کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
واقعا کی فکرش رو میکرد ادامه راهتان اینقدر #سخت باشد بعد از شما #غرق شدیم در روزمرگی هایمان و گیر کر
سیب🍎سرخی سر نیزه است
دعاکن من نیز
این چنین کال نمانم
به #شهادت برسمـ🕊
💢سید ابراهیم(مصطفی صدرزاده) میگفت:
دفعه اول که به #سوریه اعزام شدم در عملیات تدمر خمپاره💥 درست خورد کنار من ولی من چیزیم نشد❌....
گفتم شاید #مشکل مالی دارم و خدا نخواسته شهید بشم😔...
آمدم #ایران و مباحث مالی خودم را حل کردم.
💢دفعه دوم که رفتم سوریه باز خمپاره خورد #کنار من و چیزیم نشد🙁...
گفتم شاید وابستگی💞 به خانواده و بچه هاست که نمیذاره #شهید شم.
اومدم ایران و از بچه ها دل بریدم💕
💢و برای #بارسوم که به سوریه اعزام شدم در عملیاتی ترکش خوردم⚡️ و مجروح شدم ولی شهید نشدم⭕️.
من کجا و #باشهیدان زندگی
من کجا و قصه ی رزمندگی😔
من کجا و دیدن وجه خدا⁉️
💢به ایران🇮🇷 آمدم نزد #عارفی رفتم و از او مشکلم رو پرسیدم,ایشان گفتند:من کان الله کان الله له,تو #برای_خدا به جبهه نمیروی⛔️ برای #شهادت میروی
نیتت را درست کن خدا قبولت میکند.👌
💢پدرش میگفت:ایندفعه آخر که #مصطفی(سیدابراهیم) عجیب بال و پر در آورده بود🕊 و دیگر #زمینی نبود🚫..
💢رفت و به آرزویش رسید...
شهید مصطفی صدرزاده در #شب_عاشورای 1394 در دفاع از حرم عمه سادات شهید شد🌷
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌹🍃🌹🍃 @abbass_kardani✅
#کتاب_عارفانه 💖(فوق العاده زیبا)
#خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری
#قسمت_بیست_وچهارم 4⃣2⃣
با احمدآقا و چند نفــــږ از بچہ هاے مسجد راهے بهشتـــــ زهرا شدیم. همیشہ برنامہ ۍ ما بہ ایݩ صورتـــ بود ڪہ سریــــــع از بهشتـــ زهرا برمے ڴشتیم تا بہ نمــــ❤️ــاز جماعتـــ مسجد امین الدولہ برسیݥ.
امـــ❗️ـــا آن روز دیــــر راه افتادیم. گفتیــــم : نماز را در بهــــ☘ــشت زهرا مے خوانیم.
بہ ابتداے جاده رسیدیم. ترافیـــڪ شدیـــــــدے
ایجاد شده بود. ماشیـــن در راه بنداݩ متوقفـ🚫ــ شد.
احمد نگاهے به ساعتــ🕐ـــش ڪرد. بعد درباره ے نماز #اول_وقتـــ صحبتــــ ڪرد امـــا ڪسے تحویل نگرفتــــ❗️
احمدآقا از ماشیــــن #پیاده_شد❗️ بعد هم از همہ معذرتـــ خواهے ڪرد❗️
گفتیـــم : احمدآقا ڪجا مے ری⁉️
جوابـــ داد : ایــــن راه بنـــدان حالاحالاها باز نمیشہ ، ما هم به نمـــ💜ـــاز #اول_وقتـــ نمی رسیم. من با اجازه #میــــرݦ اونــ سمتــ جاده ، یڪ مسجـــــد هستـــ ڪہ نمــــ💛ـــازم رو مے خوانم و بر مے گردݦ مسجد❗️
احمدآقا باز هم معذرتــــ خواهے ڪرد و رفت.
او هـــــر جا ڪہ بود نمازشـ را #اول_وقتـــ و با #حضــــــــــور_قلبــ اقامہ مے ڪږد.
در جاده و خیابان و... #فرقے برایش نݦے ڪرد.
همہ جا ملڪ خدا بود و او هم بنده ےے خدا.
***
بسیــــــــ🌿🌿ـــــــــــــج
( استاد محمد شاهی )
همہ ے اهل محـــݪ احتراݦ خانواده ے آن ها را داشتند. حمیدرضــا ، برادر بزرڴـــ تر احمدآقا ، سال اول جنڴ به #شہــــ💐ـــادت رسید.
همانـ سال بود ڪہ ایشاݩ وارد بسیــــــڄ شد.
طے مدتے ڭہ ایݜاݧ در بسیـــــج مسجد فعالیتـــ داشت همہ ۍ نوجواݩ هاے محــــل جذبـــ #اخلاق و #رفتــــار ایشان شدند. هر زمانــ احمدآقا به مسجــــد مے آمد جمعے نوجوانـ بہ دنباݪ او بودند.
مدتے بعد ایشاݩ بہ عنوانـــــ #مسئــــول پذیرش پایگاه بسیــــج مسجد امین الدوله انتخاب شد مسجدے ڪہ پـــر از #طلبـــــــــہ هاے فاضـل و انسان هاے وارستــــہ بود.
بعد از مدتے مسئولیتــــ ڪارهاے #فرهنگے مسجد نیز بہ عهده ے ایشانــ قرار گرفتــــ.
ڪنارفعالیتــــ در اینجا در مسجد امام حسن (علیه السلام ) #نیـــز ڪارهاے فرهنگے را انجام مے داد.
نڪتہ ے قابل توجـــــ❗️ــہ براے من این بود ڪہ وقتے ما در شرایط عادے هستیــــݦ حضور قلب در نماز #نداریم. یا اگر مشغݪہ ی فڪری داشته باشیم ، دیگــــر حواسے براے ما نمے ماند.
یا اگـــر ڪار اجرایی به عهده ے ما واگذار شود ، ڪه دیگــر هیچ❗️ ڪاملا حواس ما در نماز
#پــــــــرتــــــ می شودـ
احمدآقا #عارفی وارستہ بود ڪہ......
#ادامه_دارد ...
📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی
تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد.
🌹🍃🌹🍃
@abbass_kardani