#مناجـــــات_با_خــدا
#شب_قــــــــدر
#امیر_المومنین
از پا می افتم تا کمی پر وا کنم من/
باید دوباره بال، دست و پا کنم من/
گاهی زمین خوردن بلندم می کند، هان!/
یعنی به پای یار، بندم می کند، هان!/
یک عمر گرم دست گیری بود، تنها/
دنبال مچ گیری نبود از غفلت ما/
یک عمر با ما مهربانی کرد مردم!/
کی با خشونت حکمرانی کرد مردم؟!/
اسم خودش را "ساتر العورات" خوانده/
"غفار" خوانده، "قاضی الحاجات" خوانده/
از وصف عفو او زبان ماست الکن/
او را "کریم الصفح"۱ نامیده است جوشن/
"جاری اللصیق"۲؛ "الجار ثم الدار" ما اوست/
همسایه ی دیوار به دیوار ما اوست/
هر بار در فرمان تو اهمال کردیم/
حق خدایی تو را پامال کردیم/
شرّ العمل یعنی جسارت بعد عصیان/
خیر العمل یعنی خجالت بعد عصیان/
قبل از عذابش در قیامت عفومان کرد/
به قطره ای اشک ندامت، عفومان کرد/
او انتظار التماس از ما ندارد/
والله، او حرصِ تقاص از ما ندارد/
دلسوز تر از مادر دلسوز، یا رب!/
ای بهترین استاد عشق آموز، یا رب!/
٭٭٭
از پیرهن مشکی مشخص شد تبارم/
دست علی افتاد آخر کار و بارم/
با بردن نام علی بخشید ما را/
رنجید از عصیان ولی، بخشید ما را/
آخر علی، آل پیمبرـ آل دین بود/
شان "حدیث منزلت"، "اکمال دین" بود/
ای وای از دست زمانه، وای بر من/
مولا و تشییع شبانه؟!، وای بر من/
در شان او "لولا علیُُ" گفت سرمد/
روز غدیر، "هذا علیُُ" گفت احمد/
ای خطبه خوان "نهج"، ای منشور اسلام/
ای دومین تشییع سوت و کور اسلام/
هرگز ندیده فاطمی تر از تو دنیا/
صد سال مخفی بود قبرت؛ مثل زهرا/
ــــــــــــــــــــــ
۱.کریم الصفح=کسی که بعد از بخشش، منت نمی گذارد.
۲. جاری اللصیق=همسایه ی دیوار به دیوار
عبدالڪریم
هدایت شده از نهج البلاغه مدیا
#امیر_المومنین
#نهج_البلاغه
روز عید است، خوشبحال دلم/
با تو تکمیل شد کمال دلم
دل من رو به راه توست فقط/
زندگی در نگاه توست فقط
بی تو تاریک بود عاقبتم/
با تو در وادی مراقبتم
عشقبازی، عیار سنج من است/
حب مولا تمام گنج من است
روشنی بخش کوره راه منی/
تو همانی که دلبخواه منی
عمر اگر بی تو طی شود حیف است/
دل ما با علی سر کیف است
تا ترازوی عشق، حق بین است/
کفّه ی تو همیشه سنگین است
تو که هستی که برتر از فهمی؟/
نه خیالی نه خواب، نه وهمی
عشق را ساده میشود فهمید/
سر سجاده میشود فهمید
از نماز تو سر در آوردند/
تیر از پای تو در آوردند
در رکوعت زکات میدادی/
تشنگان را قنات میدادی
دم بزن باز هم برای کمیل/
ای دمت گرم با "دعای کمیل"
پای بست علاقه ی تو شدم/
محو "نهج البلاغه" ی تو شدم
با تو وا شد به ماورا دیدم/
با تو، من آشنا به توحیدم
میشوم با ملائکه همراه/
با دو خط فهم "خطبة الاشباح"
خطبه خوان زمان صلح،علی!/
ای شهید نماز صبح، علی!
شور شمشیر تو انیسی داشت/
هیبتت "شُرطةُ الخَمیس"ی داشت
قبضه ی ذوالفقار، قبض تو بود/
شعله ی جنگ، شور نبض تو بود
تیغ چشم تو فاتح جنگ است/
که کُمیت رقیب تو لنگ است
از شکوهت، هراس میریزد/
برگ عمرو بن عاص، میریزد
سخت و بی انعطاف، محکم بود/
جلوی انحراف، محکم بود
شتر فتنه را به چاه انداخت/
نهروان، نهر خون به راه انداخت
تا نفس داشت، ماند پای هدف/
تا نفس هست، وقف شاه نجف
شیر چالاک، یا ابا الحَسَنیَن!/
ما تَرَکناک یا ابا الحسنین
سفره داریِ خلق رسم علی است/
خلق آتش برای خَصم علی است
عبدالڪریم
(محمد کاظمی نیا)
https://eitaa.com/joinchat/2066481246Cb13f0be69d