eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1.1هزار دنبال‌کننده
34.5هزار عکس
27.3هزار ویدیو
131 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
من عاشق نیستم! فقط گاهی حرف تو که می شود دلـــــم مثل اینکه تب کند، گرم و سرد می شود.. توی سینه ام چنگ می زند.. آب می شود، تنگ می شود.. تنگ می شود.. این عشق نیست هست!؟ @abbass_kardani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به برادر عزیزم 😭 . دلتنگتم و هیچ چیز جز تو حال مرا خوب نخواهد کرد ! . @abbass_kardani
صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم.... ❤🌹❤🌹 بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ❤ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ❤🌹❤🌹 @abbass_kardani
پس از رفتنتان من نه از رفتن که از ماندن میترسم.. میترسم مرده بمانم و مرده بمیرم... ... صبحتون شهدایی @abbass_kardani
🔅نگاهش گويي حرفي دارد ... 💠شايد حرفي باشد براي نسل بعدش، براي نسل امروز كه : ظاهر خسته ما را نبين! زحمتش به آزادي وطن و دين و ناموسمان مي ارزد اما، دل ما خوش است كه بعد از ما نيز مدافعان حق هستند. @abbass_kardani
همین است دیگر به ناگه پنجره ای باز میشود به سمتِ 🌸🍃 ... که چقدر از دلبستگی هایِ💞 این طرفِ پنجره دل کنــده ای💕 ... 🌹🍃🌹🍃 @abbass_kardani
صبح است ودلم هــواےرویت ڪرده تاشب چه ڪند، دلےڪه خویت ڪرده هر روز و شبم فقط تـو را مےخواهد جانم شده مست و قصدڪویت کرده ...❤️🍃 ❤️🍃
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
دلتنگی که دست خود آدم نیست!  دلتنگی مثل باد پاییزی می آید، وجود آدم را همینطوری بهم میریزد و می رود. اصلا یک روز صبح بیدار می شوی می بینی همه ی وجودت شده پاییزِ چسبیده به زمستان.  مثل بعضی از روزهای آذر که از پاییز قهر کرده اند و رفته اند در آغوش زمستان.   ؟ دلتنگی را می گفتم که حواس آدم را پرت می کند. وسط یک روز شلوغ به خودت می آیی و می بینی که دست خودت را گرفته ای و آورده ای به خلوت ترین کافه شهر، و نشسته ای پشت میز کنار شیشه و مدام از خودت می پرسی که اصلا یادش هست؟ ؟ یکهو به خودت می آیی و می بینی داری عطر شال گردنش را با بوی قهوه ی روی میزت نفس می کشی.  حواست نیست و هوا "سم" می شود و می رود به خورد ریه هایت. کشنده نیست! اتفاقا نگهت می دارد تا جمع و جور شدن بساط پاییز را خوب تماشا کنی و بروی تا پاییز سال بعد و همین کافه و همین پنجره و همین هوای سمی. حواست هست ؟  حواست هست ؟ داشتم می گفتم؛ دلتنگی که دست خود آدم نیست... . ؟ @abbass_kardani
سلام مسابقه🌹 مسابقه 🌹 دوستانی که میتوانند دلنوشته ایی در خصوص بنویسند ؛ و با نام خود نویسنده به آیدی @abbass_kardani58 ارسال کنند! به قید قرعه به ۱۴ نفر کتاب از سمت خانواده خود شهید ارسال میشود ! و نکته حائز اهمیت اینکه پس از تایید شدن دلنوشته در وبلاگ ثبت خواهد شد !
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
دلم را به آسمان ها می سپارم تا نوشته هایش را به تو نشان دهد تا شاید دفتر قلبم را ورق بزنی و گوشه ای از آن را بخوانی! پس برایت می نویسم ، از دل غریب خود! برایت می نویسم ... آری خیلی دلم می خواست با تو بودم در میان ابرها ، پیش خدا بودم نمی دانی که چقدر برایت دلتنگم، اشک هایم سرازیر است ای شهیدم، می خواهم با تو صحبت کنم اما با چه زبانی ؟! با این زبانم که پر از گناه است؟ نه نمی توانم! چگونه می شود مهمان آسمان باشم و با زبان زمینی خود صحبت کنم نمی دانم ، چه کنم ؟ پس با زبان کودکی ام برایت می نویسم چرا که به آسمان نزدیک تر است! وقتی کوچکتر بودم، مادرم همیشه از تو می گفت ، از خوبی هایت، از نماز شب هایت، از وفاداری هایت و بالاخره از گذشت و ایثارت ... من از تو فقط همین ها را به یادگار دارم هر صبح تصویر تو را می نگرم تا شاید تو هم به من نظری کنی مادرم می گفت عباس نظر کرده ی آقا اباالفضل بود! نمی دانم، آیا الان هم می آیی؟ حتما ، تو می آیی . باور کن ، هر پنجشنبه عطر وجودت را حس می کنم اما چرا نمی بینمت ؟ چرا صورت پر نورت را برایم نما یان نمی کنی ؟ می دانم ، این تقصیر چشم های من است. آن قدر گناه کرده ام که این گناهان چون پرده ای روی چشم ها یم شده اند و من تو را نمی بینم ای کاش دستم را می گرفتی تا این قدر احساس تنهایی نمی کردم . ای ، تودر آسمان ها ماه مجلس شده ای عین ستاره ها چه زیبا می درخشی خوش به حال آن شبی که تو به آن نور می دهی تو به آن آرامش می دهی ای کاش من هم شب ها به جای خفتن در زمین در آسمان ها بودم.