💌 #شهید_حججی #یادی_از_شهید
پرسید «چیکار کنم شهید بشم؟»
دست زدم روی شانهاش و با خنده گفتم:
«ان شالله ویژه، شهید شی!» 💚💜
مرتب گوشزد میکردم که
رفیقی از جنس شهدا ❤ داشته باشید.
این حرف را از زمانی که تازه وارد موسسه شهید کاظمی شده بود، تکرار میکردم
...و مدام از سیرهی شهید کاظمی خاطراتی تعریف میکردم. 🍀
گذشت تا اینکه خیلی از بچهها ازدواج کردند.
جلسه متاهلین با موضوع خانواده آغاز شد. 💫
همیشه محسن،
ابتدای جلسه، حدیث کساء 🍏 میخواند.
نمیگذاشت کار لنگ بماند. اگر کسی بانی نمیشد،
جلسه را میانداخت خانهی خودش. 🌙
خانهاش طبقه چهارم یک مجتمع بود و
آسانسور هم نداشت.
دفعه اول که رفتم دیدم تمام پلهها رنگآمیزی شده.🎨
خیلی خوشم آمد.
گفت:
«خودم این پلهها رو رنگ زدم که
وقتی خانومم میره بالا،
کمتر خسته بشه . . .» 🌸🍃
#یک_صفحه_کتاب
📙 #سربلند. روایت زندگی شهید مدافع حرم محسن حججی.
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات
🍂
🍃🌺
🌺🍂🍃
🍂🍃🌺🍂🍃🌺 @abbass_kardani✅
#شهید_محـسن_حججی #یادی_از_شهید❤️
پرسید «چیڪار ڪنم شهید بشمـــ؟»
دست زدمــ روے شانهاش و با خنده گفتم:
«ان شاءالله ویژه، شهید شے!»
مرتب گوشزد میڪردم ڪہ
رفیقے از جنس شهدا داشته باشید.
این حرف را از زمانے ڪه تازه وارد موسسه ❣شهید ڪاظمی❣ شده بود، تڪرار میڪردم
...و مدام از سیرهے شهید ڪاظمی خاطراتی تعریف میڪردم.
گذشت تا اینڪه خیلِ از بچهها ازدواج ڪردند.
جلسه متاهلین با موضوع خانواده آغاز شد.
همیشه [محسن،]
ابتدای جلسه، 🌹حدیث کساء🌹 میخواند.
نمیگذاشت کار لنگ بماند. اگر ڪسی بانے نمیشد،
جلسه را میانداخت خانهی خودش. 🌙
خانهاش طبقه چهارم یک مجتمع بود و
آسانسور هم نداشت.
دفعه اول که رفتم دیدم تمام پلهها رنگآمیزی شده.
خیلی خوشم آمد.
گفت:
«خودم این پلهها رو رنگ زدم که
وقتی خانومم میره بالا،
ڪمتر خسته بشه . . .» 🌸🍃
#یک_صفحه_کتاب
#سربلند. روایت زندگی شهید مدافع حرم محسن حججی.🕊
@abbass_kardani🌹