#دلنوشته
دلم مجید قربانخانی شدن مےخواهد
آنقدر خوب شوی
که خودِ خودِ حضرت زهرا س
بیان به خوابتو بهت بگن:
"هفته دیگه میای پیش خودم"
و تو هم
#جاویدالاثر بشی
مثل مادر😭😭😭خدااااااااا
#عبد_الزینب_س_69
@abd_zeinab_69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم
شهید حامد بافنده
خودم این شعرش روخیلی دوست دارم
قول داده بودم ازش کلیپ بذارم
بالاخره پیداشکردم
#عبد_الزینب_س_69
@abd_zeinab_69
⚜بسمه تعـالی
💠«حرف گنده تر از دهان»
#شهادت رو با هیچ چیزی عوض نمی کنم❌...
✍پ.ن۱:
هنگام شهادت #یقین_دارم آقا ابا عبدالله(علیه السلام) میان بالا سر آدم.
✍پ.ن۲:
در واقع به خاطر همینه که شهادت🌷 رو با هیچ چیز عوض نمی کنم؛ حتی زیارت حرم اربابم اونم #روز_اربعین.
✍پ.ن۳:
⚡️اما از اونجایی که هنوز فکر می کنم اندازه شهادت نشدم دلتنگـ💔 حرم ارباب شدم! #مثل_همیشه.."
و شاید تنها همین چند جمله گویای تمام حرف های ناگفته #شهدای_مدافع_حرم باشد
شهدایی که از رزمندگان 8 سال جنگ تحمیلی ایران🇮🇷 #الگو گرفتند✌️...
#شهید_مهدی_صابری
#عبد_الزبنب_س_69
@abd_zeinab_69
تا که من شیدای مهر
آن پدر گشتم
او دل زمن برکند
و رخ برتافت و چون پروانه رفت.....
#سالروز_ولادت❤️
#شهید_محمودرضا_بیضائی
#بابای_کوثر🌸
#عبد_الزینب_س_69
@abd_zeinab_69
این دیار همیشه مفتخر به خنده های شماست....
نه! شما پرنده نیستید آسمان پرنده شماست.....
رفیق شفیق همانطور که دشمن را رصد میکردی زندگی ما را هم رصد کن مبادا ذره ای خطا کنیم😢
کاش بودی......
#به_وقت_ولادت
#شیعه_به_دنیا_آمدیم_که_موثر_در_تحقق_ظهور_مولا_باشیم
#شهید_محمودرضا_بیضائی
#عبد_الزینب_س_69
@abd_zeinab_69
اومده بود تو تدمر
خط ما دقیقا لب مرز عراق بود
از اونجا تا خط تقریا ۲۰۰ کیلومتر راه بود اونم تو دل بیابون باید میرفتیم
هرکس میرفت جلو دیگه به دلیل بد مسیر بودن و طولانی بودن راه یه هفته حداقل میموند اونجا
شهید رضا موقعی اومده بود که بچه ها رفته بودن جلو و دو روزی بود تنهایی تو تدمر بودش هرکس و میدید التماس میکرد منو ببر جلو دارم اینجا دیوانه میشم . اونروز هم اصرار زیادی کرد تا آخرش با هم رفتیم جلو .
بعد دو سه روز که جلو بودیم رفتیم یه سر به بچه های عراقی بزنیم که اونجا یکی از نیروهای زرهی رو دیدیم که دو روزی بود بهشون یخ نرسیده بود . هوای اون صحرا بالای ۵۰ درجه بود .
شهید رضا یه تیکه یخ از پشت ماشین برداشت و داد دست شهید حججی .
برگشتیم خط خودمون که شروع کردن بچه ها به نالیدن از گرما و نبودن تجهیزات کافی و ......
جمعشون کردمو شروع کردم به صحبت
داشتم میگفتم که اهل بیت ما خیلی بدتر و سختر از اینا رو کشیدن . دیدم همه شروع کردن گریه کردن مگه میشد جلوی رضا رو گرفت داشت خودشو میکشت به شوخی میگفت تو منو بیچاره کردی دیگه نه آب میتونم بخورم نه هیچی دیگه .
عملیات های اونجا تموم شد و اومدیم سمت دیرالزور .اونجا از یه محور زد و رفت جلو با صدای حیدریش خط رو میلرزوند یه تیر خورد بهش دیگه کسی نمیتونست بره جلو بین ما و دشمن گیر کرد هرچقدر بچه ها تلاش کردن نتونستن بیارنش عقب . جلو چشمامون درست روز سوم محرم خودش رو رسوندن به قافله کربلایی ها .
خدا برا هیچکس نیاره که عزیزش جلو چشاش دست و پا بزنه و اون نتونه هیچ کاری براش کنه .
به حق اون روضه امشب کنار ارباب یادم کن
جاموندم واموندم
#شهید_رضا_سنجرانی
#کرار
#جاماندم_از_قافله
#عبد_الزبنب_س_69
@abd_zeinab_69