کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ 🔇 جلسه بیست و پنجم صوتی #کتاب_آن_سوی_مرگ 👆👆👆 کتابی #بسیار_جالب 👌 و
سلام
جلسه بیست وپنجم#آن سوی مرگ
را باهم میشنویم.
38.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم / #روایتگری_شهدا
🇮🇷مسجد مقدس جمکران
🎥 نوجوانی که عاشق امام زمان(عج) بود
#حجتالاسلام_موسویزاده
@abbass_kardani🌹
esfahani_khodahafez.mp3
163.3K
خدا حافظ محمد اصفهانی
زینب رویِ همهیِ صفحات دفترش
نوشته بود..
[..او میبیند..]
با این کار میخواست هیچوقت
خدا را فراموش نکند..
#شهیده_زینبکمایی..🌱
@abbass_kardani🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿✨نماهنگ ولادت امام جواد ع
گروه بچه های مسجد.
@abbass_kardani🌹
─═हई╬💫 « قسمت من » 💫╬ईह═─
پارت : ۱۱
* همونطور ک چشمام بسته بود اروم شروع به حرکت دادن پام کردم ، گرچه میترسیدم درد شدیدی یهو بگیره پام یا ببینم ک شکسته باشه و دیگ نتونم تمونس بدم استرس و ترس داشتم . اما برخلاف تصورم اون درد چند دقیقه پیشو اصلا توش احساس نمیکردم ، فقط یه درد خفیفی حس میکردم ، باورم نمیشد ، سریع چشمامو باز کردم و به پام نگاه کردم ، پرسید :
- درد نداره پات ک ؟؟
با ذوقی ک تو چشام بود بهش گفتم :
- نه
- هیچی ؟؟
- خیلی کم
-حالا بلندشو ببینم میتونی راه بری یا ن ؟
زودتر از من پا شد و دستشو به سمتم دراز کرد تا کمکم کنه بلندشم ، اما بدون توجه بهش خودم سعی کردم بلند شم . اونم کلافه دستشو با مکثی عقب کشید و گفت :
- حالا راه برو .
اروم و یکم با احتیاط و ترس شروع کردم به قدم برداشتن ، هیچ دردی احساس نمیکردم و خیلی خوشحال بودم ک دردی نداشتم . پرسید :
- چطوره ؟؟
- خوبــــــــه
- مشکلی ک نداری؟
- نه
سرشو تکون داد و گفت :
- برای احتیاط پیش دکترم برو ، اما فکر نکنم نیاز باشه چون مشکل خاصی نیست ، اما سعی کن زیاد رو پات فشار نیاری .
- باش
دیگ مهمونا اماده رفتن شده بودن و همه سوار ماشین برای عروس کشون . منم میخواستم به اقای شریفی زنگ بزنم بیاد دنبالم ک از شانس گند من گوشیم خاموش شده بود . سهراب ک کلافگیمو دید ک هی با گوشیم ور میرم و به اطراف نگاه میکنم بلکه شیدا نامردو پدا کنم ، گوشیشو به سمتم گرفت . نگاهی بهش انداختم و گفتم :
- نیازی نیست
- مطمعنی !!!
- بله
- دختر تو چرا انقد یه دنده و لجبازی ، اینهمه غرورو از کجا اوردی !!! خب بگیر دیگ کارتو انجام بده ، ناز میکنی چرا اخه ؟
بازم راضی به گرفتن گوشیش نمیشدم ، اما چاره ای نداشتم به کی رو میزدم !! ناچار گرفتم و به شماره اقای شریفی زنگ زدم .
- الو بله
- سلام اقای شریفی ، احدی هستم ، میشه بیاید دنبالم .
- سلام ، مانا خانم ؟؟
- اره خودمم
- این شماره خودتونه؟
- ن من گوشیم خاموش شده بود
- اها . چشم الن میام
- فقط سریع لطفا
- حتما حتما . خدانگهدار
گوشیو قطع کردم و به طرفش گرفتم . اونم بی حرف گوشیشو گرفت ، خواست بره ک دیدم واقعا کمال بی ادبیه بخاطر اینهمه لطفش گر چ از دستش شاکی بودم اما تشکر نکنم . اروم گفتم :
- راستی
وایساد و سروشو به طرفم چرخوند و سوالی نگاهم کرد .
با من من و مکثی در حالی ک به زمین نگاه میکردم گفتم :
- ااااممم ،،، ممنونم ،،،،، بخاطر همه چیز
منتظر بودم یه چیزی بگه اما هیچی واکنشی نشون نداد ، با کنجکاوی اروم سرمو اوردم بالا تا ببینم زندس یا ن
اولین چیزی ک دیدم لبخند رو لبش بود و بعدم چشمای مهربون شده و شیطونش . گفت :
- مث اینکه تشکرم بلده این خانم پرو لجباز
این قیافشه و حرفشو ک دیدم گفتم این باز پرو شده فکر کرده خبریه ، سریع حالت قبلنمو گرفتم و خیلی جدی وایسادم و ازش چشم گرفتم .
- من باید برم . خدانگهدار .
تک خنده ای کرد و گفت :
- مراقب باش بلایی دیگ سر خودت نیاری .
خیلی جدی و با غضب برگشتم نگاش کردم و به راهم ادامه دادم .
اونطرف تر سمیرا و شیدا احمقو دیدم و رفتم پیششون ، یه عالمه دعواشون کردم ک تنهام گذاشتن ، اونا هم عذرخواهی کردن ، با دیدن شریفی لب خیابون ازشون خدافظی کردم و به سمت ماشین حرکت کردم . شریفی مثل همیشه نگاهی دقیق بهم انداخت و گفت :
- حالتون خوبه خانم ؟؟
- اره
- ولی احساس میکنم امشب اونقدم بهتون خوش نگذشته ، درسته ؟؟
- درسته ، اصلا خوب نبود
- ببخشید ک اینو میپرسم ،، چرا ؟؟
- سوتفاهم و باهای زمینو اسمونی ک به سرم نازل میشه .
- عجب ، حالا ک اتفاق افتاده و گذشته ، ذهنتونو بخاطرشون درگیر نکنید
هیچ نگفتم ، تو راه اهنگ ارومی پخش میشد و من از پنجره به شهر نگاه میکردم ولی فکرم پیش تمام اتفاقات امشب بود ، نفهمیدم کی رسیدیم و از اقا تشکر کردم و رفتم داخل خونه .
#ادامه_دارد . . .
نویسنده : ♡«ℳ£みЯムŋム»♡
من اگر روی تو حسّاسم وُ غیرت دارم
پشتِ این عاشقیام منطق وُ حکمت دارم
چشمِ هرکس به تو درویش نباشد فیالفور
کور خواهد شد عزیزم! به تو غیرت دارم...
@abbass_kardani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مهمترین برنامه #شیطان
در آخرالزمان❗️
⚫️ درو کردن مؤمنین
در #آخرالزمان⚠️
🎞کلیپی زیبا با سخنان
شنیدنی استاد #عالی
✨ شیطان میتونه روی اراده تو اثر بذاره؟؟؟
فقط بگو نه!
بگو نه!
و ترک کن..!
نقطه ضعف از خودت نشون نده!
@abbass_kardani🌹
هر كس به زمانه سر سپارد به جواد
كار دو جهان وا بگذارد به جواد
از ساحت ثامن الحجج فيض برد
از بس كه رضا علاقه دارد به جواد
🌸میلاد امام جواد (ع) مبارک🌸
@abbass_kardani🌸🍀☘🌺☘🌸🌸🍀☘🌺🍃🌼🌺☘🍀🌺🌸🍀🌷🌺☘🌼🌺
🌸🌺🌸🌺🌸🌷🌷🌷🌷🌷
❣شناسنامه امام محمد تقی (ع)...
مقام
امام نهم
نام
محمّد
لقب
جواد، التقی، الزّکی ، المرتضی ، القانع ، الرّضی ، الوصی، المختار، المتوکّل ، المنتجب ، العالم الربّانی ،حبیب اللّه ، حجّةاللّه ،دیّان الدّین ، صفیّ اللّه ، ولیّ اللّه و ترجمان القرآن.
کنیه
ابو جعفر
نام پدر
علی
نام مادر
سبیکه (خیزران)
روز ولادت(هجری قمری)
10 رجب سال 195 هجری قمری
روز ولادت(هجری شمسی)
23 فروردین سال 190 هجری شمسی
مکان ولادت
مدینه-عربستان سعودی
سلاطین زمان تولّد
محمّد امین
مدت امامت
17 سال
مدت عمر
25 سال
روز شهادت(هجری قمری)
30 ذیقعده سال 220 هجری قمری
روز شهادت(هجری شمسی)
8 آذر سال 214 هجری شمسی
فرمانروایان زمان
مامون و معتصم عباسی
قاتل
معتصم عباسی
محل دفن
کاظمین-عراق
فرزند پسر
فرزند دختر
پی نوشت:[1]سیره معصومان، ج 5، ص 220
أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج
#امام_جواد
#میلاد_امام_جواد
@abbass_kardani
مشق امروز کلاس زندگی :
با + با می نویسم بابا ...
بابا از دخترکش گذشت
بابا جان داد
بابا رفت تا عمه سادات ...
بابا دوستت دارم
نازدانه شهید #جاوید_الاثر #محمد_اینانلو
@abbass_kardani🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🚨 به جرم #مسلمان بودن!
📌کشتار #مسلمانان در #هند توسط #هندو ها همچنان ادامه دارد؛ اتفاقی که در رسانههای جهان چندان مورد توجه قرار نگرفته است!
💥حتما ببینید و نشر دهيد...
#مسلمانان_مظلوم_هند
#هندوهاى_افراطی.
#هند
@abbass_kardani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا چطور زیستند که ازهمه دل بردند.
@abbass_kardani🌹
🌹سرگرد پاسدار شهید سید #عبدالحسین_موسوی_نژاد🌹
●فرزند: سیدجواد
○تولد: خمین - 1/2/1348
●شهادت: منطقه سردشت – 30/4/1390
○مزار: قم – گلزار شهدای علی بن جعفر علیه السلام
💠اهل ریاکاری و تظاهر به دینداری نبود. نور ایمان و معنویت را میشد در چهرهاش دید. در میان همکاران به عنوان فردی با ایمان و مقید به اصول و اعتقادات شناخته شده بود. زمانی که در حضور فرماندهان رده بالای سپاه جلسهای برگزار میشد و تا هنگام اذان طول میکشید برای خواندن نماز جماعت به اتفاق، سید را برای پیش نماز شدن انتخاب میکردیم. یعنی حتی فرماندهان او را از نظر دینی و اعتقادی به اندازهای قبول داشتند که راضی میشدند پشت سرش نماز بخوانند، هر چند که ایشان به سادگی راضی به این امر نمی شد.💠
#باشهدا
#آشنایی_با_شهدا
#مدافعان_حرم
@abbass_kardani🌹
98-4-27 mirdamad.mp3
19.03M
🎵 #پیشنهاددانلود👆
💠قرائت دعای کمیل
🔸 با نوای حاج سید مهدی #میرداماد
🔹حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
✋ #التماس_دعا✋
براظهور امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف
۱۴صلوات هدیه کنیم 🙏🙏
🍃🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🍃
@abbass_kardani
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
راهیان_نور_یادش_بخیر_سالی_که_رفتیم_060417064900.mp3
5.93M
💠 یادش بخیر سالی که رفتیم جنوب
🎤🎤 مجتبی رمضانی
💠خیلی زیباست به یاد شهدا
🍃🌹 🌹🍃
@abbass_kardani
جهت سلامتی امام زمان عج الله الفرجه الشریف 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
بخوان دعای فرج رادعااثردارد
دعاکبوترعشق است وبال وپردارد
🌺دعای منتظران درعصرغیبت🌺
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى
❤️برای سلامتی آقا❤️
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
💖دعای فرج💖
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء
ُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي
الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني
فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیت الله فی ارضه
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای میکنیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
🌺براسلامتی و ظهور امام 🌺
🌺زمان صلوات محمدی هدیه 🌺
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 کنیم
🌺شبتون مهدوی انشاءالله 🌺
🌺 🌺 @abbass_kardani🌺🌺
#وعده_شبانگـاهے_عاشقـانِ_مهــدی✋
🌸نـذر سلامتی و فرج امام زمان ارواحنا فداه
هر شب #سه مرتبه سوره #توحید را قرائت میکنیم و ثوابش را به محضر #امام_عصر_ارواحنا_فداه هدیه میکنیم تا ظهور ایشان نزدیک و سلامتی ایشان پایدار باشد.
اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💖
🦋🦋 @abbass_kardani 🦋🦋
🌹 یک بغل گل🌹🌹
🌹
پشت چراغ 🚦قرمز خیابان شریعتی ایستاده بودیم و منوچهر هم صحبت می کرد. کنار خیابان🧖♂ یک پیرمردی که سرتاپا سفید یکدست پوشیده بود در گالری بزرگی 💐💐💐گل های رزی به رنگ های مختلف می فروخت ولی سفیدی پیرمرد🧖♂ نظر من را جلب کرده بود و من احساس می کردم این مرد از🌫 آسمان آمده است. اصلا حواسم به❤️ منوچهر نبود که یک لحظه حجم سنگین و خیسی روی پاهایم حس کردم. یک آن به خودم آمدم دیدم ❤️منوچهر رد نگاهم 😯را گرفته و فکر کرده من به🌺 گل ها خیره شدم، پیاده شده تا گل ها 💐را برایم بخرد.
❤️ منوچهر همین طور همه 💐گل ها را با دستش بر می داشت و روی پاهای من می ریخت . دو بار 🚥چراغ سبز و قرمز شد ولی همه در خیابان به ما نگاه😍 می کردند و سوت و👏👏 کف می زدند. حتی یک نفر خانم که از نظر تیپ ظاهری با ما متفاوت بود😞، برگشت و به همسرش گفت: می بینی ، بعد بگویید بچه حزب اللهی ها 😍محبت بلد نیستند و به همسران شان ابراز 🤗محبت نمی کنند.
آن روز❤️ منوچهر همه 💐گل های پیرمرد🧖♂ را خرید و روی پاهای من ریخت و من نمی دانستم چه بگویم و چه کلمه ای لایق این❤️ محبت است. غیر از اینکه بگویم بی نهایت دوستت دارم.
❣💕💞💓
به روایت همسر شهید منوچهر مدق