eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1.1هزار دنبال‌کننده
41.6هزار عکس
37.8هزار ویدیو
167 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹 پرسیدم:‌« تو ؟» گفت: راستش رو بگم؟ گفتم: خب پس جواب مشخص شد. گفت : ناراحت نمی‌شی؟ گفتم : معلوم شد دیگه." گفت: در مقایسه با مردهای دیگه خیلی اما اگه منظورت اون ایده‌آله ، خب اون فقط با به دست می‌آد . دعا کن به اون برسم . می‌دانم من حالا واقعا است . راوی ســــــــــــــــلام عاقبت تون ختم به شهادت 💠💠@abbass_kardani💠💠
⬆️ ⬆️ سلام وقت بخیر اگر مقدور هست برای تیموری فرزند حسن بخوانید رکعت اول بعد از رکعت دوم بعداز ده مرتبه
یک وقت می‌گوییم (ع) را "که" کُشت و یک وقت می‌گوییم "چه" کُشت؟ اگر بگوییم علی را "که" کُشت؟!! البته عبد الرحمن ابن ملجم، و اگر بگوییم علی را "چه" کُشت، باید بگوییم "جمود"، "خشک مغزی" و "خشکه مقدسی"؛ همینهایی که آمده بودند علی را بکشند، از سر شب تا صبح عبادت می‏کردند، واقعاً خیلی تأثرآور است.... علی به جهالت و نادانی اینها ترحم می‌کرد، تا آخر هم حقوق اینها را از بیت المال می‌داد و به اینها آزادی فکری می‌داد.... ابن ابی الحدید می‌گوید، اگر می‌خواهید بفهمید که و چیست، به این نکته توجه کنید که اینها وقتی که قرار گذاشتند این کار را بکنند، مخصوصاً شب‏ نوزدهم رمضان را انتخاب کردند و گفتند: ما می‌خواهیم خدا را بکنیم و چون می‌خواهیم امر خیری را انجام بدهیم، پس بهتر این است که این کار را در یکی از شبهای عزیز قرار بدهیم که اجر بیشتری ببریم.... 📚اسلام و نیازهای زمان، ج ۱، ص ۷۷ ✍ شهید مطهری التماس_دعا 🕊🕊@abbass_kardani🕊🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
ســـــلام خدمت اعضای محترم مهمان عزیز امشب ما 👇👇👇 شهید رضا اسماعیلی هستند عاشقانه_های_شهدا شهید_مدافع_حرم رضا_اسماعیلی داعشی ها محاصره اش کردن تا تیر داشت با تیر جنگید تیرش تموم شد داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش همون موقع هم توی منطقه بود خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد ولی یک لحظه هم سرشو از ترس پایین نیاورد... بود آب جلوش می ریختن رو‌ی زمین فهمیدن توی منطقه اس برای خراب کردن روحیه بیسیم رو گرفتن جلو دهن رضا و رو گذاشتن زیر کم کم برا این که کشش کنن آروم آروم شروع کردن به سرش و بهش می گفتن پشت بیسیم به فحش بده اینقدر را یواش یواش که ۴۵ دقیقه طول کشید... ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چند تا کلمه گفت : اصلا من آمدم بدم برای مظلوم ... اصلا من آمدم فدا بشم برای ... اصلا من آمدم رو بدم... یا یا ... میگن عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد بعدم سر رو گذاشتن جعبه و فرستادن ‌برای ... 👈 امنیت ما نیست عزیزان چقدر و ها دادیم تا توانستیم به این برسیم... 👉 یاد شهدا کمتر از شهادت نیست شادی روح امام و همه ی شهدای عزیز خاصه مهمان امشب مون 14دسته گل صلوات هدیه کنیم خدایاازعمرم بگیربرعمر رهبرم بیفزا کوتاهترین دعا برا بزرگترین آرزو اللهم عــــــــجل لولیک الفرج الـــتماس دعای فــــرج آقا جانم
✨﷽✨ ✳️ اسلام از نفاق ضربه می‌خورد، نه کفر! ✍ به تعبیر بعضی بزرگان، در تمام این تاریخ هزاروچهارصد ساله‌اش، در هیچ جبهه‌ی رویارویی شکست نخورده است. خطر این است که اسلام مثل و وارونه پوشیده شود و زننده شود تا بتوانند به آن خیانت کنند و آن را زیر پا بگذارند. در شکل و محتوا هرگز اندیشه‌ی به‌دست از صحنه خارج نشده است ولی وقتی ابوسفیان به‌ظاهر تسلیم می‌شود و از آن سوی خندق به این طرف خندق می‌آید و کسی که خانه‌اش بیست سال کانون توطئه علیه اسلام بوده، می‌کند که من هم اسلامی شدم و شام به‌دست فرزندش یزید- عموی آن یزید و برادر معاویه- فتح می‌شود و پسرش فاتح اسلامی لقب می‌گیرد و پسر دیگرش معاویه، جزو کاتبان وحی و خال المؤمنین نامیده می‌شود، بعد از این است که اینان می‌توانند شکستی را که در خورده بودند، اینک در جبران کنند و به شکلی عمیق‌تر و جدی‌تر در تلافی کنند؛ یعنی پسر همین ، پسر همان علیه‌السلام را به جرم مخالفت با دولت قانونی اسلامی!! به خاک‌وخون می‌کشد. اینکه پیامبر فرمود هیچ‌وقت اسلام به علت کمبود نیرو شکست نخواهد خورد، بلکه با همین شیوه‌ها شکست می‌خورد و هرگز اسلام از ضربه نمی‌خورد بلکه از ضربه می‌خورد، نمونه‌ی بارز آن همین وقایع بود. 👤 استاد رحیم‌پور ازغدی 📚 از کتاب حسین عقل سرخ 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
شهید_والامقام علی_خلیلی وقتے ضارب رو زد و ما اون رو به گوشه ای از خیابون کشیدیم ، یک پیرمرد اومد گفت : خوب شد همینو می خواستی؟ به تو چه ربطی داشت که دخالت کردی؟ علی با همان بدن بی جان گفت: حاج آقا فکر کردم دختر شماست، من از ناموس شما دفاع کردم. سوم_فروردین سالروز آسمانی_شدن شهید امر به معروف و نهی از منکر علی_خلیلی را گرامی می داریم 🕊سالروز_شهادت🕊
🌸به (ص)سبب خلقت دنیا 🍀به محبت که نمودهدیه به دل هاصلوات 🌸به (ع)شیرخدا آن شه مردان جهان 🌸به تمامی عفاف (س)آن دخت نبی 🍀به همه حجب وحیاعصمت زهرا صلوات 🌸به کرامت به درایت به صبوری حسن(ع) 🍀به کریمی که دهدحاجت دل هاصلوات 🌸به حسین(ع)خون خداآن شه مظلوم وغریب 🍀به شهیدی که غمش شد به دل ماصلوات 🌸به سجودی که نمودآن شه سجاد(ع)خدا 🍀به عبادت که نمودحضرت حق راصلوات 🌸به شکافنده هرعلم وبه باقر(ع) به خرد 🍀به شعوری که نمودحل معماصلوات 🌸به علمدارتشیع به صداقت به صفا 🍀به امام جعفرصادق(ع)همه ازماصلوات 🌸به نشاننده خشم کاظم(ع) محبوس واسیر 🍀به نه تسلیم شده برظلم وستم هاصلوات 🌸به غریبی که غم ازدل ببرد قربت او 🍀به رضا(ع)آن که ستاند غم دل راصلوات 🌸به نهم اخترآسمان امامت به تقی(ع) 🍀به جوادوهمه جودکرم ها صلوات 🌸به نقی(ع)هادی مادرره رستگاری ودین 🍀به هدایتگرمادرره عقبا صلوات 🌸امامی که حسن،عسکری(ع)است نام خوشش 🍀به اباحجت حق،شاه نه پیدا صلوات 🌸به وجودخوش آن مهدی(عج)پنهان زنظرصلوات 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌷🍀🌸☘🌷🍀🌸☘🌷
💐🌴🌼❤️🌼🌴💐 قبل از شروع مراسم عقد ، نگاهی به من کرد و گفت : شنیدم که عروس هرچه از خدا بخواهد ، اجابتش حتمی است . گفتم ، چه آرزویی داری؟ درحالی ‌که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود ، گفت : اگرعلاقه‌ای به من دارید و به خوشبختی من می ‌اندیشید ، لطف کنید از خدا برایم بخواهید . از این جمله تنم لرزید. چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی‌ ترین روز زندگی‌ اش بی نهایت سخت بود. سعی کردم طفره بروم ؛ اما قسم داد که در این روز این دعا را در حقش بکنم ، ناچار قبول کردم . هنگام جاری شدن خطبه عقد هم برای خودم و هم برای طلب کردم و بلافاصله با چشمانی پر از اشک نگاهم را به دوختم ؛ آثار خوشحالی در چهره‌اش آشکار بود. مراسم ازدواج ما در حضور و تعدادی از برادران برگزار شد. نمی‌دانم این چه رازی است که همه این مراسم و و همه به فیض نائل شدند ... راوی: یادشهداکمترازشهادت نیست
✨🍃🌸🍃✨ 🌐" درخواست حضرت زهرا سلام الله از امیرالمومنین علیه‌السلام" 😇 💠روزی حضرت زهرا علیها السلام بیمار و بستری شد. امیرالمؤمنین علیه السلام به بالین او آمد فرمود: زهرا جان‼️ چه میل داری تا برایت فراهم کنم⁉️ گفت: من از شما چیزی نمی خواهم.💝✨ حضرت علی علیه السلام اصرار کرد. فاطمه علیها السلام گفت: ای پسر عمو‼️پدرم به من سفارش کرده که هرگز چیزی از شوهرت در خواست نکن، مبادا تهیه آن برایش مشکل باشد و در برابر در خواست تو شرمنده شود.💚✨ علی علیه السلام فرمود: ای فاطمه‼️به حق من، هر چه میل داری بگو تا برایت آماده کنم. فاطمه علیها السلام گفت: اکنون که من را سوگند دادی می گویم. اگر برایم فراهم کنی خوب است.🌸✨ حضرت علی علیه السلام برخاست و برای فراهم نمودن انار از منزل بیرون رفت. در راه با چند نفر از مسلمانان روبرو شد و از آنها پرسید: انار در کجا پیدا می شود⁉️ آنها گفتند: یا علی‼️ فصل انار گذشته، ولی چند روز قبل شمعون یهودی چند انار از طائف آورده بود. حضرت به در خانه شمعون رفت. شمعون وقتی که چشمش به علی علیه السلام افتاد علت آمدن آن حضرت را پرسید⁉️ علی علیه السلام ماجرا را گفت و افزود که برای خریداری انار آمده ام. شمعون گفت: چیزی از انارها باقی نمانده است همه را فروخته ام. همسر شمعون پشت در بود و سخن آنها را می شنید، به شوهرش گفت: من یک انار برای خودم برداشته بودم و در زیر برگها پنهان کردم. آنگاه رفت و انار را آورد و به حضرت علی علیه السلام داد. آن حضرت چهار درهم به شمعون داد. او گفت: قیمتش، نیم درهم است. امام فرمود: همسرت این انار را برای خود ذخیره کرده بود تا روزی از آن نفع بیشتری ببرد. نیم در هم مال خودت و سه درهم و نیم هم مال همسرت. آن حضرت در برگشت به طرف منزل، صدای ناله درمانده ای را شنید، به دنبال صدا رفت، دید مردی غریب و بیمار و نابینایی در خرابه ای بدون سرپرست و غذا روی زمین خوابیده است، حضرت جلو رفت و سرش را به دامن گرفت و از او پرسید: تو کیستی⁉️از کدام قبیله ای⁉️ چند روز است که در اینجا افتاده ای⁉️ گفت: ای جوان صالح❗️من از اهالی مدائن (ایران) می باشم، در آنجا قرض زیادی داشتم. ناگزیر سوار بر کشتی شدم و با خود گفتم خود را به مولایم امیرمؤمنان می رسانم شاید آن حضرت کمکی به من کند و قرضهایم را ادا نماید - جوان نمی دانست که سرش بر دامن علی علیه السلام است - امام فرمود: من یک انار برای بیمار عزیزم می برم، ولی تو را محروم نمی کنم و نصفش را به تو می دهم. حضرت انار را دو نصف کرده و نصف آن را کم کم در دهان آن جوان می گذاشت تا تمام شد. جوان گفت: اگر مرحمت فرمایی نصف دیگرش را نیز به من بخورانی، چه بسا حال من خوب شود❗️ علی علیه السلام نیم دیگر انار را نیز کم کم به او خوراند تا تمام شد. آنگاه حضرت بعد از خداحافظی با آن جوان بیمار به سوی خانه حرکت کرد. در حالی که از شدت حیا غرق در فکر بود به در خانه رسید، ولی حیا کرد وارد خانه شود. از شکاف در به درون خانه نگاهی کرد تا ببیند فاطمه علیها السلام خواب است یا بیدار. مشاهده کرد فاطمه علیها السلام تکیه کرده و طبقی از انار پیش روی اوست و میل می فرماید، حضرت بسیار خوشحال وارد خانه شد، متوجه شد که این انار مربوط به این دنیا نیست. 🌴🕊پرسید: فاطمه جان❗️ این انار را چه کسی برای شما آورده است⁉️ فاطمه علیها السلام گفت: ای پسر عمو❗️وقتی که از پیش من رفتی، چندان طولی نکشید که نشانه سلامتی را در خود یافتم. ناگاه صدای در به گوشم رسید فضه خادمه در را گشود، مردی را دید که طبق انار دارد. آن مرد گفت: این طبق انار را امیرمؤمنان علیه السلام برای فاطمه فرستاده است.🌹✨ ریاحین الشریعة، ج 1، ص142 اَلَّلهُمـّ_عجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج_اَلــــــسٰاعة 🌾🍃
⭕️ وقتی حمله می‌کند، با صدای بلند حمله می‌کند و برای واکنش دارید. اما وقتی هجوم می‌آورد، از همان ابتدا و بی سرو صدا از ریشه به جان دارایی‌تان می‌افتد. 📌ایستادن در برابر گرگ، می‌خواهد. 📌ولی دفع خطر موریانه ! 🔹"بصیرت"، سواد نیست، "بینش" است. 🔸بصیرت، یعنی این که نگاهت به "شخصیت"ها نباشد، بلکه همواره به #"شاخص"ها باشد. 🔹بصیرت، یعنی این‌که بدانی حتی مسجد می‌تواند "" باشد و پیامبر آن را خراب کند. 🔸بصیرت، یعنی این که بدانی جانباز ، می‌تواند قاتل امام حسین علیه السلام در باشد! ملاک، حال فعلی افراد است. 🔹بصیرت، یعنی اینکه قرآن سر نیزه را نخوری، و قرآن ناطق را دریابی. 🔸بصیرت، یعنی اینکه به قرآن مهم است نه حفظ کردن قرآن و ترک دستورات آن. 🔹بصیرت یعنی اگر همه ملت به یک سمت رفتند، نگاهت به باشد. 🔸بصیرت، یعنی اینکه بدانی در جنگ با نمی‌توانی آغازگر باشی اما وقتی شروع کردید باید آن را از در بیاورید. 🔹بصیرت، یعنی این‌که" اشتر"ها را به و "ابوموسی "ها را به نشناسی! 🔸بصیرت، یعنی این‌که بدانی ، به سست عنصرهای سپاهِ امام علی (علیه السلام) دل بسته‌اند!... 🔹بصیرت یعنی این که بدانی: تکرار می‌شود، نه با جزئیاتش، بلکه با خطوط و شاخص‌هایش. 🔹اللهم اجْعَلْ النُّورَ فِي بَصَرِي، وَالبَصِيرَةَ فِي دِينِي 🔹یَا الله یَا رَحمَانُ یَا رَحیم، یَا مُقَلِّبَ القُلُوب ثَبِّت قَلبی عَلَی دینِک. «رهسپاریم با ولایت با بصیرت تا شهات» یاحسین ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✳ ولایت علی، نه علی را دوست‌داشتن که فقط علی را دوست‌داشتن است! هر کس با هر مشربی و عقیده‌ای می‌تواند دوستدار علیه السلام باشد. در علی، علم و عشق، تدبیر و شمشیر، حریّت و عبودیت، نجوای دل و آتش سخن، زمزمهٔ شب و فریاد روز، قدرت و عزت و تواضع و ذلت، نرمش و آشنایی و خشونت و پایداری، در علی این همه هست و این همه به‌خاطر است و برای اوست و این است که همهٔ او دوست‌داشتنی است و حتی دشمنش در دل، شیفتهٔ اوست و مخالفش در پنهان، شیدای او. ولایت علی، نه علی را دوست‌داشتن که فقط علی را دوست‌داشتن است. استاد_علی_صفایی_حائری 📚 برگرفته از کتاب صفحات ۱۱ و ۱۲