و خودکار رنگ و رو رفته ای را در آورد. با گوشه چادر، بدنه خودکار را پاک کرد. سریع مغزی خودکار را درآورد و تکه کاغذی را که داخل بدنه آن لوله شده بود، خارج ساخت.😊 اشک در چشمانش حلقه زد. همه متعجب شده بودند که چه شده، 🤔دیدیم بر روی کاغذ لوله شده نوشته شده: «احمدزاده». مادر آن را بوسید و گفت: «این دست خط پسرم، این پیکر پسرمه، خودشه.»😍 🏴یادشهداکمترازشهادت نیست 🏴 ┏━✨🏴 🏴✨━ @abbass_kardani ┗━✨🏴 🏴✨━┛
نقل است یکروز دکتر بهشتی در مجلس براثر خستگی زیاد نیاز به استراحت داشت...دوستانش گفتند بیا داخل اتاق رختخواب وتختخوابی گرم ونرم تدارک دیده اند شما بگیر ورویش استراحت کن..ایشان وقتی داخل اتاق شدند واین رختخواب گرم ونرم را دیدند فوری بیرون آمده وروی زمین خشک وخالی دراز کشیده وفرمودند ..هرکسی که بر این بستر گرم ونرم بخسبد چون بیدار شود هرگز فقر وپابرهنگی مستضعفان جامعه وکشورش را به یاد نخواهد آورد..... .شهید مظلوم بهشتی 🌺🌺 @abbass_kardani🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پسربچه‌ای که تاریخ را شرمنده خود کرد و با اشک‌های خود، عرق شرم بر پیشانی بسیاری از مدعیان مردی و مرادنگی نشاند. 🔻همه می‌خواستند جلوی رفتن او به جبهه‌های جنگ #دفاع_مقدس را بگیرند و او اصرار داشت که برود. گریه‌کنان قسم می‌داد و التماس می‌کرد! #شهید #شهادت #دفاع_مقدس 🏴یادشهداکمترازشهادت نیست 🏴 ┏━✨🏴 🏴✨━┓ @abbass_kardani ┗━✨🏴 🏴✨━┛
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت فرزند شهید همدانی از تعبیر شهید درباره جوانان امروزی، وظیفه مطالبه گری خانواده شهدا و توصیه شهید به زیارت اربعین فرزند شهید باید در برخی مسائل کشور موضع بگیرد چون به عنوان فرزند شهید وظیفه اوست 🌹 🌹 @abbass_kardani🌹🌹
🍃🌷🌸🌾🍃🌷🌸🌾🍃🌷🌸🌾 #شهید_مجید_قربانخانی💖 مادرم به شوخی می‌گفت مجید همه پناه‌جوها را می‌ریزند توی دریا ولی ما در فکر و خیال خودمان بودیم. نگو مجید می‌خواهد سوریه برود و حتی تمام دوره‌هایش را هم دیده است.🌺 ما روزهای آخر فهمیدیم که تصمیمش جدی است. مادرم وقتی فهمید پایش می‌گیرد و بیمارستان بستری می‌شود.🏥 هر کاری کردیم که حتی الکی بگو نمی‌روی. حاضر نشد بگوید. به شوخی می‌گفت: «این مامان خانم فیلم بازی می‌کند که من سوریه نروم» 🌻وقتی واکنش‌هایمان را دید گفت که نمی‌رود. چند روز مانده به رفتن لباس‌های نظامی‌اش را پوشید💚و گفت: «من که نمی‌روم ولی شما حداقل یک عکس یادگاری بیندازید که مثلاً مرا از زیر قرآن رد کرده‌اید.✨ من بگذارم در لاین و تلگرامم الکی بگویم رفته‌ام سوریه💗. مادر و پدرم اول قبول نمی‌کردند. بعد پدرم قرآن را گرفت و چند عکس انداختیم. نمی‌دانستیم همه‌چیز جدی است.»🌾 🍃🌷🌸🌾🍃🌷🌸🌾🍃🌷🌸🌾 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @abbass_kardani ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
#تلنگر شب عملیات فتح المبین با گریه میگفت ، یوسف فاطمه (س) ! من شرم دارم از روز قیامت که من سر به بدن داشته باشم و تو نه ، از تو خجالت میکشم که سر داشته باشم ، وصیت کرده بود در همان قبری دفنش کنند که خودش کنده بود قبر را که باز کردند دیدند قبر کوچکتر از حد معمول است ! ، بدنش که برگشت ، راز این کوچک بودن قبر را فهمیدند ! سر در بدن نداشت ، ترکشهای خمپاره سر او را با خود برده بود... #سردارشهیدشیرعلی_سلطانی « اللهم عجل لولیک الفرج » 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ یادشهداکمترازشهادت نیست ✅ 🌹 🌹 @abbass_kardani🌹🌹
چهار ساله بود که مریضی سختی گرفت ! ، پزشکان جوابش کردند گفتند ، این بچه زنده نمی ماند! پدرش او را نذر آقا ، اباالفضل (ع) کرد ، به نیت آقا به فقرا غذا می داد تا اینکه به طرز معجزه آسایی شفا یافت ! هر چه بزرگتر می شد ارادت قلبی اش به قمر بنی هاشم بیشتر می شد. تاریخ تولد شناسنامه را تغییر داد و به جبهه رفت! ، در جبهه آنقدر شجاعت از خود نشان داد که مسئول دسته گروهان اباالفضل (ع) از لشگر امام حسین (ع) شد. شانزده سال بیشتر نداشت ، آخرین باری که به جبهه می رفت گفت ، راه کربلا که باز شد برمی گردم ! ، شانزده سال بعد پیکرش بازگشت ، درست همان روزی که اولین کاروان به طور رسمی به سوی کربلا می رفت !!! آمده بود به خواب مسئول تفحص ، گفته بود ، زمانش رسیده که من برگردم !!! و محل حضور پیکرش را گفته بود !! روزی که تشییع شد روز تاسوعا بود ، روز اباالفضل(ع) در پایان آخرین نامه اش برای من و شما نوشته بود ، به امید دیدار در کربلا ، برادر شما علیرضا.... 📕 مسافر کربلا 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ @abbass_kardani