فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرزندان شهدای مدافع حرم بعد از دیدار با رهبر انقلاب.
شاعر: عبدالڪریم
@abdolkarim118
#نه_دی
#فتنه_اکبر
#با_ولایت_تا_شهادت
ذوالفقاریم و از غلاف به دور/
ساحت ما از انعطاف به دور/
پایمردی مرام مکتب ماست /
اسدالله امام مذهب ماست/
مرگ در نزد ما خوشی دارد/
رزم ما "عَبدوَد" کُشی دارد/
تا ابد پای ریشه باید ماند/
با علی تا همیشه باید ماند/
پای دنیا خواص افتادند/
مثل "عمرو بن عاص" افتادند/
از سر "طلحه"، خیرها رفتند/
فتنه ای شد، "زبیر" ها رفتند/
آنکه کج رفت، آخرش جا زد/
فتنه را تیغ "مالک" از پا زد/
فقط آنان که وقف یار شدند/
مثل "عمار" رستگار شدند/
هر کسی با "علی" است، بسم الله/
پای کار ولیّ است،بسم الله/
خشمِ دندان فشُردهای داریم/
دشمن زخم خورده ای داریم/
فتنه این بار سخت و سنگین است/
فتنه در راه خدشه بر دین است/
فتنه کم کاری مدیران است/
اقتصاد ضعیف و ویران است/
ظلم مسول بی دیانت را_/
ضعف مسئول بی لیاقت را_/
ننویسد کسی به پای نظام/
ننویسد کسی به پای امام/
گوش ما و کلام رهبرمان/
پای این عهد می رود سرمان/
بسته دشمن به فتنه ای امید/
"نه دی" را دوباره خواهد دید/
عبدالڪریم
@abdolkarim118
#قرار
قرار را فقط به هم نزن، علی!/
میان خانه، هی قدم نزن علی!/
قرار شد که من شهیده ات شوم/
قرارِ غُصه ی عدیده ات شوم/
ببین که زخمی کسالتم، علی!/
بخند! مرهم جراحتم علی!/
به فکر صورت پر از ورم نباش/
به فکر زخم های پیکرم نباش/
برای اشک بچه هام، چاره کن/
چهار تا یتیم را اداره کن/
بگو که جام زهر، نشکند فقط/
بگو سکوت شهر، نشکند فقط/
صدای هق هقت، عزایِ خانه شد/
قرار ما به غُسل مخفیانه شد/
به جان بچه ها مرا کفن بگیر/
علی! بیا و آستین دهن بگیر/
قرار شد که صبر همدمت شود/
دو مُشت خاک قبر همدمت شود/
بیا به قبر،سایه کن عزیز من/
به چاه کم گلایه کن عزیز من/
همیشه، شب بیا کمی کنار من_/
چراغ روشن سر مزار من!/
عبدالڪریم
شهر الله #سـه
مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ #تَثْبيتاً_مِنْ_أَنْفُسِهِمْ
روغن به جلای خویش می ریزی، هان/
دانه به هوای خویش می ریزی، هان!/
"انفاق" درخت ریشه دارت بکند/
تو آب به پای خویش می ریزی، هان/
عبدالڪریم
@abdolkarim118
#مناجـــــات_با_خــدا
#شب_قــــــــدر
#امیر_المومنین
از پا می افتم تا کمی پر وا کنم من/
باید دوباره بال، دست و پا کنم من/
گاهی زمین خوردن بلندم می کند، هان!/
یعنی به پای یار، بندم می کند، هان!/
یک عمر گرم دست گیری بود، تنها/
دنبال مچ گیری نبود از غفلت ما/
یک عمر با ما مهربانی کرد مردم!/
کی با خشونت حکمرانی کرد مردم؟!/
اسم خودش را "ساتر العورات" خوانده/
"غفار" خوانده، "قاضی الحاجات" خوانده/
از وصف عفو او زبان ماست الکن/
او را "کریم الصفح"۱ نامیده است جوشن/
"جاری اللصیق"۲؛ "الجار ثم الدار" ما اوست/
همسایه ی دیوار به دیوار ما اوست/
هر بار در فرمان تو اهمال کردیم/
حق خدایی تو را پامال کردیم/
شرّ العمل یعنی جسارت بعد عصیان/
خیر العمل یعنی خجالت بعد عصیان/
قبل از عذابش در قیامت عفومان کرد/
به قطره ای اشک ندامت، عفومان کرد/
او انتظار التماس از ما ندارد/
والله، او حرصِ تقاص از ما ندارد/
دلسوز تر از مادر دلسوز، یا رب!/
ای بهترین استاد عشق آموز، یا رب!/
٭٭٭
از پیرهن مشکی مشخص شد تبارم/
دست علی افتاد آخر کار و بارم/
با بردن نام علی بخشید ما را/
رنجید از عصیان ولی، بخشید ما را/
آخر علی، آل پیمبرـ آل دین بود/
شان "حدیث منزلت"، "اکمال دین" بود/
ای وای از دست زمانه، وای بر من/
مولا و تشییع شبانه؟!، وای بر من/
در شان او "لولا علیُُ" گفت سرمد/
روز غدیر، "هذا علیُُ" گفت احمد/
ای خطبه خوان "نهج"، ای منشور اسلام/
ای دومین تشییع سوت و کور اسلام/
هرگز ندیده فاطمی تر از تو دنیا/
صد سال مخفی بود قبرت؛ مثل زهرا/
ــــــــــــــــــــــ
۱.کریم الصفح=کسی که بعد از بخشش، منت نمی گذارد.
۲. جاری اللصیق=همسایه ی دیوار به دیوار
عبدالڪریم
5ab774d97bf35dd560691a0b_-686754598900163077.mp3
18.97M
🎙صوت/
شعر خوانی در شب میلاد پیامبر اکرم.
محمد کاظمےنیا
7.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اجتماع مردم اصفهان در محکومیت فتنه
مداح: سید رضا نریمانے
شاعر: محمد کاظمے نیا
سلام علیــکم.
مقتل خوانــے
امیر المومنین
روحی فــــداه
راس ساعت ۱۶
https://bit.ly/2JUcR41
روز عید است، خوشبحال دلم/
با تو تکمیل شد کمال دلم/
دل من رو به راه توست فقط/
زندگی در نگاه توست فقط
بی تو تاریک بود عاقبتم/
با تو در وادی مراقبتم
عشقبازی، عیار سنج من است/
حب مولا تمام گنج من است
روشنی بخش کوره راه منی/
تو همانی که دلبخواه منی
عمر اگر بی تو طی شود حیف است/
دل ما با علی سر کیف است
تا ترازوی عشق، حق بین است/
کفّه ی تو همیشه سنگین است
تو که هستی که برتر از فهمی؟/
نه خیالی نه خواب، نه وهمی
عشق را ساده میشود فهمید/
سر سجاده میشود فهمید
از نماز تو سر در آوردند/
تیر از پای تو در آوردند
در رکوعت زکات میدادی/
تشنگان را قنات میدادی
دم بزن باز هم برای کمیل/
ای دمت گرم با "دعای کمیل"
پای بست علاقه ی تو شدم/
محو "نهج البلاغه" ی تو شدم
با تو وا شد به ماورا دیدم/
با تو، من آشنا به توحیدم
میشوم با ملائکه همراه/
با دو خط فهم "خطبة الاشباح"
خطبه خوان زمان صلح،علی!/
ای شهید نماز صبح، علی!
شور شمشیر تو انیسی داشت/
هیبتت "شُرطةُ الخَمیس"ی داشت
قبضه ی ذوالفقار، قبض تو بود/
شعله ی جنگ، شور نبض تو بود
تیغ چشم تو فاتح جنگ است/
که کمیت رقیب تو لنگ است
از شکوهت، هراس میریزد/
برگ عمر بن عاص، میریزد
سخت و بی انعطاف، محکم بود/
جلوی انحراف، محکم بود
شتر فتنه را به چاه انداخت/
نهروان، نهر خون به راه انداخت
تا نفس داشت، ماند پای هدف/
تا نفس هست، وقف شاه نجف
شیر چالاک، یا ابا الحَسَنیَن!/
ما تَرَکناک یا ابا الحسنین
سفره داریِ خلق رسم علی است/
خلق آتش برای خَصم علی است
عبدالڪریم
#مناجات
#ماه_رجب
#مثنوی_معنوی
#لیله_الرغائب
#روضه
دنیا مرا به وادی آمال بست و رفت/
دل را به هر که جز تو سپردم، شکست و رفت/
زخمی شدم به پنجه ی شیطان، خدای من/
این دل شده است گنجه ی شیطان، خدای من/
باید به آب زمزم اشکی وضو کنم/
باید به توبه جامه ی دل را رفو کنم/
طعم گناه، ذائقه ام را به هم زده/
پیش تو حسن سابقه ام را به هم زده/
بار گناه بی تو فقط جمع کرده ام/
عمری تباه بی تو فقط جمع کرده ام/
سن میشود زیاد و امید وصال کم/
راهی دراز دارم و اما مجال کم/
میترسم عاقبت نشوم آنچه خواستی/
از من به غیر توشهی ایمان، چه خواستی؟!/
با کوله بار بی ثمری، رد نکن مرا/
با اشک آمدم بخری، رد نکن مرا/
دستم تهی است، کاسه به دستم نگاه کن/
هر چند باز توبه شکستم، نگاه کن/
اصلا نبخش، فرصت همصحبتی بده/
وقتی به این گدای بد غربتی بده/
امید من فقط تویی و بس، امید هست!/
من را رسانده ای به رجب، پس امید هست/
دل را به احترام علی رو به راه کن/
ماه علی، به جان علی یک نگاه کن/
نام علی به سینه ی من میدهد شعف/
"شهر" علی رجب شد و شهر علی نجف/
محتاج جرعه آب حیاتم، وسیله کن/
دلتنگ یک سفر عتباتم، وسیله کن/
دلتنگ روضه ام، چه بگویم؟! نگفتنی است/
داغی است بر دل همه، این غم نگفتنی است:/
«چون چاره نیست میروم و میگذارمت»/
دست سنان و شمر لعین میسپارمت/
بگذار زخم تشنه ببوسد تو را حسین/
بگذار تیغ و دشنه ببوسد تو را حسین/
نسپار جای بوسه من را به خنجرش/
ای نانجیب، تیغ نکش روی حنجرش/
عبدالکریم