کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
چند روز پیش به بیبی #حضرت_زینب خیلی گله کردم گفتم سه ماه پاسپورتم جيبمه و پوتین پام، هر روز این در
🔰حجت الاسلام مجید سلمانیان، اوایل اردیبهشت ماه سال 95 از شهرستان #فردیس برای دفاع👊 از حرم حضرت زینب(س) و حرم حضرت رقیه(س)، به #سوریه اعزام شد🚌
🔰و در تاریخ هفدهم اردیبهشت در منطقه #خانطومان حلب، توسط تروریستهای تکفیری👹 به #شهادت رسید🕊 و پیکر مطهرش⚰ تاکنون #مفقودالاثر است.
🔰در #کربلای خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد. تا آخرین ساعات⌚️ #مقاومت کرد.موقع عقب نشینی داشت از خاکریز رد میشد که روی خاکریز یه تیر #ازپشت خورد💥 و گفت #یازهرااا... و با صورت از بالای خاکریز زمین افتاد😔
🔰تیر خورده بود توی #شش و سینه اش خیلی خس خس میکرد و یا حسین و یا زهرا میگفت.بهم گفت #آب_داری؟گفتم نه❌گفت: پس جیب #خشاب رو باز کن داره رو سینه ام سنگینی میکنه💔جیب خشاب رو که باز کردم
🔰شروع کرد #شهادتین گفتن. گفتم: #شیخ_مجید من میرم کمک بیارم ببرمت.گفت نمیخواد و لحظاتی بعد #شهید_شد🌷پیکر مطهرش هم #همونجا موند😔
#شهید_مجید_سلمانیان
🌹🍃🌹🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔴 #مهدی_باکری حقوقش را از کارگزینی قرارگاه #کربلای سپاه میگرفت. یکبار که قرارگاه در کرمانشاه مستقر بود، رفت که #حقوقش را بگیرد. مسئول کارگزینی گفته بود: «آقای باکری باید #گواهی خدمت بیاوری».
🔵فرمانده، سرش را #انداخت پایین و رفت از محسن رضایی گواهی گرفت و آمد #سههزار و چهارصد تومان حقوقش را گرفت.
یکوقتی چیزی از این آدم (سوای باقی چیزها) برای من جالب شده بود؛ اینکه هیچ چیز نداشت. تتمه #ارثی هم که مانده بود به نام خانوادهش کرد قبل از #شهادتش.
⚫️ نه خانهای نه #زمینی نه ماشینی...🚘 هیچ چیز به اسمش نبود. #رفیقش کاظم میگفت: «راستی یک موتور شریکی داشتیم، که اون رو هم دزد برد».
حالا من غالبا سعی کردهام که ازین قسم روایتها از #مهدی نکنم؛
🔴شاید چون فکر میکنم قوارهاش ازین ماجراها #بزرگتر بوده.
اما همهی اینها برای این بوده که نمیخواست #هیچی از او در این دنیا جا بماند، به احمد کاظمی گفته بود:
«دعا کن من هم بروم، مثل ِ#حمید، بینشانِ بینشان»⚡️
#شهید_مهدی_باکری🌷
#من_ماسک_میزنم
#ما_ملت_امام_حسینیم
🕊🍀🌷🌿🕊🍀🌷🌿🕊
@abbass_kardani
🕊🌿🌷🍀🕊🌿🌷🍀🕊
#شهیدی که دوست داشت بی سر شهید بشود 😢
🌷برادرش رسول#کربلای ۴ شهید و مفقود شد. حاج رضا روی برگشتن نداشت. مراسم چهلم رسول را گرفته بودیم که امد. 🙋♂
طاقت برگشنش را نداشتم. گفتم نرو. ما دین خودمان را به انقلاب دادیم. فردا فرزند تو سرپرست می خواهد!🤚
گفت من باید راه برادرم رسول را ادامه بدهم.💪
برای بدرقه اش تا ترمینال رفتم.
گفت مادر من دوست دارم مثل _#امام_حسین شهید شم. دوست دارم تو هم مثل حضرت زینب گلویم را بوس کنی.
گفتم جلو مردم زشته!
گفت: این وداع آخره.
گلویش را بوسیدم جایی که چند روز بعد با ترکش ها بریده شد و پیکر بی سرش چند روز در آفتاب بود تا برگشت...
🌿🌺🍃🌺🌿
#شهیدمحمدرضاایزدی
سمت: فرمانده تخریب و فرمانده آموزش لشکر 19 فجر
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
👉@abbass_kardani👈
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🍂 بچههای ما در #کربلای۴ واقعا مظلومانه به #شهادت رسیدند. ما آنچه را که میبایست انجام بدهیم انجام دادیم. هیچ وقت یادم نمیرود. در قایق نشسته بودیم و آماج حمله عراقیها از آن طرف هورهای #اروند بودیم. سکاندار قایق خیلی عجله داشت که ما سالم به آن طرف برسیم. #گلوله آرپی جی کنار قایق منفجر شد و پروانه #قایق تلوتلو خوران به چیزی گیر کرد و دیگر قدرت حرکت نداشت. ما مانده بودیم بین دو جهنم. نه میتوانستیم حرکت کنیم و نه #فرصت درنگ داشتیم. تمام زورم را به کار بستم تا آن را آزاد کنم. وقتی دست انداختم به آب دیدم که پروانه #قایق به شکم یکی از #غواصان شهیدمان گیر کرده است. برای اینکه بچهها تضعیف روحیه نشوند گفتم که چیزی نیست. #پروانه به گونهای شن گیر کرد.
بچههای ما اینگونه دلاورانه از جان و هستی خودشان در #کربلای۴ گذشتند.
محمودنجیمی
💠@abbass_kardani💠